محیط زیست؛ مهم ترین مولفه در مدیریت آرامش برای کلانشهرهای جهان!

۱⃣ اخیراً یک موسسه معتبر بین المللی با بررسی ۱۷ مولفه و شاخص در بین ۱۵۰ شهر مورد بررسی در جهان، توانسته است جدولی از آرام ترین و پراسترس ترین نقاط برای زندگی فراهم کند. این شاخص ها عبارتند از: تراکم جمعیت، حمل و نقل عمومی، حس امنیت، آلودگی هوا، آلودگی نوری، بدهکاری سرانه، قدرت خرید خانواده، سلامتی جسمی، برابری نژادی، فضای سبز، ترافیک، ساعتهای روشن و آفتابی روز (میانگین/سال)، آلودگی صوتی، بیکاری، امنیت اجتماعی، سلامتی روحی و برابری جنسیتی.

۲⃣ همانطور که مشاهده می فرمایید، ۹ مولفه از این تعداد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شمارِ پیراسنجه های طبیعی یا محیط زیستی جای می گیرند که آشکارا نشانه اهمیت پرداختن و لحاظ آموزه ها و موازین محیط زیستی در طراحی مبلمان شهری است.

۳⃣ چنین است که در موسسه Zipjet – نهاد انجام دهنده این بررسی – به تکامل فناوری هایی پرداخته می شود که به کاهش استرس در زندگی مردم کمک می کند. شایان توجه است که بر دلهره و استرس، بارها و بارها به عنوان عوامل کلیدی که کیفیت زندگی و سلامتی روانی انسان را کاهش می دهد، تأکید شده است. آنها هزینه انجام این بررسی پژوهشی را متقبل شدند تا کشف کنند که شهرهای پر استرس دنیا چگونه می توانند از شهرهایی که از استرس کمتری برخوردارند، سرمشق بگیرند. مدیران این موسسه می گویند: ما سلامتی روانی یک شهر را آزمایش کردیم و سپس همه عوامل اصلی ایجاد کننده استرس را درنظر گرفتیم؛ از جمله بیکاری، بدهکاری سرانه، ترافیک، حمل و نقل عمومی، امنیت، آلودگی محیط زیست و تراکم جمعیت. ما همچنین نکاتی مانند کمبود ساعتهای روشن و آفتابی روز را نیز مورد توجه قرار دادیم که با کاهش سلامتی روحی در ارتباط است.
فلوریان فِربِر، مدیر اجرایی شرکت Zipjez می گوید: “مشکلات روحی در سراسر دنیا در حال افزایش هستند، به همراه استرس که عامل محرک و گسترش دهنده ای در این زمینه به شمار می رود. ما امیدواریم که با انگشت گذاشتن بر چگونگی مدیریت استرس از جانب شهرهایی که این نکته کمتر شامل حالشان می شود، شهرهایی که با این مشکل بیشتر گلاویز هستند، بتوانند از این نمونه ها بهره ببرند.

۴⃣ در این سیاهه، در صدر، #اشتوتگارت در آلمان و در انتها #بغداد در عراق قرار دارد. شهرهایی چون لوکزامبورگ، هانور، برن، مونیخ، سیدنی و بوردو در شمار ده شهر نخست و آرام این جدول قرار گرفته اند، اما نکته تامل برانگیز و نگران کننده آن است که #تهران در جایگاهی بدتر از کراچی، دهلی نو و مانیل در رتبه ۱۴۵ قرار گرفته و فقط شهرهایی چون کابل، لاگوس، داکار و قاهره وضعیتی بدتر از تهران دارند.

۵⃣ امیدوارم انتشار گسترده نتایج چنین بررسی هایی نه فقط به مدیران شهرداری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و محیط زیست؛ که به معاونت پیشگیری از جرم قوه قضاییه و وزارت کشور کمک کند تا دریابد که شاید اگر می خواهند تعداد نزاع در تهران را از هفت هزار به ازای ۱۰۰ هزار جمعیت، کاهش دهند و از تعداد پانزده میلیون پرونده قضایی در سال بکاهند؛ یک راهش توجه جدی تر به رعایت هنجارها و اخلاق محیط زیستی در تمامی سطوح مدیریتی کشور است.


برچسب‌ها: محیط زیست, اشتوتگارت, استرس, تهران
+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۶ساعت 2:28  توسط محمد درویش  | 

چرا پس از ۶۰ سال، هنوز آلودگی و ترافیک در تهران یک بحران است؟!

۱⃣ اگر سرمقاله روزنامه اطلاعات را در بیست و ششمین روز از آبان ۱۳۳۶ بخوانید؛ شگفت زده می شوید! تو گویی که انگار نویسنده همین دیروز و پس از اعلام فرمان تعطیلی چندباره مدارس، چنین از رهبران شهری وقت تهران گله کرده که چرا فکری به حال #ترافیک و #آلودگی_هوا در تهران نمی کنید؟!

۲⃣ و البته در طول این ۶۰ سال خیلی فکر کردیم! نکردیم؟
دستور ساخت صدها کیلومتر بزرگراه و تونل و تقاطع غیرهمسطح و پارکینگ طبقاتی و بزرگراه های چند طبقه را ندادیم؟
فرمان #تراکم_فروشی صادر نکردیم؟
مصوبه #برج_باغ را اجرا نکرده و چندهزار هکتار از باغهای زیبای تهران را نابود نکردیم؟
اجازه ساخت صدها هزار خودرو و موتورسیکلت بی کیفیت را ندادیم؟
جامعه را به بهانه های مختلف از موهبت #پیاده_روی و #دوچرخه_سواری ایمن، محروم نساختیم؟

۳⃣ می بینید؟ ما یکی از ده شهر جهان هستیم از نظر حجم سرمایه گذاری برای ساخت و ساز و عملیات عمرانی در طول چند دهه اخیر؛ اما راست آن است که این هزینه کردها نه تنها به ارتقای کیفیت زندگی تهرانی ها و دیگر مردم ساکن در کلانشهرها کمک نکرد، بلکه غول ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی و کم تحرکی را در ابعادی هیولاوار اجازه گسترش و رشد داد!

۴⃣ اینک چه باید بکنیم؟
بیش از دو سال است که مردم از رهبران شهری خود خسته و ناامید شده و خود برای درمانِ این درد بی درمان؛ پویشی به نام #سه_شنبه_های_بدون_خودرو را راه انداخته اند. آنها تاکنون این پرچم را در ۱۹۸ شهر ایران به اهتزاز درآورده اند. وقت آن است که شهردار جدید و فرهیخته تهران، جبران کند کم کاری شگفت انگیز پیشینیان خود را و برای تغییر مبلمان شهری از #خودرومحوری به #زیست_محوری و در چارچوب حمایت عملی از #اقتصاد_مقاومتی و ساده زیستی، انقلابی بزرگ را رهبری کند. مردم اگر ببینند که شهردار و مدیران ارشد شهرشان از دوچرخه، مترو و اتوبوس استفاده می کنند، مشتاقانه تر خودروهای شخصی خود را به کنار می نهند. شهری که در آن روسای سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی اش و همه معاونان و مدیران ارشدش از خودروهای دولتی و تک سرنشین استفاده می کنند؛ هرگز نمی تواند انتظار داشته باشد تا شهروندانش شعارهای زیبای رهبران و مدیران ارشد حوزه شهری و محیط زیست را باور کرده و از تک سرنشین راندن دست بردارند. یادمان باشد که شهرهای تهران و اصفهان و تبریز و مشهد و کرج و … دیگر به بزرگراه و پل و بیشتر نیاز ندارند. آنها نیاز به شهردارانی دارند که بتوانند شهری بیافرینند که مردمش همچنان نوای سحرانگیز پرنده ها را در معابر عمومی شان بشنوند در حالیکه با لبخند از کنار یکدیگر عبور کرده و در مسیرهایی ایمن رکاب می زنند.
همین و تمام.

✅ خوانندگان عزیز می توانند تازه ترین تحلیلهای صاحب این قلم را در حوزه محیط زیست در #ستون_قلم_سبز #روزنامه_همشهری در چهارشنبه ها بخوانند:


برچسب‌ها: قلم سبز, همشهری, ترافیک, آلودگی
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۶ساعت 2:31  توسط محمد درویش  | 

پژواکهای مردمی یک استعفا - 2

دومین بخش از بازخوردهای استعفای محمد درویش در بین شخصیتها و فعالان حوزه محیط زیست:

 

نسیم یادگار؛ تولیدکننده کیسه های پارچه ای
پاییز برای پردیسان فرار رسید با آمدن #عیسی_کلانتری .‌.. ولی قلبهای ما همچنان امیدوار است تلاش های پیشینیان از جمله #محمد_درویش برای نهادینه سازی #کنشگری_محیط_زیستی در جایی دیگر و در گستره وسیع تر با مشارکت همه مردمانی که به این شیوه می اندیشند بارور شود.


