سپندارمذ ، روز مهر  ایرانی فرخنده باد

سپندارمذ ؛ روز مهر ایرانی فرخنده باد

🌺 🍃🌹❤️🌹🍃🌺

زگاه ی کهن نزد ایرانیان
که شادی بُدی ارجمند هرزمان

به هر روز وماهی یکی جشن بود
می ومطرب وساقی بود و سرود

به رامشگری هرسو رامشگران
دل مردمان بودی رامش از آن

چوکه شادی شالوده ی دین بود
خردورزی و مهرش آیین بود

غم و اندوه بودی چو اهریمنی
نخوردی غم و اندوه هرگز تنی

یکی زآن همه جشن های نکو
سپندارمذ بود بس با شکوه

سپندارمذ جشن عشق است ومهر
که از عشق آمد فراز این سپهر

خداوند داننده و مهربان
که از عشق آراست او این جهان

بفرمود در این روز به فرخندگی
به پاس « زمین و زن و زندگی »

بسازید یکی جشن و گوبید پای
سپاس آورید برزنان هرکجای

که هم مادر است او و هم دخت وجفت
که از دامنش مهربانی شکفت

نشانیدشان برسریر بلند
ببوسید زمین پیش آن ارجمند

به پیشکش برید مهربانی برش
چو که مهرو ماه هست به سر افسرش

در این روز فرخنده شادی کنید
زمهر نیاکانی یادی کنید

نژاده تباران و فرزانگان
بود مهربانی ره و رسم شان

به پندار و گفتار نیکومنش
به کردار نیکو همه درکنش

چوکه نیکی بهر جهان خواستی
دراین ره بکوشید و برخاستی

بسازند تا که جهانی سپند
درآن مهر و شادی بود ارجمند

چرا چون که فرهنگ ایران زمین
سرشته شد از مهربانی یقین

چنین فر و فرهنگی پاینده باد
سپندارمذ برتو فرخنده باد
۲۹/۱۱/۹۶
#بیگی_سینا_لنگرودی

https://t.me/beigisinalangroudi

همدمی از کس نمی آید دراین عالم دمی

همدمی از کس نمی آید در این عالم دمی
یک دمی هرگز ندیدم من ز یاران همدمی

هرکه می بینی به سودایی زدوستی دم زند
تا بگیرد شاهد مقصودی در آغوش دمی

خوار و بی مقدار شد دوستی وفا مذموم گشت
همدلی گردیده بی ارج و بهاء در آدمی

دل ز تنهایی گرفت از درد وغم لبریز شد
دست مهری کو که باشد زخم دل را مرهمی

از چه افتاده چنین آدم فرو از اصل خویش
پس کجا شد آدمیت خلق و خوی آدمی

داد بیدادی ببین گوش فلک کر کرده است
بایداز داد و دهش برساخت از نوعالمی

مهربانی پیشه باید کرد و از کینه حذر
سینه از انفاس مهرباید که چون عیسی دمی

همچو بارانی که بارد رحمتش را برکویر
تشنه کامان محبت را بنوشان پس نمی

مهر ورز وعشق باز و می بخور هردم نشین
پای سروی در کنار یاس و لاله مریمی

از خدا سینا ندارد آرزویی غیر از این
که دلی هرگز نگردد رنجه از خار غمی
۹۴/۳/۲۹

#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

ایران ، ای مادرمهرپرورم

ایران ، ای مادرمهر پرورم
سایه ی مهرت همیشه برسرم

یک نفس بی مهرتوهرگزمباد
زندگی را دم زنم ای مادرم

دررگم جاری ست خون مهرتو
ای زخاک تو سرشته پیکرم

سربسایم تا به دشت آسمان
دامن پرمهرتوست چون بسترم

مهربانی ست درجهان آیین تو
دینی جزمهرت گزینم کافرم

چون که ام پرورده ی دامان تو
مهر مردمان به دل می پرورم

فرفرهنگ تو باشد داد و مهر
گشته براین گفته تاریخ داورم‌

رادی وآزادگی داد ودهش
ازتوشد نقش ضمیروباورم

پورتو من کاوه ام کوروش منم
داد و رادی را نماد ومظهرم

سربدارم بابکم ستارخان
برنتابم‌ برستم سرنسپرم

شادی وآزادی هست گنج مراد
گردد ازآزادی آباد کشورم

فخرم این است درجهان ایرانیم
چون که فرهنگ پرورودانشورم

تا که هستی هست واین گردون سپهر
تاج خورشید است برسر افسرم

درره ی مام وطن سینا یقین
ارزد ارازجان شیرین بگذرم
۱۴۰۱/۸/۳
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

