زبان پژوهی

چکیدۀ مقاله‌های هفتمین همایش بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی - 6

برگرفته از: شورای گسترش زبان و ادب فارسی
 
انجمن ترویج زبان و ادب فارسی در اطلاعیه ای چکیدۀ مقاله‌های هفتمین همایش بین المللی خود را اعلام کرد که قسمت ششم یا آخر آن در زیر آمده است.


چکیدۀ مقاله‌های
هفتمین همایش بین المللی
 انجمن ترویج زبان و ادب فارسی قسمت سوم
15-17 شهریورماه 1391
   دانشگاه علامه طباطبایی(ره)

 

مانی ومانویّت در ادبیّات وعرفان
 فاطمه معصومی مهوار
فارغ التحصیل
                   کارشناسی ارشدزبان وادبیات  فارسی
  
      مانی درسال216میلادی دربابل متولد شد.پدرش «پاتیگ» ،«پتک» یا «پاپک» از همدانیان ایرانی نژاد بود که به بابل مهاجرت کرده وبه فرقه ای مذهبی به نام مغتسله درآمده بود. مانی نیزازدوران کودکی درمیان همین فرقه رشد کرده وبالیده بود، ولی در بیست وچهار سالگی این فرقه راتکفیر کرد وآیین مانوی را بنیان نهاد. طبق روایات، فرشته ای به نام ،توم ،(همزاد ایزدیش )درسنّ دوازده سالگی برای اوّلین بار، با اوسخن گفت ومکاشفه دوّم وی درسن بیست وچهارسالگی رخ داد. آموزه های مانوی اختلاطی  تحوّل یافته از آیین زردشتی ،گنوسی وتاحدودی آیین بودا ست . مانی در پنجاهمین سال پادشاهی شاپور ،از چین به ایران آمدوادّعای پیغمبری کرد .شاپوراز ابتدا به وی بدگمان بودومناظره ای را برای مانی وموبدان ترتیب داد که مانی در این مناظره شکست خورد وشاپوردستور داد اورا بیرون بردند وپوستش را کندند وپراز کاه کردند ووی را بر دروازه شهر آویختند ومردم بر او خاک پاشیدند. پس از مرگ مانی ،آیین وی به سرعت در سراسر جهان متمّدن از ترکستان چین گرفته تا شمال افریقاوبیزانس وشبه جزیره بالکان، گسترش یافت و تأثیر آن در بیشتر ادیان جهان مشهود است .امّا این آیین وپیروانش درایران به دنبال آشوب اعراب مسلمان از میان رفت .از ویژگی های این آیین جنبه عرفانی آن است به عقیده مانی، دانش ومعرفت شرط رستگاری بشر است .ونیز از مهمترین شاهکارهای مانی هنر نگارگری اوست ،وی برای توصیف سرزمین روشنی وقلمروظلمت از این ابتکار مدد جسته است. کتاب ارژنگ او شرح نگارین اسطورۀ نور وظلمت است .اگرچه آیین مانوی دیگر منسوخ شده وپیروان کمی ازآن برجای مانده،امّا از آن جهت که این آیین برخاسته از سرزمین مادری ماست و نقش بسزایی را در عرفان دارد برای ما حائز اهمیّت است.در این مقاله اشاره ای به زندگی ،آیین وعرفان مانی پیامبر شده است.
 کلید واژه ها : مانی ،آیین مانوی ،ادبیات ،عرفان
 


آداب و رسوم، سنّت ها و آیین ها در شعر اخوان ثالث

حسن معقول
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
     ایران دوستی اخوان و عشق او به میهن، فقط به خاطر گذشته ی این سرزمین، داستان ها و
افسانه های پیشین آن نیست ؛ او ایران را با همه ی وجود و با تمام جلوه هایش می پرستد. او از گونه های مختلف فرهنگ عامه در جای جای شعرش بهره برده و بدین سان شعرش را بسیار خواستنی تر نموده است؛در این مقاله کوشیده شده است تا جلوه های بازتاب آداب و رسوم و آیین های مردمی در شعر اخوان نشان داده شود.
کلید واژه ها: اخوان ثالث، فولکلور، فرهنگ عامّه، آداب و رسوم، آیین ها و جشن ها.
 