برچسب‌ها: استعفا, محمد درویش, عیسی کلانتری
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۶ساعت 12:21  توسط محمد درویش  | 

پاره ای از واکنشهای مردم به استعفای محمد درویش! بخش اول

محمد درویش

در طول یازده روزی که از استعفایم می گذرد، شیرین ترین و بیادماندنی ترین لحظات زندگیم را گذرانده ام ... از افرادی پیام دریافت کردم که تاکنون حتی یکبار آنها را ندیده و نشناخته ام ... چقدر برایم ارزشمند است ... و چقدر آدمی، حال خوشی را تجربه می کند وقتی درمی یابد که پس از پایان یک دوره مدیریت 4 ساله، برخلاف بسیاری از مدیرانی که می شناسیم، نگاه مثبت مردم به وی نه تنها کاهش نیافته، که افزایش هم یافته است.

دست یک یک شما خوبان روزگار و مهم ترین سرمایه محمد درویش را می بوسم و به احترام شما، می کوشم تا برخی از این یادبرگهای دلنشین را - که شمارشان از چهارهزار گذر کرده است - برای ثبت در تاریخ، در مهار بیابان زایی گردآوری و منتشر سازم. 


برچسب‌ها: استعفا, محمد درویش, عیسی کلانتری
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶ساعت 22:55  توسط محمد درویش  | 

آخرین روز حضورم در پردیسان!

جناب آقای دکتر کلانتری
معاون محترم رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست
موضوع: استعفا

با سلام و احترام؛ دلیل آنکه ۷۱ روز صبر کردم برای تقدیم استعفای خویش به جنابعالی، آن بود که امیدوارانه می پنداشتم شما همانگونه که به تمامی مدیران پردیسان دستکم یکبار فرصت گفتگوی رودرو را دادید، به محمّد درویش هم چنین مجالی را می دهید. البته همچنان می توانستم بر این امید پابرجا مانده و تا پنجم آذرماه ۱۳۹۶، زمانی که دوره ماموریت چهارساله ام در سازمان حفاظت محیط زیست به پایان می رسد، صبر کنم؛ اما وقتی که دیدم حتی حاضر به گفتگو با نمایندگان شورای هماهنگی تشکلهای مردمنهاد سراسرِ کشور هم نشده اید؛ بر این باور به یقین رسیدم که ممکن است تداوم حضورم در پردیسان به گسست بیشتر روابط سازمانِ مورد علاقه ام با مردم بیانجامد؛ رخدادِ تلخی که آشکارا به سرمایه اجتماعی تازه ترمیم شده در این حوزه که کوشیدم تا با تداوم گفتگوهای پردیسان بر ابعاد چند وجهی اش بیافزایم، آسیب خواهد زد.
بنابراین ضمن تقدیم استعفای خویش، تقاضا دارد سه خواهشم را مورد مداقه قرار دهید:

نخست:
از گسترش مکتب مدارس طبیعت تا آنجا که توان دارید حمایت کنید؛ اگر می خواهید ایرانی به ظرفیت ۸۰ میلیون محیط بان بسازید، راهش از حمایت عملی از توسعه مدارس طبیعت می گذرد.

دوم:
از تغییر مبلمان شهری سزاوارانه حمایت کرده و با نفی خودرومحوری، شرایط را برای جایگزینی موازین زیست محوری فراهم سازید. اگر ۹۳ درصد زنان و ۸۶ درصد مردان ایرانی به گفته وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دچار درجاتی از کم تحرکی و چاقی هستند؛ اگر وزن متوسط دانش آموزان زیر ۱۲ سال ایرانی در طول یک دهه اخیر دوبرابر شده و اگر روزانه ۵۰ میلیون ساعت از عمر ایرانی ها - به ارزش سالانه ۲۵ هزار میلیارد تومان - در ترافیک هدر می رود، راهش از بهبود کیفیت خودرو و سوخت و ساخت بزرگراههای بیشتر نمی گذرد، باید به گسترش پیاده راه و مسیرهای ایمن دوچرخه سواری همت کرد و خود و مدیران تان در این حوزه پیشگام شوید.

سوم:
با کنشگرانِ حوزه محیط زیست صبورانه تر برخورد کرده و هرگز منتقدان خود را در هیچ حوزه ای از جمله GMO، با القابی چون نادان، احساسی یا سیاسی خطاب نکنید.

✅ خلاصه اینکه جناب کلانتری عزیز!
به قول یک دوستِ کاشانی: "همیشه خراشی است روی صورت احساس"
شما به عنوان راس سازمان متولی محیط زیست ایران، لطفاً آن خراش را ژرف تر نسازید و هوای احساسات پاکِ دوستداران واقعی و بی منت طبیعت وطن را داشته باشید.

پایدار باشید.

با تجدید احترام؛ محمّد درویش
اول آبان ۱۳۹۶


برچسب‌ها: استعفا, محمد درویش, عیسی کلانتری, مدرسه طبیعت
+ نوشته شده در  دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ساعت 7:43  توسط محمد درویش  | 

دیوید سوزوکی: زمانی که علیه طبیعت عمل کنیم؛ علیه خود عمل کرده ایم!

ردپای زنهار نهفته در تازه ترین یادداشت دانشمند نام آشنای جهان، دیوید سوزوکی را ایرانیان به راحتی می توانند در یزد، ارومیه، قم و ... رهگیری کنند.

1⃣ شکافهای زمین در #میبد در حال افزایش است و ما در اندیشه استقرار کارخانه های فولاد و سفال و کاشی بیشتر در سرزمینی هستیم که برای تامین نیروی کارش به خارج از استان متکی است! آیا یزدی ها علیه خود کار می کنند؟!

2⃣ در ارومیه با افزایش ۱۲۰ درصدی سطح زیرکشت در کمتر از ۲۰ سال، بزرگترین رخداد بیابانزایی قرن را به بهانه تولید سیب و چغندر بیشتر رقم زدیم!

3⃣ و در قم، شهری که بیشینه توان سرزمینی اش، اسکان ۲۰۰ هزارنفر بود؛ تا شش برابر جمعیت بیشتر مستقر کردیم تا مسیله به بیابان تبدیل شده، در حسین آباد #میش_مست، نوبت به مستی موشها رسد و وظیفه اصلی رفتگران شهرداری قم، جمع آوری ماسه های بادی باشد!

🔵 آیا عبرت می گیریم یا همان سرنوشت شوم را در سمنان، اصفهان، جازموریان، خوزستان، بختگان و میناب ... تکرار می کنیم؟!

✅ خواننده عزیز!

  شما را دعوت می کنم به مطالعه پند سوزوکی و انتشار گسترده آن. شاید برسد به دست آن نماینده، استاندار یا وزیری که هنوز فکر می کند: راه سعادت ایران از مسیر جنگیدن با قوانین حاکم بر طبیعت وطن می گذرد!

🔸زماني كه قوم آزتك، منطقه تنوچتيتلان را در سال ١٣٢٥ ميلادي يافتند، از آن شهري ۲۰۰ هزارنفری روي يك جزيره بزرگ بر درياچه تكسكوكو ساختند. اما پس از آنكه اسپانيايي ها شهر را در سال ١٥٢١ تصرف كردند، به زهكشي درياچه پرداخته و #مكزيكوسيتي را روي آن ساختند!
اكنون اين شهر گسترده بي قواره با جمعيتي ١٠٠ برابر رقم پیشین، بسيار شگفت انگيز، درهم و برهم و آشفته است. آلودگي هوا و کمبود آب به مشكلاتي مانند جنايت و فقر افزوده شده و سرانجام، زهكشي و خشكاندن قناتها موجب فرونشست شهر - در حدود ١٠ متر در طول قرن گذشته - شده است!