به مناسبت  فاجعه تروریستی  کرمان

غاصبان سرزمین قدس آری آن که او
تاب نارد چون بجنگد در مصاف روبرو

خنجرازپشت می زند پس بزدلانه آن عدو
ای تفو برتو کنی از خون مردمان وضو
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

منم شاه جهان  کوروش

هفتم آبان ماه ؛ روزجهانی کوروش بزرگ فرخنده باد
« منم شاه ی جهان ؛ کوروش»

🌹🍃🌹🍃🌹
در آن هنگامه ی تاریک تاریخ
به دورانی که بود گیتی
اسیر پنجه ی دیو تباهی ها
وایزد مهر نورو روشنایی بود
مقهور سیاهی ها
کرامت های انسانی
لگد کوب تبهکاران
تبهکاران همه
در کسوت شاهان و سرداران
و کشتن ، برده کردن
افتخار پادشاهان بود
و ویران کردن وسوختن
نشان اقتدار تاجداران بود
و هر سو تیغ جراری
همه آخته به خون خواری
پی خواری انسان بود
در آن هنگامه ی تاریک
که از بیدادگری هرجا
هزاران فتنه بود برپا
زمصر تا بابل و لیدی
نبود هیچ نور امیدی
که بر تابد
دورن دخمه ی تاریک این دنیا
و آزاد و رها سازد انسان را
در این هنگامه ها ؛ ناگاه
برآمد این سروش
از شوش
همه هوش جهان شد گوش
ندا داد نسل انسان را

« منم شاه ی جهان ؛ کوروش »

نخستم
درسر آغاز سخن
درودم باد یزدان را
اهورمزدای بی همتا
یگانه خالق هستی
که اوست تا جاودان
بی شک‌ نگهبان
خاک ایران را
و خواست تا سرفرازد بر جهان
ایران
وباشد حامی انسان
ستیزد با ستم هرجا
به هر عصر و به هردوران
و اکنون ای شما مردم
بدارید گوش دل با من
که این است با شما
آن عهد و پیمانم
که می خوانم :
یکی پرورده ی فرهنگ ایرانم
سرشته مهر انسان است با جانم
سوشیانت و رهاننده
پیام آور شهنشاه ی دورانم
مرا فرمانروایی داد یزدانم
که تا سازم رها
من نسل انسان را
زهر قیدی
که بندد دست و پا و فکر آنان را
و این است باور و آیین و ایمانم
همه را من به مهر
در خدمت انسان می خوانم
و این است بر جهان زین پس
یقین منشور و فرمانم :
که رسم بردگی را من بر افکندم
و زنجیر ستم از پای انسان ها برکندم
و گیتی را
سراسر با نسیم و بوی آزادی آکندم
و فرمودم :
که هر اندیشه ای از بهر بالیدن
آزاد است
چرا که ؛
گیتی از آزادی آباد است
بدانید ای جهان داران
مرا این بود وهست فرمان :
که مردم
شهروندانی همه آزاده و رادند
به هرجای جهان
این مردمان
زهر قوم و تبار و ملت و رنگی
به هر آیین و فرهنگی
زبند بندگی هریک
رهایند و آزادند
7/8/89
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
از دفتر : « ایران ، وطنم » - انتشارات سمرقند

بیانیه حزب پان ایرانیست به انگیزه روز هفتم آبان " روز جهانی کورش بزرگ"