 

 

 


بررسی طنز موقعیت در نمایش‌نامة آی باکلاه، آی بی‌کلاه
سولماز معینی(دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی)   
احمد رضی(دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان)

       طنز یکی از گونه‌های ادبی با اهمیت در دورة معاصر است که به دو نوع کلامی و غیر کلامی قابل تقسیم است. اغلب پژوهشگران ادبی به بحث دربارة طنز کلامی پرداخته‌اند و کمتر به طنز غیرکلامی توجّه کرده‌اند. طنز موقعیت، یکی از انواع طنز غیرکلامی است که می‌تواند آمیزه‌ای از رفتار، موقعیت، صحنه و گفتار نیز باشد، امّا محوریت در این گونه از طنز، بر موقعیتِ ایجاد کنندة آن استوار است و بقیة عناصر برای تولید طنز در خدمت موقعیت قرار می‌گیرند. در صورتی که طنز محصول صناعات بیانی نباشد، بلکه محصول نوع ساخت و پرداخت و برآمده از فضاسازی و نوع معماری اثر باشد، آن را طنز موقعیت می‌نامند. طنز موقعیت در آثار نمایشی، به‌ویژه در تئاتر و نمایشهای تلویزیونی و سینمایی کاربرد فراوان دارد. اصولاً جلوة این‌گونه طنز در نمایش‌نامه‌ها و فیلم‌نامه‌ها به دلیل حاکمیت منطق دراماتیک در آنها بیشتر است.  نمایش‌نامة آیِ باکلاه، آی بی کلاه، اثر غلامحسین ساعدی یکی از نمایش‌نامه‌های موفق دهة چهل است که در یک موقعیت متناقضِ طنزآلود شکل می‌گیرد و با زبان طنز برخی مسائل اجتماعی و روانی را به نقد می‌کشد. در این‌نمایش‌نامه حرکات، گفتار، صحنه، کشمکش و شخصیت‌ها در تضاد و تناقض باهم قرار می‌گیرند و فضاهای وارونه و کمیک ایجاد می‌کنند.
کلید واژه ها: طنزموقعیت، نمایش‌نامه، ادبیات نمایشی، تناقض موقعیتی.

 

پدیده ی انضمام در زبان فارسی

              صدیقه سادات مقداری- استادیار دانشگاه پیام نور
             خدیجه صیادی- دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی

      انضمام (incorpration) یکی از فرایندهای واژه سازی در زبان فارسی است که برای ساختن فعل   مرکب به کار می رود . منضم شدنِ یکی از موضوع های فعل به موجب آن تغییر ظرفیت فعل می شود . در این تحقیق ، به توصیف فرایند انضمام ، ویژگی ها ، ساختار ، مقوله ، انواع وسیر تحول آن پرداخته   می شود. هم چنین مطالعۀ ساختار فعل در حوزة صرف ( مطالعۀ ساختمان درونی واژه)، مطالعۀ نقش و کارکرد فعل در حوزة نحو مورد توجه واقع شده است. 

کلیدواژه ها:  انضمامی ، غیر انضمامی ،مرکب انضمامی ، شفافیت معنایی، تیرگی معنایی.