"تصرف" طبيعت از ديرباز روش غربيها بوده. خودبزرگ بيني ما و اغلب ايدئولوژيهاي مذهبي، آدمی را به اين باور رسانده كه گمان كند بالاتر از طبيعت بوده و حق دارد آنرا مسخر خود کند. ما به توانايي هاي فناورانه خود اجازه مي دهيم تا از خردمندي مان جلو بزند. اما اكنون مي آموزيم كه همكاري با طبيعت - درك آنكه ما جزيي از او هستيم - در دراز مدت موثرتر و بيشتر مقرون به صرفه است.
اگر ما هنگام طراحي شهرها، طبيعت را در ذهن خود داشتيم، مي توانستيم مشكلات كمتري را پيرامون سيلها، آلودگي و گرماي مفرط مشاهده و از هزينه هاي سنگين ترميم پيشگيري كنيم. بنا به گزارش Global Resilience Partnership، سيلها در سراسر دنيا بيش از هر فاجعه طبيعي ديگر خسارت ببار مي آورند: ٤٧٪‏ از رخدادهاي طبيعي كه در طول ٢٠ سال گذشته ٢,٣ ميليارد نفر در دنيا را تحت تأثير قرار داده اند.
با گرم شدن جهان، اين شرايط رو به وخامت است. سيلهاي اخير در بنگلادش، هندوستان، پاكستان و نپال به زندگي ٤٠ ميليون نفر آسيب رسانده و یک سوم بنگلادش به زير آب فرو رفته. در هوستون/ تگزاس، #طوفان_هاروي نه فقط کشته داده که هزاران نفر را ناچار به ترك خانه هايشان كرده، موجب تعطيل شدن پالايشگاهها و انفجارهايي عظیم و خطرناک در كارخانه هاي شيميايي شده. برخي معتقدند اين طوفان پرخرجترين فاجعه طبيعي در تاريخ ايالات متحده است. اگرچه باران و طوفانها امري طبيعي هستند، اما ترديد بر آنكه تغيير اقليم ساخته دست انسان شرايط را وخيم تر مي كند، كمتر وجود دارد. با گرم شدن اقيانوسها، مقدار آب بيشتري از آنها تبخير مي شود و هواي گرم نيز آب بيشتري را در خود نگه مي دارد. علاوه بر اين گمان مي رود كه تغييرات اقليم موجب شده تا طوفان هوستون طولاني تر از حد معمول به درازا بكشد و بالا آمدن سطح درياها به ايجاد طوفانهاي عظيم تري دامن مي زند. قوانين سست كه به توسعه گران اجازه مي دهد تا تالابها را زهكشي كنند و در دشتهاي سيلابي ساختمان بسازند، مشكلات #هوستون را تشديد كرده اند. اين شهر هيچ قانون طراحي ساختماني ندارد و بسياري از تالابها و مرغزارها كه معمولا مقدار زيادي از آب را در خود جذب و از خسارتهاي سيل جلوگيري مي كردند، زهكشي و يا آسفالت شده و ساختمان سازي روي آنها انجام شده - درست مثل گسترش تهران به بهای نابودی #تالاب_بند_علیخان - همچنين #دانلد_ترامپ استانداردهاي فدرال در زمينه حمايت در برابر سيلابها را كه دولت #اوباما مقرر كرده بود، از ميان برداشته و در نظر دارد تا برنامه حفاظت از تالابها را لغو كند.
ما بايد براي پيشگيري و تعديل مشكلاتي مانند سيل، خشکسالی و اختلالات اقليمي با طبيعت همكاري كنيم. زماني كه عليه طبيعت كار كنيم، عليه خود كار كرده ايم!


برچسب‌ها: دیوید سوزوکی, ارومیه, یزد, قم
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶ساعت 13:4  توسط محمد درویش  | 

نجات میانرودان، گاپ و دو نکته اخلاقی!

با ورود عباس عراقچی به عنوان فرد کلیدی در تیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ابوالفضل حسن بیگی در هیبت، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به صف منتقدین جدی سدسازیهای افراطی دولت ترکیه بر سرشاخه های دجله و فرات؛ به نظر می رسد پویش مردمی نجات میانرودان - که تا این لحظه ۱۲۹۲۳۸ نفر آن را امضا کرده اند - توانسته کارنامه قابل قبولی در حوزه اثرگذاری بر رفتارِ سیاستمداران ایرانی برجای نهد.

با این وجود هنوز عدم رعایت دو نکته اخلاقی، آزاردهنده به نظر می رسد که در تازه ترین یادداشتم در اینستا به آن پرداخته ام:

خواننده عزیز!

خواهشم آن است که برای مقابله با تاریخ ستیزی و اعتراض به تداوم غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب، همچنان به معرفی و امضای پتیشن #نجات_میانرودان به سه روش زیر ادامه دهید:

1⃣ لینک مستقیم:

2⃣ از طریق فیلم آموزشی.


برچسب‌ها: نجات میانرودان, ابوالفضل حسن بیگی, ترکیه, گاپ
+ نوشته شده در  سه شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۶ساعت 10:30  توسط محمد درویش  | 

ماجرای تلخ پلنگ هیرکان و خرس ترجنلی را چگونه باید آسیب شناسی کرد؟!

1⃣ سه رخداد تلخ در پس مرگ دلخراش توله خرس در جوار پارک ملی گلستان، قابل تامل و رهگیری است که برخورد منطقی، غیرجانبدارانه و شفاف سازمان حفاظت محیط زیست می تواند هر سه چالش را به فرصتی تاریخی برای احیای اعتماد ملی آسیب دیده در این حوزه بدل کند.

2⃣ در عین حال از یک پژواک مثبت نباید به سادگی گذشت، قدردانی سزاوارانه عالی ترین مقام سازمان حفاظت محیط زیست از خبرگزاری تسنیم برای انجام تکالیف دقیق و حرفه ای خویش به عنوان رکن چهارم دموکراسی، می تواند نقطه عطفی تاریخی در این حوزه به شمار آمده و دیگر خبرنگاران و رسانه ها را هم تشویق به اطلاع رسانی درست، حرفه ای و بی طرفانه کند.

3⃣ همه چیز را تازه ترین یادداشتم در اینستا شرح داده ام.


برچسب‌ها: خرس ترجنلی, پلنگ هیرکانی, پارک ملی گلستان, حیات وحش
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶ساعت 8:49  توسط محمد درویش  | 

وقتی عملکرد آمازون چنین نزول کرده، تکلیف هیرکانی دیگر روشن است! نیست؟

بنا به يك بررسي پژوهشي جديد - که نتایج آن در شماره ۶ مهر #گاردین منتشر شده - جنگلهاي باراني تا آن اندازه كيفيت خود را از دست داده اند كه بجاي كاهش انتشار كربن، خود به يك منبع اصلي انتشار كربن تبديل شده اند! اين بررسي بر نياز فوري براي حفاظت و احياي آمازون و مناطق مشابه تأكيد فراوان دارند. پژوهشگران مناطقي جنگلي را در آمريكاي جنوبي، آفريقا و آسيا - آنجا كه تاكنون تصور مي رفته نقشي كليدي در جذب گازهاي گلخانه اي داشته باشند- يافته اند كه اكنون بنا بر محاسبات سالانه TG٤٢٥- teragram (١٠ به توان ١٢) كربن انتشار مي دهند؛ رقمي بيشتر از آنچه كه از ترافيك در ايالات متحده تولید مي شود! اين رقم به مراتب بيش از آن است كه در گذشته تصور مي شده و فشار بيشتري را موجب مي شود. نگارندگان گزارش مي گويند كشف آنها - منتشر شده در #ژورنال_Science روز گذشته - مي بايست سياستگذاران را بشدت تكان دهد و به تغيير و ترميم عملكردهايشان وادارد.
آلساندرو باكيني، يكي از پژوهشگران اصلي اين بررسي از مركز تحقيقاتي Woods Hole، دانشگاه بوستون، مي گويد: "اين نشان مي دهد كه ما نمي توانيم راحت بنشينيم و منتظر شويم. جنگلها آن كاري را انجام نمي دهند كه ما فكر مي كرديم. درختان مانند هميشه كربن را از نیوار -اتمسفر - جذب مي كنند، اما حجم جنگل ديگر آن اندازه كافي نيست تا مقدار انتشار كربن را جبران كند." این پژوهش از همه بررسي هاي پيشين در اندازه گيري عواقب آسيب و تنزل كيفيت (جنگلها)فراتر رفته- كاهش تراكم درختان و از بين بردن تنوع زيستي در زير يك پوشش حفاظتي ظاهري؛ معمولا در نتيجه قطع "انتخابي" درختان، آتشسوزي، خشكسالي و شكار. اين مي تواند زيست توده را تا ٧٥٪‏ كاهش دهد. اما براي ماهواره ها نظارت بر از بين بردن جنگلها كار دشواريست، زيرا با نگاه از بالا پوشش (سايبان) جنگلي دست نخورده بنظر مي رسد، به رغم آنكه در زير تقليل پيدا كرده. براي بدست آوردن داده هاي دقيقتر، پژوهشگران داده هاي ماهواره اي از ١٢ سال را با تحقيقات ميداني تركيب كرده اند و در نتيجه به مقدار انتشار خالص كربن در هر قاره رسيده اند. آمريكاي لاتين-خانه آمازون، بزرگترين جنگل دنيا-مسئول نزديك به ٦٠٪‏ از كربن منتشر شده از طريق جنگلهاست، درحاليكه ٢٤٪‏ از آفريقا و ١٦٪‏ از آسيا منجر مي شود. روي هم رفته، كربن بيشتري از طريق تنزل كيفيت و اختلال در جنگلها منتشر مي شود تا جنگلزدايي. پژوهشگران تأكيد دارند كه اين شرايط هم نگران كننده است و هم يك فرصت، زيرا اكنون مي توان مناطق متأثر را شناسايي و دوباره احيا كرد، پيش از آنكه آنها براي هميشه بكلي ناپديد شوند.
وِين واكر، یک پژوهشگر ديگر از این تیم مي گويد: "پيش از اين ما مي دانستيم كه تنزل كيفيت يك مشكل است، اما نمي دانستيم كجا و تا چه اندازه. اين آسانتر است كه ما از اين مشكلات نام ببريم، زماني كه هنوز مقداري از جنگلها باقي مانده اند. در اينراه حفاظت از جنگلهاي بكر و دست نخورده با تراكم بالاي كربن ارجحيت دارد و موثرترين روش براي اينكار "حمايت از حق مردم بومي براي داشتن زمين است." شوربختانه بسياري دولتها كه قلمرو آنها زيستگاه جنگلهاي گرمسيري است، در مسير مخالف حركت مي كنند. براي نمونه در برزيل و كلمبيا، سرعت جنگلزدايي در سال گذشته شدت پيدا كرده. آلساندرو باكيني كه يك پسر دو ساله دارد، اضافه مي كند: "وقتي كه به ارقام روي نقشه، آنجا كه اين تغييرات صورت مي گيرند، نگاه مي كنم، شوكه مي شوم. فرزند من احتمالا بسياري از اين جنگلها را نخواهد ديد؛ با چنين روند تغيير، جنگلها ديگر وجود نخواهند داشت." اما او مي گويد اين ارقام مي بايست ما را به عمل وادار كنند: "ما مي بايست ديد مثبت خود را حفظ كنيم و جنگلهاي گرمسيري را دوباره ترميم كنيم. تا آنجا كه به تكنيك كاهش كربن مربوط مي شود، اين كار دشواري نيست و نسبتا مقرون به صرفه. ما همه مي دانيم كه چگونه از پايداري جنگلها محافظت كنيم."

