برگرفته از روزنامه شرق
صدرا محقق:50 اصله درخت بید در پارک آبشار یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد و حدود 60 اصله چنار کهنسال در خیابان جمهوری این شهر توریستی توسط شهرداری قطع شد. این خبر را برخی شهروندان این شهر به «شرق» گفته‌اند، خبری که یکی از معاونان شهرداری هم آن را تایید می‌کند.
در معرفی‌نامه‌ها، بروشورها و کتاب‌های تبلیغی، یاسوج را «پایتخت طبیعت ایران» نام نهاده‌اند، بسیاری هم این شهر توریستی را به آب و هوای خوش و پارک طبیعی آبشارش می‌شناسند، سرتاسر این پارک زیبا پر از درختان قدکشیده چنار و بیدی است که سال‌ها در سایه‌سار کوه‌های اطراف و به مدد معجزه تمام‌نشدنی آب آبشاری که از برف‌های دنا سیراب می‌شود، رشد کرده بودند.
شهرداری یاسوج اما گویا نظر مناسبی به این درختان نداشته و ندارد، که اگر جز این بود این روزها و در بهار طبیعت ده‌ها اصله از درختان تنومند این پارک را به تیغ اره‌های برقی نمی‌سپرد. شهروندانی که این روزها گذرشان به پارک آبشار شهر یاسوج افتاده، می‌گویند مدتی است به جای صدای خروشان رودخانه، چهچه پرندگان و بادی که از لابه‌لای گیسوان درختان می‌وزد، بیشتر از هر چیز صدای گوش‌خراش اره به گوش می‌رسد. اگرچه حدود 50سال پیش بود که سهراب سپهری در شعر معروف صدای پای آب سروده بود قتل یک بید به دست دولت، اما داستان این شعر را شهرداری یاسوج در روزهای گذشته با قتل 50 اصله درخت بید در پارک آبشار نو کرده است.
علی باقرپور، معاون شهردار یاسوج با تایید خبر قطع این درختان به «شرق» می‌گوید: «بر اساس گزارش‌های مسوول فضای سبز شهرداری حدود 50 اصله از درختان بید پارک آبشار توسط شهرداری قطع شده است، اما این درختان به نوعی مشکل‌دار و تعدادی از آنها پوسیده بودند، که با وزش هر باد و بارش برف و باران خسارت به بار می‌آوردند، از جمله اینکه در سال گذشته شهرداری به صاحبان شش اتومبیلی که در زیر این درختان پارک شده بود و به دلیل ریختن شاخه‌های شکسته درختان دچار خسارت شده بود به شکایت صاحبان اموال و رای دادگاه جریمه پرداخت کرد.» این مقام مسوول در شهرداری یاسوج می‌افزاید: «این درختان عمر خود را سپری کرده بودند کم‌آبی سال‌های گذشته هم بر آنها تاثیر گذاشته بود و به همین دلیل خسارت‌شان بیشتر از منفعت بودن‌شان بود.» در همین حال اما بر اساس قانون مصوب سال 1388 قطع هر نوع درخت در حریم شهرها بدون اجازه شهرداری ممنوع است و متخلفان علاوه بر جبران خسارت وارده به جزای نقدی و حبس تعزیری نیز محکوم خواهند شد. بر اساس همین قانون، مالکانی که شهرداری به آنها مجوز قطع درختان را بدهد نیز مکلفند دو برابر محیط بن درختان قطع شده در همان محل یا هر محلی که شهرداری تعیین کند درخت با محیط بن حداقل 10سانتی‌متر غرس کند. باقرپور در پاسخ به پرسش شرق در رابطه با این قانون و اینکه آیا درخت‌های قطع شده جایگزین شده‌اند، این‌گونه پاسخ می‌دهد: «ما به جای این درخت‌ها، چنار و زبان‌گنجشک کاشته‌ایم، چون این درختان مقاوم هستند اما بیدها از داخل پوسیده می‌شوند و خطرسازند.»