 

 

 

 

 

 

 

بررسی تطبیقی درون‌مایه‌ی مناظرات احمد شوقی و پروین اعتصامی
      حسن مقیاسی
سمیرا فراهانی

     مناظره از جمله فنون ادبی است که در ادبیات فارسی –گذشته و معاصر- میان ادیبان و سخنوران معمول بوده است. در ادبیات فارسی «پروین اعتصامی»(۱۳۲۰–۱۲۸۵ه.ش) از جمله شاعرانی است که در این فن پیشگام و پیشرو بوده و هر چند که شاعران پیش از وی نیز در این عرصه گام نهاده‌اند؛ اما فراوانی و نوع مناظرات پروین از جهت سادگی، روانی و استحکام و ساختار منحصر به فرد کلام وی موجب شده است تا مناظرات او برجسته‌تر و ماندگارتر از دیگر شاعران در عرصه‌ی ادبیات فارسی نمود یابد. ویژگی بارز مناظرات پروین بهره‌مندی از صنعت تشخیص است که در آن هنرمندانه میان اشیاء، حیوانات و یا حتی مفاهیم حسی و عقلی رابطه برقرار می‌سازد و آن‌ها را دو به دو به گفتگوی با یکدیگر می‌نشاند. درون‌مایه و محور اصلی مناظره‌های پروین پند و اندرز، حکمت، مفاهیم اخلاقی و اجتماعی- انتقادی است که در آن‌ها غرض اصلی خود را از زبان اشیاء و یا اشخاص بازگو می‌کند.از همتایان مناظره‌پرداز پروین اعتصامی در ادبیات عربی می‌توان به «احمد شوقی»(1932-1868م) اشاره کرد. وی هم‌چون پروین با بهره‌گیری از صنعت جان‌بخشی، از زبان حیوانات مفاهیم و غرض نهایی خود را بازگو می‌کند. فحوا و درون‌مایه‌ی مناظرات شوقی را می‌توان در دو گروه جای داد: یکی بیان مفاهیم اخلاقی و حکمت‌آمیز و دیگر وطنیات و اندیشه‌های سیاسی، اجتماعی. از جمله تفاوت‌های موجود میان مناظرات احمد شوقی و پروین اعتصامی آن است که صحنه‌ی مناظرات احمد شوقی تنها از زبان حیوانات به تصویر کشیده می‌شود؛ حال آنکه طرفین مناظرات پروین تنوع بیشتری دارد و در آن‌ها پروین هم از زبان حیوانات و هم از زبان اشیاء بی‌جان چون «نخ و سوزن»، «گوهر و سنگ»، «نیزه و کمان» و... صورت نهایی کلام خود را شکل می‌دهد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته می‌شود بررسی عناصر و درون‌مایه‌های مناظرات این دو شاعر برجسته‌ی عربی و فارسی است.

کلیدواژه ها: ادبیات تطبیقی، مناظره، احمد شوقی، پروین اعتصامی.

بررسی ساز و کارهای مترجمان قرآن در ترجمه تمییز
حسن مقیاسی
مهدی مقدسی نیا
عالیه عباسی

تمییز به عنوان یکی از عناصر نحوی، نکره منصوبی است که در آخر جمله به قصد گسترش معنا، به تکاپو انداختن ذهن مخاطب، مبالغه و تأکید می‌آید ودر نقش یک متمم معنایی، ازیک کلمه یا یک جمله رفع ابهام می‌کند. پرسشی که پژوهش پیش رو در صدد پاسخگویی به آن است، شیوه برخورد مترجمان با این پدیده زبانی است و در راستای پاسخگویی به پرسش فوق، سه ترجمه از قرآن در عصر کنونی یعنی ترجمه های آقایان انصاریان، برزی و بروجردی مورد کنکاش قرار گرفت. بررسی‌ها نشان می‌دهد از آنجایی که برای چنین ساختاری در دستور زبان فارسی ساختار نحوی مشابه و مشخصی وجود ندارد مترجمان گاهی در انتقال معنای آن به زبان فارسی دچار لغزش می‌شوند. شاید بتوان گفت شایع‌ترین آن‌ نادیده گرفتن نقش تمییز و ترجمه آن به صورت مبتدا،  فاعل یا مفعول می‌باشد که در این صورت از ارزش بلاغی تمییز کاسته می شود. هیچ کدام از مترجمان یاد شده از لغزش ترجمه تمییز برکنار نبوده‌اند و عملکرد واحدی در ترجمه این ساختار نحوی نداشته‌اند؛ به طوری که گاهی آیه ای را درست و آیه ی دیگر را نادرست ترجمه کرده‌اند.
کلید واژه ها: تمییز، ترجمه قرآن، نقد ترجمه، انصاریان، برزی، بروجردی.