‏🔵 خواننده عزیز مهار بیابان زایی!
اینکه اعلام می شود دستکم ۳۰۰ هزار هکتار از قلمرو رویشگاه #هیرکانی در شمال کشور را از دست داده ایم، البته بسیار ناگوار است؛ اما ناگوارتر آنکه نیمی از ۱.۶ میلیون هکتار جنگل باقیمانده هم عملاً مخروبه شده و فقط ظاهری سبز دارد! غم انگیز است که در چنین شرایطی حتی یک سوم ۸۰ میلیارد تومان هزینه سال نخست اجرای #طرح_تنفس هم پرداخت نمیشود؛ آن هم در شرایطی که برای ساخت شش سد شفارود، پل رود، هراز، لفور، گلورد و لاسک، بیش از ۵۰ برابر این رقم پرداخت می شود! و غم انگیزتر آنکه مجموع این شش سد نمی توانند به اندازه تولید سالانه آب توسط هیرکانی، یعنی ۴ میلیارد متر مکعب، آب تنظیم کنند!


برچسب‌ها: هیرکانی, آمازون, سدسازی, طرح تنفس
+ نوشته شده در  یکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ساعت 14:50  توسط محمد درویش  | 

ده الگوی رفتار محیط زیستی عزاداران حسین (ع)

 

امام حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر منزلت انسانی، آزادی و حرمت حیات و انتخاب هستند، فارغ از اینکه شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که حرمت حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی سالار بی رقیب شهیدان جهان آن است که ده الگوی رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در شبهای محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:

۱. از کیسه ها و ظروف پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از خودروهای تک سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به ذبح دام نمی کنند؛
۴. از آلودگی شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. سیگار نمی کشند و از قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. حرمت گیاهان و جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از پروتئین حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. دوچرخه سوار بوده و ساده زیست هستند؛
۹. در برابر حق کشی می ایستند و پاسدار آزادی هستند.
۱۰. قدر آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.


برچسب‌ها: امام حسین, عاشورا, محیط زیست, دوچرخه
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶ساعت 12:21  توسط محمد درویش  | 

مردم ۱۶ شهر جهان اعتراض کردند به ساخت سدی که قربانی شماره یک آن مردم ایران هستند!

  1⃣ واقعاً ترکیبی از شوق، عشق، شور، خشم، حسرت، غم، تاسف و شرمندگی را باید توامان درک کرد از شنیدنِ چنین خبری!


2⃣ به راستی ما را چه می شود و این گردِ مرگ و انفعال نشانه چیست؟ چرا دانشجویانی که روزگاری در مواجهه با کیفیت نامطلوب غذا در رستورانهای دانشکده، سینی ها را به هوا پرت می کردند، امروز در غار تنهایی شان کبک وار مخفی شده اند؟ آن نسل معترض و سلحشور که رگه هایی از آن در شخصیت #فرهاد_دماوندی در #سریال_شهرزاد رهگیری شده، اینک کجاست؟

3⃣ آیا دوباره باید از نو شروع کنیم؟ آیا باید به #مدارس_طبیعت امید ... یا دخیل بربندیم؟ آیا نباید روانشناسان، جامعه شناسان، علما و معماران چیدمان فرهنگی کشور فراخوانی بزرگ سرداده و نسبت به این مرگ خاموشِ جامعه امروز ایران هشدار داده و آسیب شناسی کنند؟!

4⃣ خاطره دیروز از #وزیر_آموزش_و_پرورش در دولت یازدهم، سخت مرا تکان داد: اینکه اینک دغدغه دولتمردان #آموزش نیست!

5⃣ به قول #استاد_رنانی عزیز: ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم، ما اکنون دچار کمبود مفرط آدم‌های توانمند هستیم! پس لطفا به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد دهید. به آنها گفت‌وگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.

6⃣ من فکر می کنم اگر چنین کودکانی را تربیت کنیم، هرگز به جای آنکه امروز چنین شرمنده و مغموم و خجالت زده در پیشگاه مردم آن ۱۶ شهر جهان باشیم، می توانیم با افتخار به آینده بنگریم؛ آینده ای که در آن هرگز هیچ ایرانی ساعتها از نیمه های شب منتظر تماشای لحظه های جان دادن یک انسان در معابر عمومی شهرها و ورزشگاه هایش نمی ماند! می ماند؟

🔵 هموطن عزیزم! لطفاً همچنان به معرفی و امضای پتیشن #نجات_میانرودان ادامه دهید:

لینک مستقیم:
از طریق فیلم آموزشی :


برچسب‌ها: سد ایلیسو, حسن کیف, نجات میانرودان, ترکیه
+ نوشته شده در  یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۶ساعت 14:58  توسط محمد درویش  | 

از رضا کیانیان تا علیرضا منصوریان و از حادثه خونین ساوه تا کهنوج!

1⃣ عصر دیروز در حاشیه برگزاری یک رویداد محیط زیستی برای ارتقای حساسیت جامعه به بحران آب؛ رخدادِ تاسف باری به وقوع پیوست که بازتابهای رسانه ای فراوانی درپی داشت.

2⃣ روز قبل از آن هم، بازیکن دوستداشتنی و محبوب روزهای طلایی آبی ها و مربی امروزشان با تلخ ترین بدرقه ممکن، مجبور به ترک استقلال شد، درحالیکه برخی از تماشاگران حاضر در استادیوم آزادی، #منصوریان را پیتزافروشی خواندند که باید فوتبال را فراموش کند؛ آن هم در حالی که همسر و فرزند مربی #تیم_استقلال در حال تماشای بازی بودند!

3⃣ تامل برانگیزتر آنکه یکی از آرمان ها و اهداف پویش #من_صدای_آب_هستم، ارتقای تحمل و شنیدن صدای مخالف اعلام شده؛ اما هنرمند محبوب و حامی این پویش؛ استاد #رضا_کیانیان، به جای درس دادن به جوانها و نمایش مدارا و توان مجاب کنندگی، خطاب به یکی از معترضان #غلبه_تفکر_سازه_ای در مدیریت آب، می گوید: دهانت را ببند و یا برو بیرون!

4⃣ وقتی پیشکسوت هنرمندان ما با چنین ادبیاتی، مخالفان خویش را می نوازد، دیگر چه انتظاری باید از تماشاگران جوان، متعصب و خشمگین تیم استقلال داشت؟!