پاینده ایران
بیانیه حزب‌ پان‌ایرانیست به انگیزه‌ی روز هفتم آبان
"روز جهانی کورش بزرگ "
من [ ما مردم و ملت ایران ] برده داری را برافکندم[ برافکندیم]

امروز هفتم آبان برابرست با روز جهانی کورش بزرگ . ابر مردی ایرانی که در جهان آکنده از خون و کشتار ، غارت و به بردگی کشاندن انسان‌ها ، به نمایندگی از سوی مردم و ملت ایران ، کشتار و قتل و غارت و بردگی را برافکند .
با جرات می‌گویم که در جهان کهن و باستان ، هر آن‌چه بیرون از فلات ایران ، ساخته‌ی دست بشری است ، با به کارگیری بردگان ساخته شده است تا جایی که ارستو به اصطلاح فیلسوف یونانی براین باور است که "که برده ، ابزار زنده است " .
آن‌چه یونانیان باستان و امپراتوری روم ساختند که امروز فخر اروپائیان است ، با به کارگیری بردگان ساختند . در ساخت کلوزیوم رم از ۶۰ هزار برده‌ی یهودی بهره گرفتند که تنها تنی چند از آنان ، جان بدر بردند .
این باغ " وحوش درنده " که ژوزف بورل هم‌آهنگ کننده‌ی سیاست خارجی اتحادیه‌ی اروپا با تبختر و فخر از آن یاد می‌کند ، حاصل به بردگی کشاندن انسان‌ها ، برده‌فروشی، استعمار و استثمار کشورهای دیگر است . میوه‌های این باغ، زهرآگین اند ، زیرا با خون انسان‌ها آبیاری شده اند .
تازه‌ترین میوه‌‌های این باغ شیطانی ، کوره‌های آدم‌سوزی است و دو جنگ جهانی که در هر دو جنگ ، کشورما با وجود اعلام بی‌طرفی ، از سوی صاحبان همین باغ جنایت و خون ، اشغال شد و در جنگ جهانی نخست با ایجاد قحطی از سوی ارتش اشغالگر بریتانیا ، نیمی از جمعیت ایران ، قتل‌عام شدند .
بن‌مایه و سرمایه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا ، تز برده داری است .
و شگفتا کسانی را که کورش بزرگ از بند اسارت بابل رهانید ، سال‌هاست که فلسطینیان را به بند کشیده‌اند . خانه‌هایشان را ویران می‌کنند و بر ویرانه‌ی آن‌ها ، برای خود خانه می‌سازند ،
و مدعیان " باغ " نه تنها بنیان‌گذار این جنایت ان ؛ بلکه مدافع آن نیز هستند .
بریده باد دست‌های بناکنندگان و محافظان این "باغ وحوش "
پاینده ایران
یک‌شنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ برابر با روز جهانی کورش بزرگ
دفتر مرکزی حزب پان‌ایرانیست
( هیات اجرایی / هاج )

سرزمین بحرین

بحرین ، از استان چهاردهم تا ...
ننگ و نفرت بر تجزیه‌گران بحرین

روز ۹ فروردین ۱۳۴۹ ، روز سیاه تاریخ ایران است . در این روز ، محمدرضاشاه پهلوی ، به دنبال تجزیه‌ی شهرستان فیروزه درسال ۱۳۳۳ خورشیدی ، تن به خیانت تجزیه‌ی بحرین داد .

اما در جریان تجزیه‌ی بحرین ، سکوت مراجع عالم تشیع ، بسیار پرسش‌برانگیز است ؟! چرا مراجع در حالی که قرار بود اکثریت مردم بحرین که از آیین تشیع پیروی می‌کردند و می‌کنند ، زیر سلطه‌ی گروهی اقلیت مهاجر پیرو اهل سنت متمایل به وهاییت قرار گیرند ، سکوت اختیار کردند؟!