 


بررسی انسجام دستوری در مطبوعات
ژاله مکارمی
ماندانا طائبی

امروزه مطبوعات به عنوان یکی از قدرتمندترین رسانه‌ها، در انتقال اطلاعات و گسترش اخبار در زمینه‌های مختلف، نقش مهمی ایفا می‌کند و روزانه افراد زیادی برای آگاهی از آخرین و جدیدترین اخبار از این وسیله‌ی ارتباط جمعی بهره می‌گیرند. مسلماً آنچه در تیتر روزنامه‌ها‌ و مطبوعات به عنوان متن خبری و نوشتارِ اطلاع‌رسانی به کار گرفته می‌شود،از نظر شیوه‌ی ساختاری و بار اطلاعاتی، اهمیت ویژه‌ای دارد که نه تنها در جهت اطلاع‌رسانی، بلکه در راستای جذب خواننده برای پیگیری و خواندن متنِ آن نیز مؤثر است. بررسی ساختار دستوری تیتر روزنامه‌ و رابطه‌ی آن با متن مربوطه و همچنین، انسجام و اختصار بکار رفته در آن، به منظورِ مجذوب ساختن خواننده برای آگاهی بیشترِ وی از متن نقش مهمی دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، مقاله‌ی حاضر با رویکردی زبانشناختی به بررسی انسجام دستوری در تیترهای اصلی یکی از پرتیراژترین روزنامه‌های اصفهان می‌پردازد. چارچوب زبانشناختی به کار گرفته شده، الگوی هالیدی و حسن (1976) است که در آن انسجام دستوری به سه شیوه‌ی ارجاع، جایگزینی و حذف حاصل می‌شود. هدف این مقاله در گام اول، بررسی ساختارِ تیترهای روزنامه و انسجامِ دستوری بکار رفته در آنها و در مرحله‌ی بعد، اشاره به لزومِ بازبینی و دقتِ زبانشناسانه‌ی بیشتر در نوشتارِ تیترهاست که امروز ه شاید، آنچنان که باید، مورد توجه واقع نشده است.
کلیدواژها: تیتر روزنامه، انسجام دستوری، ارجاع، جایگزینی، حذف.

 

 


جلوه خیام در جهان معاصر عرب
 مریم شعبانزاده-دکترای زبان وادبیات فارسی
عظیمه ملازهی-کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی

      خیامشاعر،فیلسوف،ریاضیدان و منجم ایرانی است که اندیشه هایش در فراسوی مرزها طنین شگرف و تاثیر عمیقی نهاده است به گونه ای که بسیاری از اندیشمندان معاصر جهان، خود را وامدار خرد خیام دانسته اند توجه اندیشمندان عرب به خیام ،بخصوص شعرای عرب ، تا حدی است که فقط دکتر یوسف بکار حدود56 ترجمه از رباعیات خیام را به عربی ذکر می نماید و کل ابیات ترجمه شده شاعر را به عربی4205 رباعی بر شمرده است. از دیدگاه ادبیات تطبیقی این تاثیر گذاری بی مانند، بهترین نشانه جولان و سیلان فرهنگ و تمدن و نبوغ ایرانی است که جهانیان را معطوف به خویشتن نموده است. نگارندگان در این مقاله بر آنند تا به بررسی اشعار برخی از شعرای مشهور جهان عرب که متاثر از خیام سروده شده است یا اندیشه های خیامی برآن ساطعه افکنده است ببردازد.
کلیدواژه ها: خیام،ادبیات عرب، معاصر.