5⃣ حاصل این نگاه خشونت بار و عدم تحمل مخالفان اندیشه، آشکار است که فقط در همین شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی یا تالار همایشها محدود نشده و منجر به حوادث خونینی نظیر رخدادِ شامگاه دیروز در #ساوه یا پیشتر از آن در #کهنوج می شود. حتی فقط به محیط زیست و ورزش محدود نشده و تبعاتی جبران ناپذیرتر خواهد داشت؛ وگرنه چرا باید در پایتخت؛ در مرکز جمهوری اسلامی ایران شاهد ۷ هزار نزاع خیابانی در هر صدهزار جمعیت باشیم؟ و چرا میزان تلفات محیط بانان و جنگلبانان در ایران - بیش از ۱۳۰ شهید و سه هزار مجروح - در شمار رکوردهای دست نایافتنی در جهان باشد؟!

6⃣ همه باید این تهدید را جدی بگیریم و از خود بپرسیم: ما کجای راه را اشتباه رفتیم که اینک توانایی شنیدن را از دست داده و به جای گفتگو، دست به تهدید و اتهام و مقابله فیزیکی و ... می زنیم؟ به ویژه در سالروز طرح پندارینه گفتگوی تمدنها در صحن سازمان ملل متحد توسط #سیدمحمد_خاتمی؛ هم او که خطاب به مخالفانش در پایان دولت هشتم، شعری از #میرسید_علی_همدانی را یادآوری کرد و رفت ...

هرکه ما را یاد کرد ایزد مر او را یاد باد
هر که ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد
هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی
هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد
در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار
هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد

🔴 چقدر جای افکار میرسید در امروزِ ایران خالی است، چقدر ...


برچسب‌ها: رضا کیانیان, میرسید علی همدانی, سید محمد خاتمی, علیرضا منصوریان
+ نوشته شده در  جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ساعت 15:6  توسط محمد درویش  | 

به جای اجرای طرحهای انتقال آب، سدسازی و استخراج آبهای ژرف، تلفات آب را پایان دهیم!

1⃣ براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سالانه بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون مترمکعب آب از طریق شبکه های آب شهری تلف می شود:

2⃣ در بزرگی این رقم همان بس که بدانیم آورد طبیعی رودخانه زاینده رود در طول یک سال فقط هشتصد میلیون متر مکعب است!

بر اساس این گزارش استانهای خوزستان، تهران و البرز، دارای بدترین نرخ هدررفت آب هستند.
نرخ هنگفت تلفات آب در ایران از آنجا اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم دولت می خواهد برای شیرین سازی و انتقال سالانه فقط ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب از دریای خزر به سمنان تا ۱۱ هزار میلیارد تومان هزینه کند! به عبارت دیگر با توجه به طرحهای مشابه دیگری چون #بهشت_آباد، #گلاب، علی آباد کتول به شاهرود، #بن_بروجن و سبزکوه، به نظر می رسد می توان با یک بیستم هزینه ای که برای اجرای این طرحهای ویرانگر و خسارت آفرین مورد اشاره می خواهیم پرداخت کنیم، نرخ هدررفت آب را تا ده درصد رقم مورد اشاره کاهش داده و مملکت از یک خسارت بزرگ نجات یابد.

3⃣ موضوع زمانی بیشتر می تواند در راستای اقتصاد مقاومتی مورد مداقه قرار گیرد که دریابیم تقریباً برای استخراج رقمی برابر با هدررفت آب از شبکه شرب شهری، می خواهیم با کمک روسها و سرمایه گذاری ۲۵۰ میلیون دلاری، #آبهای_ژرف را استخراج کنیم! به راستی چرا راه ساده تر را انتخاب نمی کنیم؟

4⃣ پرسش اصلی این است: چرا هیچ اراده ای برای کاهش هدررفت آب وجود ندارد، اما حاضریم ده ها برابر هزینه طرح های انتقال آب را بپردازیم؟! چه دلیلی از این روشن تر که نشان می دهد در پای منافع بخشی شرکت های قدرت سالار درگیر در طرح های سازه محور، یک مصلحت ملی دارد ذبح می شود! نمی شود؟

5⃣ اینک با توجه به نگرانی های اعلام شده از سوی عیسی کلانتری در مورد اصابت کفگیرِ اندوخته های آبی کشور به ته دیگ و افزایش محسوس نرخ فرسایش خاک، امید می رود سازمان متولّی محیط زیست کشور بتواند رویکردهای سازه محور در وزارت نیرو را به راهبردهایی چون ارتقای توان نرم افزاری، مدیریت مصرف و بازچرخانی آب تغییر دهد.
آمین ... 


برچسب‌ها: عیسی کلانتری, سازه محور, بازچرخانی آب, آبهای ژرف
+ نوشته شده در  جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ساعت 15:21  توسط محمد درویش  | 

دسته گل جدیدی که همه ما در آفرینش آن، مقصریم! نیستیم؟


1⃣ برای وزارت آموزش و پرورشی که در کتاب انسان و محیط زیستش، سدسازی را یک ضرورت ملی معرفی کرده که نقش مهمی در پیشرفت کشور برعهده داشته، متاسفم!

2⃣ برای وزارت نیرویی که همچنان بر طبل غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب می کوبد و حاضر است با هر تمهیدی، یک ضد ارزش را در پیشگاه ذهن نوجوانان معصوم وطن به یک ارزش بدل سازد، متاسفم. کافی است از مردم #میناب، #جیرفت، #دره_گز، #گتوند، #نی_ریز، #استهبان، #شهریار، #اهالی_حوضه_آبخیز_دریاچه_ارومیه، #سردشت، #زابل و مردمان پایین دست رودخانه های #دجله و #فرات در کشورهای #سوریه و #عراق بپرسیم که آیا آنها هم پس از ساخت این جرثومه های پهن پیکر و سیمان اندود، مزه پیشرفت واقعی را چشیدند! یا اینکه اینک خون گریه کرده و سازندگان این سدهای اهریمنی را با سخت ترین دشنام ها و نفرین ها بدرقه می کنند.

3⃣ برای #وزارت_جهاد_کشاورزی که هرگز آنگونه که باید در برابر تاراج سرمایه های ملی و خاک به بهانه سدسازی و طرحهای انتقال آب ایستادگی و افشاگری نکرد، متاسفم.

4⃣ و دست آخر آنکه برای خودم که دو سال پیش - در زمان مسوولیتم در دفتر آموزش سازمان حفاظت محیط زیست - کوشیدم تا درس #انسان_و_محیط زیست وارد ادبیات دانش آموزان کلاس ۱۱ متوسطه شود، هم متاسفم! رخداد شرم آورِ پیش آمده، مرا یاد توبه نامه مشهور مجید مخدوم انداخت، وقتی که سرنوشت طرحهای ارزیابی محیط زیستی را که خود پیشنهاد داده بود، در بهبود کیفیت طرحهای عمرانی دید که فقط هزینه ها را افزایش داده و با شجاعت گفت: اشتباه کردم.

🔴 چقدر راه نرفته و کار نکرده داریم! چقدر ...


برچسب‌ها: کتاب انسان و محیط زیست, سدسازی, مجید مخدوم, توبه نامه
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶ساعت 15:35  توسط محمد درویش  | 

مصداق عملی پاسداشت روز جهانی مقابله با بیابانزایی چیست؟!

 امروز هفدهم ژوئن برابر با ۲۷ خرداد است؛ ۲۳ سال پیش در چنین روزی نخبگانی در سازمان ملل متحد به این باور رسیدند که اگر خطر جریان کاهنده کارایی سرزمین را دستکم بگیرند، ممکن است دشواری زیستن در زمین به ادامه راهش نیارزد!

بیش از ۵ میلیارد هکتار از خشکیهای زمین، پیوسته در حال از دست دادن توان کارایی خود بود و موج مهاجرتهای محیط زیستی آشکارا نظام مدیریت جهانی را به ویژه در آفریقا، بخشهایی از آسیا و آمریکای لاتین تهدید می کرد.
ایران در شمار پنج کشور نخستی بود که به پیمان UNCCD یا مقابله با بیابان زایی پیوست؛ چراکه بیش از هر کشور دیگری این خطر را حس می کرد. البته در آن روز، هنوز تبعات ویرانگر طرحهای آزمندانه ای چون #گاپ بر میانرودان آشکار نشده و اصولاً کسی فکر نمی کرد ممکن است با ساخت سازه هایی که مردم برایش کف و هورا سر میدهند و سیاستمداران روزشمارِ بریدن روبان قرمز رنگش را ثبت کرده اند! تپش نبض زندگی، کندتر و کندتر شود.
اینک اما مجموع توان ذخیره سدهایی که در ترکیه، سوریه، عراق و ایران بر روی رودخانه هایی که به سمت #میانرودان، هورالعظیم، شط العرب و اروندرود حرکت می کرد از مرز ۱۵۰ میلیاردمتر مکعب گذشته است و البته عملاً اگر #سد_ایلی_سو هم بر روی #دجله تکمیل شود، می توانیم مرگِ همه رودخانه های منتهی به خلیج فارس را جشن گرفته یا به سوگ نشینیم!