« بحرين »

عبدالله مرادعلي بيگي ( سینا) لنگرودی
🌷🌹🌷
سرزمين بحرين تاريخي، از دو بخش كرانه‌ا‌ي و جزيره‌اي تشكيل مي‌شده است.
1ـ بحرين كرانه‌اي كه بخش اصلي و پهناورتر سرزمين بحرين باستاني و تاريخي را تشكيل مي‌دهد، سرزميني است كه سرتاسر سواحل غربي خليج‌فارس را در برمي‌گيرد و از خليج كاظميه در جنوب بصره تا محل تلاقي شبه جزيره قطر به جزيره العرب امتداد مي‌يابد. به عبارت ديگر، سرزمين بحرين كرانه‌اي (ساحلي) از شمال به بصره و از جنوب به ربع‌الخالي و از مغرب به بيابان‌هاي يمامه و از مشرق به آب‌هاي كرانه‌ي غربي خليج‌فارس محدود مي‌شود.1
بحرين كرانه‌اي (ساحلي) را در عصر هخامنشيان به نام معروف‌ترين بندر آن « گرا» مي‌خواندند و شايد هم پيش از آن، ايرانيان ایلامی (انشاني)، همين نام را با اندك تفاوت در ريخت و تلفظ كلمه، براي آن به كار مي‌بردند. از عصر شاهنشاهي اشكاني، به تدريج نام « گرا» ي اين سرزمين به « هگر» تبديل شد و به دوران شاهنشاهي ساساني، نام هگر هم‌چنان معرف بحرين كرانه‌اي بود.
در آغاز شاهنشاهي ساساني، بندر معروف « پنيات اردشير» (بنياد اردشير ـ بتن اردشير)، در بحرين كرانه‌اي، روبروي مجمع‌الجزاير بحرين ساخته شد. عرب‌ها، هگر را « هجر» و پنيات اردشير را « خط» مي‌خواندند.
برپايه‌ي روايات موجود مربوط به زمان دعوت پيامبر اسلام (ص) معلوم مي‌شود كه اطلاق نام بحرين براين سرزمين از پيش از اسلام مرسوم بوده است. 2
شادروان، استاد علامه محمد محيط طباطبايي در بحث مربوط به وجه تسميه بحرين مي‌گويد كه « بحران» اصل بحرين مثناي بحر، به معني دريا نيست، بلكه صفت منسوب به بحر است و « ان» پسوند بحر، همان « ان» نسبت فارسي است. وي معتقد است كه لفظ بحران به معناي بحري يا دريايي است. 3
2ـ بخش جزيره‌اي بحرين، متشكل از مجمع‌الجزايري است كه در دهانه‌ي خليج « سيلوا» و در فاصله‌ي بيست مايلي شرق بحرين كرانه‌اي و هيجده مايلي ساحل غربي شبه جزيره قطر قرار گرفته است. 4
اين مجمع‌الجزاير در عصر ساساني به نام جزيره‌ي اصلي و بزرگتر اين مجموعه « مشماهيگ» خوانده مي‌شد. عرب اين نام را معرب ساخته « مسماهيج» مي‌گفت و « سماهيج» مخفف آن است. 5 اين نام در عصر اسلامي به « اوال» تغيير يافت و تا قرن نهم هجري در منابع اسلامي، از جزيره اصلي و به تبع آن، از اين مجمع‌الجزاير، بيشتر با همين نام ياد شده است. 6
استاد محيط طباطبايي، « اوال» را مشتق از دو ريشه‌ي پارسي « آو» يا آب و « ال» نسبت مي‌داند، مانند « آن» در آبان كه معناي « آبي» را افاده مي‌كند. هم‌چنين ايشان در تشريح معناي لفظ « منامه»، آن را مشتق از منابه و مينابه و ميانابه مي‌داند. 7 وجود چشمه‌هاي فراوان آب شيرين در مجمع الجزاير بحرين و نيز در بحرين كرانه‌اي (منطقه الحسا و قطيف)، كه حتي از درون آب شور دريا، در نزديك سواحل كم‌عمق مجمع‌الجزاير بحرين، اين چشمه‌هاي آب شيرين به بيرون فوران مي‌كنند، اين معنا را تاييد مي‌كند. 8 ‌
سرزمين بحرين در تقسيمات جغرافياي سياسي و تشكيلات اداري ايران، از عصر شاهنشاهي هخامنشي تا اوايل دوره صفوي (اواسط سلطنت شاه طهماسب اول) شامل هر دو بخش بحرين كرانه‌اي (ساحلي) و مجمع الجزاير بحرين مي‌شد و اين دو بخش در مجموع يك واحد سياسي واداري را تشكيل مي‌داد و مانند تمامي سواحل جنوبي و جزاير خليج‌فارس تابع ايالت فارس بود. اما از سال 1551 ميلادي (930 خورشيدي يا 958 هجري قمري) كه نيروهاي امپراتوري عثماني بحرين كرانه‌اي را به تصرف درآوردند، بخش ساحلي آن از بخش جزيره‌اي جدا گرديد. از همين زمان هم آن چه كه به نام بحرين در تاريخ ايران از آن ياد مي‌شود، تنها شامل بخش جزيره‌اي بحرين تاريخي، يعني مجمع الجزاير بحرين مي‌باشد.
با ظهور اسلام، سرزمين بحرين (كرانه‌اي و جزيره‌اي) از همان آغاز غصب خلافت از سوي نخبگان عرب (اموي و عباسي)، از مراكز اصلي مخالفت و خيزش ايرانيان شعوبي بر ضد حكومت‌هاي دمشق و بغداد بود. در اين ميان قرمطيان، از سرسخت‌ترين مبارزان ضد خلافت غاصب در بحرين شمرده مي‌شدند. از دوران حكومت « ابوسعيد بهرام گناوه‌اي» پيشواي دولت ايراني قرمطي در بحرين، نام بندرهاي هجر و خط به ترتيب به « احسا» و « قطيف» تغيير يافت و تاكنون هم بحرين كرانه‌اي با همين نام قرمطي خود، يعني « احسا» (الاحسا@ ـ الاحسا@ ) خوانده مي‌شود.