از سوی دیگر پروژه قطع درخت تنها در پارک آبشار یاسوج رخ نداده است، چراکه در خیابان جمهوری این شهر که از خیابان‌های اصلی شهر است هم با توجیه رفع مشکلات ترافیکی و جا باز کردن برای ماشین‌ها در حدود 100 اصله درخت چنار کهنسال در دو طرف خیابان قطع شده است، معاون شهرداری یاسوج با تایید این خبر هم به شرق می‌گوید: «بله درختان این خیابان هم قطع شده‌اند چون باید معضل ترافیکی شهر رفع شود و برای تعریض خیابان هیچ چاره‌ای جز این نداشتیم، اما بر اساس اطلاع من تعداد درختان این خیابان در حدود 60اصله بود که بسیاری از آنها هم درختان کهنسال بودند. البته بر اساس برنامه‌ها قرار است در وسط این خیابان بلواری احداث شود و فضای سبز ایجاد و درخت در آن کاشته شود.»
در همین حال اما شهروندان یاسوجی از رویه قطع درختان این شهر توریستی طبیعی که بر خود شعار پایتخت طبیعت را هم یدک می‌کشد، بسیار گله‌مند هستند، از آن جمله می‌توان به یادداشت‌ها و مطالبی که در وبلاگ‌های برخی اهالی این شهر نوشته شده اشاره کرد، از آن جمله نویسنده وبلاگی کهگیلویه‌وبویراحمد در این‌باره می‌نویسد: «تنها آثار مدیریت در پارک آبشار طبیعی یاسوج یک اهرم مانع ورود بالارونده است که متصدی آن برای ورود خودروها به این پارک مبالغی پول بسته به نوع خودرو مطالبه می‌کند و پس از ورود شما می‌توانید در نهایت بی‌قانونی و هرج‌ومرج هر کاری دوست داشته باشید با طبیعت انجام دهید. شما می‌توانید درختان جنگلی کمیاب و بسیار مسن اما همچنان شاداب را برای تهیه هیزم و روشن کردن آتش بشکنید، زیر درختان جنگلی آتش روشن و کباب کنید، زباله خود را رها کنید و بروید، کنار رودخانه ظرف و لباس بشویید ، برای بازی بچه‌ها از درختان طناب آویزان کنید ، از درختان بالا روید و حتی دنبال سنجاب‌ها کنده درختان را با تبر باز کنید. خودروهای خود را بشویید و حتی تعویض روغن کنید. البته کلانتری سیار انتظامی حاضر در محل مواظب موها و حجاب شما هست (حواستان باشد).»نویسنده این وبلاگ در ادامه از مخاطبان خود طلب کمک می‌کند و می‌نویسند: «من برای نجات گونه‌های کمیاب و کهنسال درختان جنگلی آبشار یاسوج از همه شما خوانندگان عزیز تقاضای کمک می‌کنم. درختانی که هر روز ضعیف‌تر از روز قبل شده و جای خود را به سوزنی‌برگ‌های دست کاشت می‌دهند. البته بسیاری از این درختان اکنون از بین رفته‌اند.»
علاوه بر این مرتضی رستگارفر شهروند دیگر یاسوجی هم در مطلبی مرتبط با این موضوع با انتقاد از قطع درختان در پارک آبشار و خیابان جمهوری این شهر می‌نویسد: «در حالی که هنوز حرف و حدیث‌های مربوط به قطع درختان در تپه ولایت، له بنیو و خیابان جمهوری بر سر زبان‌هاست، این‌بار شاهد قطع درختان در آبشار یاسوج بودیم. ظاهرا قطع درخت به صورت گسترده در شهر یاسوج امری طبیعی و سریال دنباله‌داری است که قرار نیست به این زودی به قسمت‌های پایانی آن برسیم. قطع درختان خیابان جمهوری شهر یاسوج به بهانه تعریض خیابان برای رفع معضل ترافیک غیرکارشناسی و شاید تنها برای رفع تکلیف بوده یا عدم توانایی مهندسین معمار و شهرساز را در این پروژه نشان می‌دهد. رستگارفر در ادامه گفته است: «اگرچه قطع درختان در این دو نقطه از شهر از دید مسوولان، استاندار و شهردار توجیه‌پذیر است اما قطع درخت در محلی که اصلی‌ترین قطب گردشگری شهر یاسوج «پایتخت طبیعت ایران» نام دارد هیچ توجیه کارشناسی‌ای ندارد.»حالا کارشناسی یا غیرکارشناسی فرقی نمی‌کند، دست‌کم حدود صد درخت کهنسال از فضای سبز شهر یاسوج منها شده، معلوم هم نیست جنگ دیرین دولت و بید تا کی قرار است در این سرزمین ادامه پیدا کند. مسوولان شهری پایتخت طبیعت ایران گویا سر جنگ با طبیعت دارند.