*⃣ راست آن است که ما مردم و حاکمان منطقه در رقابتی تاسف بار و مرگ آور کوشیدیم تا از این نمد برای خویش کلاهی بزرگتر ببافیم و البته با ظهور #القاعده، #طالبان، #داعش، #پژاک و ... دریافتیم که به جای اقتدار و رفاه بیشتر، اینک از دمشق تا بغداد و از استانبول تا آنکارا، کابل، کراچی و تهران و حتی از منچستر و لندن تا پاریس و سرانجام از نیویورک تا جاکاراتا می توان ردپای خون و وحشت و انتحاری که بذرش در همین میانرودان کاشته شد را درو کرد!

🔴 دریافت کننده عزیز #درویشنامه!
امروز بهترین و سزاوارانه ترین اقدام عملی برای مقابله با بیابان زایی، حمایت از پویشی جهانی برای مقابله با تفکری است که منابع آبی را چون منابع نفتی، در شمار املاک و دارایی های ملی خویش می پندارد! این اشتباهی است که همه در آن شریک جرم هستیم و فقط نوک تیز انتقاد را نباید متوجه یک کشور به نام ترکیه کرد؛ درست است که ترکیه آشکارتر و تمامیت خواهانه تر عمل کرده، اما مگر سوریه، عراق، افغانستان و ایران چنین نکرده اند؟ درست همان کاری که اینک اتیوپی هم در بالادست نیل دارد بر سر مصر می آورد و پیشتر از تبعات آن در آمازون، برزیل و کاستاریکا هم یاد کرده ام؛ دورنمای کابوس مرگباری که می توان از آن با عنوان آغازگرِ جنگ جهانی سوم یاد کرد.

🔶 بنابراین، گام نخست در پاسداشت درست و دقیق روز جهانی مقابله با بیابان زایی، همانطور که پیشتر هم اشاره کرده ام، امضاء پتیشن نجات میانرودان است؛ همه مردم منطقه و جهان باید از دولتهای خویش بخواهند به مسابقه ننگین و ابلهانه نشستن بر شاخه و بریدن بُن پایان دهند.


برچسب‌ها: روز جهانی مقابله با بیابان زایی, نجات میانرودان, گاپ, سدسازی
+ نوشته شده در  شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ساعت 15:49  توسط محمد درویش  | 

به استقبال ۱۲ ژوئن، دویستمین سالروز تولد دوچرخه!

شاید خیلی ها حتی در #آبادان، #یزد، #اصفهان و #نیشابور که بیشترین قدمت دوچرخه سواری در ایران را دارند، ندانند که مخترع این سبزترین و سالم ترین وسیله حمل و نقل جهان، #دوچرخه؛ نه یک انگلیسی، که یک اشراف زاده آلمانی به نام #كارل_درايس بوده است. تصویر نخستین دوچرخه جهان را می توانید در صفحه اینستاگرامم به نشانی زیر تماشا کنید:

🔵 به همین مناسبت، شایسته تر آن است تا امسال دوستداران دوچرخه و اهل رکابانِ سبزاندیش ایرانی، فعالیتی به مراتب بیشتر و سزاوارانه تر از سال گذشته داشته و شرایطی فراهم کنند تا سکونتگاه های شهری، هرچه بیشتر از امنیت لازم برای دوچرخه سواری برخوردار شوند.

⚡️ اخیراً پژوهشگران دانشگاه #گلاسکو در اسکاتلند، نتایج تحقیقات مهمی را منتشر کرده اند که می تواند برای دوستداران دوچرخه بسیار شوق برانگیز و پیش برنده باشد:
اینکه اگر می خواهید دستکم ۴۰ درصد امکان #مرگ_زودرس خود را به تاخیر اندازید، باید #اهل_رکاب شوید. همچنین، آنهایی که با دوچرخه به محل کار خود می روند، خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي و يا انواع #سرطان را به نصف کاهش می دهند. برپایه نتایج این پژوهش که در "ژورنال پزشكي بريتانيا" منتشر شده، دوچرخه سواران در مقايسه با مردمي كه بدون تحرك - با خودرو، قطار و يا اتوبوس- به كار خود مي رسند، دقيقاً تا ٤٥ درصد كمتر خطر ابتلا به بيماريهاي سرطاني و تا ٤٦ درصد كمتر ريسك ابتلا به بيماريهاي قلبي را دارند. همچنين آنها كه پياده به محل كار خود مي روند، به عمر خود مي افزايند: بنا به اين بررسي پژوهشي، احتمال بيماريهاي قلبي و دستگاه گردش خون از اين راه تا ٢٧درصد و احتمال مرگ زودرس به دليل چنين بيماريهايي تا ٣٦ درصد كاهش پيدا مي كند. البته ارتباطي بين پياده روي و كاهش بيماريهاي سرطاني در اين بررسي مشاهده نشده است.
براي مزيت دوچرخه سواري در مقايسه با پياده روي، پژوهشگران توضيح زير را ارایه مي دهند: با دوچرخه اغلب مسافتهاي طولاني تري درمقایسه با پاي پياده پيموده مي شود و تحرك به هنگام دوچرخه سواري بيشتر از زمان پياده روي است. براي اين بررسي پژوهشگران به مطالعه داده هاي ٢٦٤٣٣٧ نفر از بيماران "UK Biobank" پرداخته اند. اين بيماران از جمله به پرسشهايي مربوط به رفتن به محل كار خود پاسخ داده اند. شرايط سلامتي اين افراد به مدت ٥ سال مورد بررسي قرار گرفته. موارد جديد از بيماريهاي سرطاني و يا سكته هاي قلبي و همچنين مرگ در نتيجه اين بيماريها در اين مدت زمان در ارتباط با رفتن به محل كار اين بيماران ارزيابي شده.
پژوهشگران اكنون به نتيجه زير رسيده اند: آنها استراتژي هايي را كه به مردم شاغل در راه رسيدن آنها به محل كار با دوچرخه كمك مي كنند، مورد تأييد قرار مي دهند. اين استراتژي ها مي توانند شامل ساختن مسيرهاي ايمن، ايستگاههاي كرايه دوچرخه، كمك هزينه براي خريد دوچرخه و امكان حمل دوچرخه با وسايل نقليه عمومي باشند. با اين اقدامات مي توان به كيفيت سلامتي عمومي بهبود بخشيد.

✳️ خواننده عزیز مهار بیابان‌زایی!
آیا درمی یابید که به ازای هر روز تعلل در تغییر مبلمان شهری از #خودرومحوری به #انسان_محوری، تا چه اندازه به افسردگی، کاهلی و مرگ چراغ سبز نشان داده و ایران را از برخورداری از یک جامعه پرنشاط، سالم و شاد دور می کنیم؟ آیا آنهایی که در این راه تعلل کرده و به جای ساخت مسیرهای ایمن دوچرخه سواری، پیاده راه و کاهش بار آلودگی صوتی؛ درصدد دو طبقه کردن خیابانها برآمده و به گسترش تقاطع های غیرهمسطح، ساخت پارکینگهای طبقاتی، پل و تونل بیشتر همت کردند؛ می دانند که در واقع برای شهروندان ایرانی، با تخفیفی شگفت انگیز و بی رقیب، #بلیط_مرگ تهیه کرده اند؟!
و شگفت انگیزتر آنکه برخی از تسهیلگرانِ این نابخردی آشکار، نه تنها اینک از عملکرد خود ابراز ندامت نمی کنند، بلکه با افتخار خود را در معرض انتخاب مردم برای راهیابی به #ساختمان_پاستور، #بهشت و همتایان شان در دیگر آبادبومهای وطن قرار داده اند!

🔴 آیا نمی دانند که مردم آگاه ایران هرگز آنها را نخواهند بخشید؟!


برچسب‌ها: دوچرخه سواری, خودرومحوری, مبلمان شهری
+ نوشته شده در  شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 15:58  توسط محمد درویش  | 

پنج پیمان سیزده بدر

۱. پیمان می بندیم به نحوی رانندگی کنیم که منجر به مرگ هیچ جانداری نشویم (بیشینه سرعت در هنگام عبور از جاده های همجوار با مناطق حفاظت شده ۴۰ کیلومتر در ساعت است)؛

۲. پیمان می بندیم به جای افروختن آتش از کپسولهای سفری گازی استفاده کنیم؛

۳. پیمان می بندیم جز ردپا چیزی در طبیعت باقی ننهیم؛

۴. پیمان می بندیم از هر نوع آلودگی صوتی، مواد منفجره و ترقه پرهیز کنیم، زیرا گوش حیوانات چندین برابر گوش انسان به صدا واکنش نشان می دهد؛

۵. پیمان می بندیم هرگز با خودرو از فاصله صدمتری به محیط های ساحلی و تالابی نزدیکتر نمی شویم.