از سال 1913 ميلادي (1292 خورشيدي) و هابيون آل سعود بر بخش اعظم سرزمين بحرين كرانه‌اي (منطقه الحسا@) چنگ انداخته و آن را به زير سلطه‌ي خود گرفته‌اند. عرب‌هاي مهاجر آل صباح هم در بخش شمالي سرزمين بحرين كرانه‌اي، شيخ‌نشين كويت را تاسيس كرده‌اند.
در سال 1783 ميلادي (1162 خورشيدي) كه ايران گرفتار كشمكش‌هاي خونين بر سر جانشيني كريم‌خان زند بود، عرب‌هاي آل عتوب كه پيش از آن از نجد به بحرين كرانه‌اي ( الحسا@) كوچيده بودند، از فرصت سود جستند و بر مجمع الجزاير بحرين يورش بردند و بر آن تسلط يافتند. اگر چه ظهور آقامحمدخان بر اين هرج و مرج پايان داد و از سوي دولت مركزي شيخ نصرخان به حكومت بحرين منصوب شد، ولي با قتل آقامحمدخان و سپس درگير شدن ايران در جنگ با روسيه، فرصت مناسبي را به دست انگلستان داد تا در چارچوب سياست شوم تضعيف و تجزيه ايران، به گسترش نفوذ استعماري خود در خليج‌فارس بپردازد. سرانجام دولت انگليس در 31 ماه مه 1861 ميلادي (دهم خرداد سال 1240 خورشيدي) طي قراردادي با حكومت آل‌خليفه، بحرين را تحت الحمايه بريتانيا اعلام كرد. 9
با اين همه، تا آغاز سال 1349 خورشيدي كه محمدرضا پهلوي، خاينانه، در جهت تامين منافع آينده‌ي سياست‌هاي استعماري در خليج‌‏فارس و با اقدام برضد تماميت ارضي كشور، در پي رسميت دادن برجدايي بحرين از پيكره‌ي ايرانزمين برآمد، دولت‌هاي ايران، همواره به طور رسمي و از طرق مختلف، پي‌گير اعاده‌ي حاكميت ايران بر مجمع الجزاير بحرين بوده‌اند.
عرب‌هاي مهاجر مهاجم به بحرين (كرانه‌اي و جزيره‌اي)، مردم بومي و ايراني الاصل اين سرزمين را كه اكثريت جمعيت در هر دو بخش بحرين را تشكيل مي‌دهند و غالبا هم شيعه مذهب هستند « بحراني» و در حالت جمع
« بحارنه» يعني منسوب به بحرين مي‌نامند. 10
زبان اكثريت بزرگي از مردم در بخش جزيره‌اي بحرين (مجمع‌الجزاير بحرين) فارسي است. با اين حال، از سوي حكومت نژادگراي حاكم بر مجمع الجزاير بحرين، زبان عربي كه زبان خاندان حكومتگر آل خليفه و زبان اقليت عرب مهاجر است، به عنوان زبان رسمي شناخته مي‌شود و به شدت و با همه‌ي توان از ترويج آن حمايت مي‌گردد. حكومت بحرين هم‌چنين با رايزني و همراهي ماموران انگليسي، از سال‌ها پيش تاكنون، براي محدود كردن زبان فارسي و تغيير ساختار جمعيت بومي ايراني الاصل اين مجمع‌الجزاير، تلاش‌هاي گسترده و برنامه‌ريزي شده‌اي را در تشويق ورود مهاجران و كارگران از كشورهاي عربي به بحرين به مورد اجرا گذاشته است. نتيجه‌ي اين تلاش‌ها، مهاجرت هزاران تن فلسطيني و ديگر عرب‌ها از كشورهاي دور و نزديك به اين سرزمين بوده است. 11

