یادمان

تبعات منفی تجزیه‌ی سازمان میراث فرهنگی

برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران - ایسنا

یک استاد دانشگاه:
انتقال سازمان میراث فرهنگی ارتباطی با کاستن تراکم جمعیت تهران ندارد
تبعات منفی تجزیه‌ی سازمان میراث فرهنگی در آینده دیده می‌شود

 یک استاد دانشگاه درباره‌ی انتقال معاونت‌های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از تهران به شهرهای دیگر، معتقد است: این کار، یک حرکت نادرست است که به وحدت ملی آسیب فراوان و جبران‌ناپذیری وارد می‌کند و هیچ ارتباطی با کاستن تراکم جمعیت تهران ندارد.

حکمت‌الله ملاصالحی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تأکید کرد: سازمان میراث فرهنگی تنها سازمانی است که در حفاظت، صیانت، حراست، مرمت و معرفی تاریخ و فرهنگ و مواریث کشور در سطح ملی و بین‌المللی فعالیت می‌کند. بنابراین تجزیه‌ی آن یک حادثه و اتفاق ساده و تصادفی نیست. گروه‌هایی حتا رسمی و سازمان‌یافته وجود دارند که چند دهه است، به میراث ما تعرض می‌کنند و با دروغ و شایعه برای آن توجیه‌هایی هم پیدا می‌کنند.

این باستان‌شناس با اشاره به این‌که سازمان میراث فرهنگی مانع بزرگی بر سر راه این افراد است و با تجزیه‌ی این سازمان‌، آن‌ها امنیت خاطر بیش‌تری می‌یابند تا در سکوت رسانه‌ها به اهداف خود برسند، گفت: آنچه اهمیت دارد، اثرهای منفی این قضیه است که در آینده‌ی تاریخی و فرهنگی کشور خواهیم دید، تبعاتی منفی که در اتحاد و وحدت ملی ما با این تجزیه ایجاد خواهد شد.

او با اعتقاد به این‌که این یک حرکت بسیار زیان‌بار خواهد بود که سازمان میراث فرهنگی کشور تجزیه و به شهرهای مختلف متفرق شود، اظهار عقیده کرد: چنین اقداماتی توسط افرادی که دهه‌هاست در پشت صحنه، میراث فرهنگی را تخریب می‌کنند و آثار ما را به غارت می‌برند و به بیگانگان می‌فروشند، استقبال شده و می‌شود. در واقع، هربار که بیگانگان و بدخواهان کشور احساس کردند خلأ فکری در جامعه وجود دارد، دست به کار شده‌اند؛ ولی باید زمانی فرا می‌رسید که این شکاف‌ها عمیق‌تر و میدان برای تجزیه‌ی سازمان میراث فرهنگی بازتر می‌شد.

وی بیان کرد: روزی را تصور کنید که صبح از بستر برمی‌خیزید و متوجه می‌شوید، تمام آثار فردوسی و سعدی از بین رفته‌اند؛ چه احساسی خواهید داشت؟ یک بنا و محوطه‌ی تاریخی نیز همین‌طور است. اگر اثری تاریخی از بین رود، به هیچ طریقی و با هیچ اثر دیگری جایگزین نمی‌شود. افکندن ریشه‌های فرهنگ و پیشینه‌ی مدنی و فرهنگی یک ملت، اتفاق ساده‌ای نیست.

ملاصالحی همچنین تأکید کرد: این تصادفی نیست که هیأت علمی سازمان، باستان‌شناسان، کارشناسان و کارمندان سازمان میراث فرهنگی از نقد و تحلیل آنچه بر میراث می‌گذرد، محروم و منع می‌شوند.

این استاد دانشگاه تهران درباره‌ی این‌که گفته می‌شود، معاونت صنایع دستی به‌دلیل وجود مرکزیت صنایع دستی در اصفهان به این شهر منتقل شده است، گفت: این دلیل موجهی نیست؛ یک مرکز تصمیم‌گیری در هرم سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در پایتخت باید وجود داشته باشد تا آن هرم، تصمیم‌گیری و معاونت‌های استانی را در حوزه‌های دیگر فعال کند. در واقع، باید در مرکز، یک سازمان قدرتمند وجود داشته باشد و تجزیه‌ی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به این بهانه‌ها درست نیست. این در حالی است که ما انتظار داشتیم، اگر انقلابی در حوزه‌ی فرهنگی قرار است رخ دهد، سازمان میراث فرهنگی به یک سازمان یا وزارتخانه‌ی قوی‌تر تبدیل شود، نه این‌که به این شکل تجزیه شود.

وی درباره‌ی ادغام میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با یکدیگر در یک سازمان و اکنون تلاش برای انتقال هر کدام از آن‌ها به یک شهر، اظهار کرد: آن اتفاق نیز یک حرکت نادرست بود که یک وصله‌ی ناجور و ناموزون را به سازمان میراث فرهنگی چسباندند و سازمانی که رسالت اصلی‌اش صیانت از محوطه‌های باستانی و بناهای تاریخی، مرمت آثار و ارائه‌ی طرح‌های پژوهشی است، بخشی از بودجه‌ی خود را به بخش‌های دیگر سرازیر کرد.

ملاصالحی در پایان پرسید: درباره‌ی چنین تصمیمی کدام‌یک از استادان و کارشناسان دعوت شده‌اند که این مسأله به‌طور کارشناسی بررسی شود؟ چه کسی می‌خواهد فردا از میراث ما در این جهان بی‌رحم دفاع کند؟ آن هم در دنیایی که هر روز شاهد تلاش برای ثبت کردن یکی از میراث خود توسط کشورهای دیگر هستیم.