برچسب‌ها: سیزده بدر, آلودگی صوتی, آتش سوزی, روز طبیعت
+ نوشته شده در  شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶ساعت 16:8  توسط محمد درویش  | 

گزارش واشنگتن پست از مدیریت کلنگی ترامپ در حوزه محیط زیست!

 ترامپ شمار زیادی از کارمندان آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا را مرخص می کند؛ زیرا می گوید: پول نداریم! اما در همان حال، ۵۴ میلیارد دلار به بودجه ارتش آمریکا می افزاید!

#روزنامه_واشنگتن_پست در شماره اخیر خود، پرده از یک فاجعه جدید در #دولت_ترامپ برداشته و خبر می دهد كه به زودي بودجه آژانس حفاظت از محيط زيست ايالات متحده تا آن حد کم خواهد شود كه اين سازمان در نخستين سال كار خود تحت رياست جمهوري ترامپ، دستکم یک پنجم از كارمندان خود را از دست خواهد داد. اين كاهش بودجه نيز به ناچار بخشي از برنامه هاي محيط زيستي، مانند پروژه هايي كه پاكسازي زمين هاي آلوده ناشي از مواد زاید خطرناك و يا مكانهاي صنعتي متروكه را تضمين مي كنند و همچنين پروژه استاندارد بين المللي "ستاره انرژي" (كه زماني به منظور تلاش برای کاهش انرژی مصرفی در تولیدات کارخانه‌ای و کم کردن عوامل به وجود آورنده ابداع شد) و برنامه هاي عدالت محيط زیستي براي پشتيباني از جوامع محلي در گسترش و بكارگيري راه حلها در حفاظت از محيط زيست و سلامتي را تعطيل خواهد كرد. برنامه هاي مربوط به تغييرات اقليم و بودجه براي روستاهاي محلي در آلاسكا نيز بنا به پيش نويس بخشنامه اي هدف قطع كامل قرار گرفته اند. بخش تحقيقات و توسعه سازمان هم احتمالا تا ٤٢٪‏ از بودجه خود را از دست خواهد داد.
ويليام بِكِر، مدير اجرايي "انجمن ملي آژانسهاي هواي پاك"-NACAA- می گوید: قطع اين بودجه ها، اگر كه از جانب كنگره تأييد شود، نتيجه ويران كنندهه اي براي همه جوامع در سرتاسر ايالات متحده خواهد داشت و قلب و روح برنامه ملي كنترل آلودگي هوا را پاره پاره خواهد كرد و سلامتي و رفاه دهها ميليون نفر در امريكا را به خطر خواهد انداخت.
پيشنهاد قطع بودجه آژانس حفاظت از محيط زيست بازتاب فشار دولت جديد براي بالا بردن بودجه دفاعي (نظامي) فدرال است.
آژانس حفاظت از محيط زيست روز گذشته از ابراز نظر در اين مورد خودداري كرد، اما #اسكات_پروييت، رئيس جديد و #منفور اين سازمان كه خود سالهاا منتقد آن بوده و يكي از هدفهاي مهمش نقض قوانيني است كه در دوران #اوباما وضع شده اند، به خبرگزاري E&E نگراني خود را در مورد تعهداتي كه اكنون از جانب دولت مورد هدف قرار گرفته اند، به ويژه در زمينه زيرساختهاي آب، ابراز كرده است!
خانم جينا مك كارتي، كه از سال ٢٠١٣ تا پايان رياست جمهوري اوباما، مديريت آژانس را برعهده داشت مي گويد كه "اين بودجه پيشنهادي جديد تنهاا يك چيز تخيلي است، اگر كه دولت ترامپ فكر مي كند كه آژانس حفاظت از محيط زيست مي تواند با آن وظيفه خود را در پاسداري از سلامت عمومي انجام دهد. طرح جديد نياز به سرمايه گذاري در تحقيقات علمي و اجراي قوانين و در واقع درسهايي را كه سازمان در طول ٤٦ سال گذشته از تاريخ گرفته و خواست مردم امريكا را براي ادامه پشتيباني از آنها، بكلي ناديده مي گيرد."
سخنگوي سازمان #صلح_سبز، تراويس نيكولز، در يك ايميل پافشاري بر آن دارد كه قطع بودجه سازمان حفاظت از محيط زيست، اتفاقي نيست و بهه شكل نامتناسبي بر قشر تنگدست جامعه و اقليتها تأثيرگذار خواهد بود. او اين استراتژي دولت را "راسيسم محيط زيستي" خطاب مي كند.

 خواننده عزیز مهار بیابان زایی!
به نظر می رسد، ۴۵ سال پس از #اجلاس_استکهلم، دوباره در آمریکا، سیاستمدارانی قدرت را در دست گرفته اند که برخوردار از تفکراتی مربوط بهه دوره پیش از #راشل_کارسون هستند! این عقبگرد تاسف بار، فقط در یک حالت می تواند فرصتی تاریخی برای دوستداران زمین بوجود آورد؛ آن هم این است که یک لحظه از نقد دولت طبیعت ستیز و نژادپرستانه ترامپ دست برنداشته و برای یکبار هم که شده، اتحادی جهانی را بر علیه چنین تمامیت خواهان گستاخ و نابخردی به نمایش نهیم. اعلام تعویق سفر ترامپ به #بریتانیا در اثر مخالفت مردمی، می تواند نویدبخش این دوران طلایی باشد.


برچسب‌ها: ترامپ, آمریکا, محیط زیست, تغییر اقلیم
+ نوشته شده در  جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ساعت 1:33  توسط محمد درویش  | 

به سندرم بتنیسم پایان دهیم!