پي‌نوشت:

1ـ سرزمين بحرين ـ روان‌شاد استاد علامه محمد محيط طباطبايي ـ مجموعه مقالات خليج‌فارس ـ ص 265 ـ چاپ اول ـ 1369 ـ دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي وزارت امور خارجه.
2ـ همان ـ‌ ص 267
3ـ همان ـ‌ ص 267
4ـ خليج فارس، آشنايي با امارات آن ـ دكتر محمدعلي جناب ـ ص 71 ـ شماره ثبت كتابخانه ملي 18/1/1349 ـ 43. چاپ شريعت و شرق
5ـ سرزمين بحرين ـ ص 268
6ـ همان ـ‌ ص 267
7ـ همان ـ‌ ص 268
8ـ خليج‌فارس ـ دكتر محمدعلي جناب ـ ص 73
9ـ چكيده تاريخ تجزيه ايران ـ دكتر هوشنگ طالع ـ ص 115 به بعد ـ انتشارات سمرقند ـ چاپ اول ـ لنگرود 1380.
10ـ سرزمين بحرين ـ ص 266
11ـ كشورها و مرزها در منطقه ژئوپليتيك خليج فارس ـ نوشته: پيروز مجتهد زاده ـ ترجمه و تنظيم: حميدرضا ملك محمدي نوري ـ ص 194 ـ 195 . دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي تهران 1373.

#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
https://www.iranboom.ir/tarikh/tarikh-tajzie/1081-bahrein-beigi.html
http://www.fareiran.com/Default.aspx?content=DetailsArticle&id=26

ای وطن خواهان به پا خیزید کنیم تا انجمن

🌺🌹🌺
ای وطن خواهان به پا خیزید کنیم تا انجمن
تا من وتو ما شویم گردیم همه یک جان وتن

خصم بداندیش خواهد تا نباشیم در جهان
هرزمان پس فتنه انگیزد بسان اهرمن

خواهد او ما را جدا ازهم بمانیم یک به یک
تا که آسان برکند از ریشه این سرو کهن

درلباس دوستی چون دشمنی کارا تر است
از در دوستی برآید تا بری که حسن ظن

هرکه گردد خام دشمن پس بگوییدش فلان
آن سگ گله که‌ دیدی گرگی هست خونین دهن

درلباس دوست می آید دهد پندت عدو
پس بباید بود بیدار ، دل نداد برهر سخن

دشمنان رنگ رنگی هرزمان این مرز خون
داشته و دارد زشیخ و شاه پنهان یا علن

دشمن ایرانی است از جمله آن که خواهد او
این سرای مهر وشادی را کند بیت الحزن

گرشرار فتنه ی دشمن دراین خرمن فتد
سوزد هرخشک وتری نه تو بمانی نه که من

وحدت ملی ما چون خار چشم دشمن است
دشمنی با آن بود آیین مشتی بی وطن

نیست سینا آفتی بدتر زجهل حاکمی
گر نسازد مهر میهن آرمان خویشتن
۱۴۰۰/۱۱/۹
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi

رفته ای اما همیشه مثل گل در خاطری

رفته ای اما همیشه مثل گل در خاطری
می کند عطر خیالت چون که هردم دلبری

رفته آرام دلم بی تو چو از سودای عشق
می تپد در سینه ام دل بهر تو گر بنگری

گفته بودی می کنی با من وفا تو تا ابد
رفتی اما دلبری ها می کنی با دیگری

ساقی بزم رقیبان گشته ای هرروزو شب
می دهی از باده ی بوسه به هرکس ساغری

قدر عشق ما ندانستی نشستی با رقیب
کی خریدار خذف دانستی قدر گوهری

همنشین شمع چو شد پروانه می سوزد پرش
کن حذر از دلفریبانی که بانان می پری

صبحدم خاکستر پروانه بنگر اشک شمع
می کند از راز آنچه شب برفت پرده دری

راز دل با غیر چو گفتی لاجرم رسوا شوی
گنج پنهان می شود پیدا گشودیش گر دری

عاشقان را سینه ای باید یقین سوخته زعم
بی غم و اندوه و رنجی کام دل کی می بری

تلخکامی بین که از خُمخانه ی لعل لبت
عالمی مست و ولی ما را نبوده ساغری

گرچه رفتی بی وفا اما بدان سینا هنوز
غیر آغوش خیال تو نجوید بستری
8/12/93
#بیگی_سینا_لنگرودی
https://t.me/beigisinalangroudi
از دفتر ؛ " لی لا " - انتشارات سمرقند

سپندارمذ ؛ روزمهرایرانی فرخنده باد  🌹❤️🌹

سپندارمذ ؛ روزمهرایرانی فرخنده باد
🌹❤️🌹
زگاه ی کهن نزدایرانیان
که شادی بُدی ارجمند هرزمان

به هرروزوماهی یکی جشن بود
می ومطرب وساقی بودو سرود

به رامشگری هرسو رامشگران
دل مردمان بوده رامش از آن

چوکه شادی شالوده ی دین بود
خردورزی ومهرش آیین بود

غم واندوه بودی چو اهریمنی
نخوردی غم واندوه هرگز تنی

یکی زآن همه جشن های نکو
سپندارمذ بود بس باشکوه

سپندارمذجشن عشق است ومهر
که از عشق آمد فرازاین سپهر

خداوند داننده ومهربان
که ازعشق ومهرآفرید این جهان

بفرمود دراین روز به فرخندگی
به پاس « زمین و زن و زندگی »

بسازید یکی جشن وکوبیدپای
سپاس آورید برزنان هرکجای

که هم مادر است او وهم دخت وجفت
که ازدامنش مهربانی شکفت

نشانیدشان برسریر بلند
ببوسیدزمین پیش آن ارجمند

به پیشکش بریدمهربانی برش
چو که مهرو ماه هست به سر افسرش

دراین روز فرخنده شادی کنید
زمهر نیاکانی یادی کنید

نژاده تباران وفرزانگان
که بودندنیاکان ایرانیان

به پندار وگفتارنیکومنش
به کردار نیکو همه درکنش

چوکه نیکی بهر جهان خواستی
دراین ره بکوشیدو برخاستی

که تا مردمان جهان سپند
به مهروبه شادی زیند ارجمند

چرا چون که فرهنگ ایران زمین
سرشته شد از مهربانی یقین

چنین فرو فرهنگی پاینده باد
سپندارمذ برتو فرخنده باد
۹۶/۱۱/۲۹
#بیگی_سینا_لنگرودی

https://t.me/beigisinalangroudi