    9 سال پیش در چنین روزی، یعنی 29 اردیبهشت 1387 برای نخستین‌بار همایشی در تالار شهریاران جوان تهران برگزار شد با عنوان: «سدهای بزرگ؛ پیامدها و جایگزین‌ها»؛ همایشی که در آن کسی قرار نبود بر خلاف رسم رایج تا آن زمان به ستایش سدسازی و سردارسازی در حوزه سازندگی به بهانه‌ی ساخت این جرثومه‌های سیمان‌اندود و پهن‌پیکر بپردازد. محتوای ارایه شده در آن همایش، سر و صدای فراوانی در محافل رسانه‌ای مستقل به راه انداخت و نه‌تنها روز ملی حمایت از رودخانه‌ها در برابر سدهای بزرگ را بنیان نهاد؛ که موجی را سبب شد تا در نهایت منجر به ارسال نامه‌ای از سوی گروهی از اساتید دانشگاه صنعتی اصفهان در زمستان 1388 به مقام معظم رهبری شود که در آن از پیامدهای ویرانگر سدسازی در ایران به شدت ابراز نگرانی شده بود. مقام رهبری هم در پاسخ به درخواست نخبگان کشور، به رییس جمهور وقت دستور دادند تا با دقت نظر و به شایستگی به ابراز نگرانی اساتید پاسخ داده شود.
    و امسال، نهمین سالی است که این روز ملی در ایران گرامی داشته می‌شود؛ روزی که البته در دنیا قدمتی بیشتر داشته و سابقه آن به 14 مارس 1998، یعنی حدود 18 سال پیش می‌رسد. این که چرا سازه‌ای که به ادعای سازندگانش قرار بوده تا آب را مدیریت و تنظیم کند، خود به مهم‌ترین عامل مرگ رودخانه‌ها تبدیل شده، حکایت تلخی است که نشان می‌دهد: بشر مدرن امروز، بسیار کمتر از بشر سنتی دیروز از قوانین حاکم بر طبیعت سردرمی‌آورد و یا آن که در برابرش کرنش می‌کند. راستی چرا باید از رودخانه‌ها در برابر سدهای بزرگ حمایت کرد؟ و چرا جهانیان، دو بار در سال، یکی در 14 ماه مارس (24 اسفند) و دیگری در آخرین یکشنبه سپتامبر، حرمت رودخانه‌ها را در زمین گرامی داشته و می‌کوشند تا مردم و رهبران جهان را از وخامت شرایطی که بر این رگ‌های بی رنگ زمین حاکم است، آگاه سازند.
    مخالفت‌ها در برابر سدسازی به جایی در جهان رسیده که متأسفانه اگر هفته‌ای دو فعال محیط زیست توسط مافیای طبیعت‌ستیز در جهان به قتل می‌رسد، سهم قابل توجهی از این قتل‌ها، مانند قتل خانم برتا کاسرس در هندوراس، ریشه در قدرت افیونی آب‌سالاران سازه محور دارد.
    حقیقت داستان آن است که حال رودخانه‌ها تقریباً در هیچ نقطه‌ای از کره زمین خوب نیست؛ اغلب آنها هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی با چالش‌ها و تهدیدهای جدی مواجه شده‌اند؛ دیگر کمتر رودخانه‌ای را می‌توان سراغ گرفت که آب گوارایش از سراب تا پایاب ادامه یافته و به دریا و اقیانوس‌ها برسند. رودخانه‌ها، یکی از مهم‌ترین بسترها برای حفظ و پایداری از تنوع زیستی موجودات آبزی به شمار می‌روند. هنگامی که این رگ‌های راهبردی حیات در کره زمین، از وضعیت مطلوبی برخوردار نباشند، یعنی بخش بزرگی از زیگونگی حیات؛ از کتابچه‌ی بی‌رقیب و یکتای آفرینش با تهدیدی مرگبار روبرو شده است. برای همین است که در طول نیم قرن گذشته نسل بین 30 تا 50 درصد از آبزیان آب شیرین برای همیشه منقرض شده است که یکی از مهم‌ترین دلایلش، علاوه بر کاهش کیفیت آب و صید بی‌رویه، ساخت سدهای متعدد مخزنی در مسیر رودخانه‌هاست که سبب گسست بوم‌شناختی و ایجاد خلل در فرآیند تخم ریزی ماهی‌ها را فراهم آورده است.
    در عین حال، نباید فراموش کنیم که سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای، دلیل وخامت شرایط بوم‌شناختی در ایران و بسیاری از نقاط جهان نیست! بلکه ابزاری در دست مبتلایان به نوعی سندرم خطرناک موسوم به «سندرم بتنیسم» یا همان طرفداران مدیریت سازه‌ای و طراحان برنامه‌ها و آرمان‌های توسعه در کشورهایی است که آفرینندگانش، بویی از فهم اکولوژیک نبرده و بر این پندار غلط پای می‌فشارند که می‌توانند با تکیه بر قدرت سخت‌افزاری و فناورانه‌ی بشری به جنگ قوانین طبیعت رفته و آن را به نفع نسل خود تغییر داد. شاهد مدعای فوق، بحران دریاچه پریشان یا زریوار یا دشت طوس یا ... است که ربطی به سدسازی ندارد، بلکه قربانی انتخاب آرمان غلط، یعنی دستیابی به خودکفایی در کشاورزی به هر قیمتی شدند؛ آن هم نوعی از کشاورزی که ظاهرا کسی نمی‌خواهد یا نمی‌تواند برای ارتقای نرم‌افزاری و بهبود راندمان‌های آن تلاش کند! چرا؟
    حاصل این نگاه خطرناک، مصیبت‌هایی است که گریبان ما را در ارومیه، بختگان، گتوند و خوزستان، داریان، زاینده رود و گاوخونی، میناب، جازموریان و هامون گرفته است و متأسفانه بیم آن می‌رود تا با همان نشانی‌های غلط، استان‌هایی چون چهارمحال و بختیاری، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان هم، همان فرجام تلخ را تجربه کنند.
    آیا نسل هوشمند امروز اجازه تکرار آن خطاهای نابخشودنی را می‌دهد؟
    شاید پاسخ به این پرسش در آیین‌های دهمین سالگرد روز ملی حفاظت از رودخانه‌ها در برابر سدهای بزرگ در 29 اردیبهشت 1396، آسان‌تر باشد! نه؟


برچسب‌ها: سندرم بتنیسم, سدسازی, انتقال آب, مافیا
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ساعت 5:45  توسط محمد درویش  | 

در ستایش 28 فروردین؛ روز بزرگداشت چهارمحال و بختیاری


    به پیشنهاد گروهی از فعالین مدنی و دوستداران محیط زیست، قرار است همه ساله در 28 فروردین، روز بزرگداشت استانی برگزار شود که مرکز آن – شهرکرد - در بین همه‌ی 30 مرکز استان دیگر به آسمان نزدیک‌تر است. استان چهارمحال و بختیاری، قلمرو سیاسی کوه‌های رنگی در ایران است؛ سرزمین سبزکوه، زردکوه و سفیدکوه؛ سرزمین آبشار عشق و آشیان دوست‌داشتنی هلن. جایی که مهم‌ترین رودخانه‌های ایران را حیاتی ابدی بخشیده تا کارون زیبا و پرابهت همچنان نماد رودخانه‌های خروشان وطن بماند و زاینده‌رود به دیار نصف جهان، زندگی بخشد.

روز چهارمحال و بختیاری

    امیدوارم نامگذاری چنین روزی، سبب نزدیکی بیشتر بین مردمان ساکن در حوضه آبخیز کارون بزرگ و زاینده رود شود. 
    امیدوارم در چنین روزی شاهد آن باشیم که دوستداران محیط زیست در اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، یزد، کرمان و لرستان گردهم جمع شده و در پای منافع ملی، نشان دهند از منافع بخشی و قومیتی خود می‌گذرند. ایران در خاورمیانه همواره یگانه جزیره امن منطقه بوده، چرا که ما نشان داده‌ایم یگانه مردمی در آسیای جنوب غربی هستیم که از قومیت به ملت رسیده و در گام نخست، همه خود را با افتخار ایرانی می‌دانیم. 
    چهارمحال و بختیاری به دلیل جذابیت‌های دیداری و فرهنگ زیبا و ارزشمند عشایری، می‌تواند به یکی از مهم‌ترین قطب‌های گردشگری پایدار در حوزه طبیعت، فرهنگ و تاریخ بدل شود. چهار محال و بختیاری می‌تواند میعادگاه ورزش‌های هیجانی آبی باشد؛ گرانیگاه سنگ‌نوردان و شیفتگان بررسی زندگی عشایری. همچنین در این یک درصد از خاک وطن، می‌توان بانک ژن اندوخته‌های گیاهی فلات ایران را بنیان نهاد. در چهارمحال و بختیاری نباید شاهد تکرار اشتیاه‌هایی باشیم که به افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک بدل شوند! نباید روزی را متصور شویم که استاندار چهارمحال و بختیاری هم مانند همتای اصفهانی‌اش، مجبور به اعترافی تلخ شده و بگوید: حاضرم تمامی صنایع استان را با یک شاخه گل به هر استانی که می‌خواهد، مجانی تقدیم کنم!
    تبدیل چهارمحال و بختیاری به کارگاه یا آزمایشگاه انواع و اقسام ساخت پیکره‌های پهن‌پیکر سیمان‌اندود موسوم به سدهای بزرگ مخزنی و یا طرح‌های ویرانگر و خطرناک انتقال آب بین‌حوضه‌ای، چه در درون استان و یا بین استانی، گناهی بزرگ و خطایی راهبردی است که نسل آینده ساکن در شهرکرد، بروجن، لردگان، فارسان، سامان، اردل و کوهرنگ هرگز آن را نخواهد بخشید. همانگونه که گسترش شالیکاری یا کاشت بادام در ارتفاعات پرشیب هم به مراتب هم بر تنش‌های هیدرولوژیکی حوضه‌های آبخیز زاینده‌رود و کارون می‌افزاید و هم نرخ فرسایش را افزایش می‌دهد. به جای آن، می‌توان به سمت معرفی و رونق کسب و کارهای سبز رفت؛ می‌توان در اندیشه استقرار توربین‌های بادی، سلول‌های فتوولتاییک، ساخت اکوکمپ‌ها و اکوسافاری‌ها و رونق بخشیدن به پرنده‌نگری یا تکرار تجربه‌های موفق در گندمان و روستای گل سفید برآمد.

    جان کلام آنکه
    بیاییم از رخداد 28 فروردین، بهانه‌ای برای افزایش همدلی و هم‌افزایی بسازیم و با تبدیل چالش‌ها و بحران‌ها به فرصت‌ها و مزیت‌ها، نشان دهیم که اهل اقدام و عمل در سالی هستیم که در پیشانی آن، اقتصاد مقاومتی می‌درخشد. 
    بیاییم کاری کنیم تا دوستی‌ها تقویت شود. یک کنشگر محیط زیست، هرگز نباید به کاربست ادبیاتی خشونت‌آمیز و رفتاری کینه‌جویانه یا تهدیدگرایانه متوسل شود و هرگز نباید برای پیشبرد اهداف خود به بداخلاقی و ذبح واقعیت بپردازد. فعالین مدنی در حوزه محیط زیست باید نشان دهند که بیش از هر فعال دیگری در هر حوزه‌ای، اهل داد و دهش بوده و فرزندان فریدون زمان هستند. 

فریدون فرخ فرشته نبود ؛ زمشک و ز عنبر، سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی ؛ تو داد و دهش کن، فریدون تویی


برچسب‌ها: چهارمحال و بختیاری, سدسازی, انتقال آب, اصفهان
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۵ساعت 13:1  توسط محمد درویش  | 

مطالب قدیمی‌تر