 

 


بررسی نشانه شناسانه ی کنش انسانی حیوانات در مرزبان نامه
نسرین علی اکبری
معصومه منتشلو
       نوشین غریبی   

     مرزبان نامه یکی از آثار تمثیلی زبان فارسی است که فابل نامیده می شود. در این اثر حیوانات کنشگران اصلی حکایت ها هستند. حیوانات این اثر به گونه ای شخصیت پردازی شده اند که اعمال و رفتارهای انسانی از آن ها سرمی زند. در این مقاله کوشش شده است میان کنش های حیوانی و انسانی حیوانات بر اساس علم نشانه شناسی تمایز قائل شده و رفتارهای انسان گون تبیین گردد. بر این اساس حیوانات کنشگر دسته بندی شده اند و منش های آن ها نیز رده بندی شده است. تمهیدات نشانگر که سبب ساز جنبه ی انسانی این حیوانات شده است توضیح و سپس رفتارهای انسانی حیوانات تشریح شده است. به عنوان مثال در دو حکایت از باب دوم و ششم آهو حضور دارد، در این دو داستان برایند نشانه های متن این است که کنش آهو انسان گون است و او در حکایت اول نقش انسانی را که گرفتار است و یاریگری ندارد بازی می کند. و در دومی نقش انسانی که نماینده ی یکی از اقشار جامعه است و اهل گفتگو و مفاوضه است را ایفا می کند.
کلیدواژه ها: مرزبان نامه، نشانه شناسی، کنش، فابل، انسان گون. 

 

 


بررسی نیرنگ جا به جایی در ادب فارسی و غرب


  ایمان منسوب بصیری
   حسن زیاری

     ساختار جامعه و رسوم و عادات رایج در آن، همواره در ادب هر سرزمینی بازتاب دارد تا حدی که می توان مضامین مکرر ادبی(لایت موتیف) را به نوعی بازتاب فرهنگ رایج هر اجتماع در قالب ادبی دانست. مضامین مکرر ادبی در میان اقوام مختلف گاه به سبب ریشه داشتن در آبشخورهای همگون یا یکسان و بعضاً از حیث توازی سنن، شباهت های چشمگیری به یکدگر دارند که می توان با جستجو در کهن ترین منابع و دنبال کردن سیر تکثیر یک درون مایه؛ شیوه های انعکاس آن را در ادب کلاسیک اقوامی که از دیرهنگام با هم در داد و ستد فرهنگی بوده اند بررسید. در مقالۀ حاضر سعی بر آن است که یکی از ترفندهای شایع در عرصۀ ادب غرب و ایران که در فرهنگ کهن میان رودان و روایات سامی دیرین نیز به چشم می آید سخن رود: ترفند جابه جایی به معنی تعویض عاشق یا معشوق از روی عمد یا از سر اتفاق یا تلبیس شخصیت ها، یکی از مضامین بارز بسیاری از متون برجستۀ نظم و نثر در نظام ادبی شایع در منطقه ای گسترده از جهان است که از ایران کهن تا دورترین مرزهای امپراتوری روم را در بر می گیرد و حوزۀ میان رودان در پیوند میان این دو حوزه نقش اساسی داشته است.
کلیدواژه ها: ترفند تعویض، ماسکراد، عهد قدیم، نظامی، بوکاچو.

 


«پل» یکی از اصطلاحات رمزی و تمثیلی در مصیبت نامۀ عطار
*علی محمدمؤذنی
*سبیکه اسفندیار
 
      عطار نیشابوری (553- 627ق) در مثنوی مصیبت نامه و درجهت نمایاندن صفات و مقامات طریقت در مسیر کمالی سالک، از انبوه تصاویر یا واژگان رمزی مدد جسته و در این راه، هر یک از کائنات آسمان و زمین را به عنوان رمزی از معانی عرفانی- اخلاقی مورد تأکید و توجه قرار داده است. در این مقاله به بررسی «پل» به عنوان یکی از رمزهای پنهان در منظومۀ سترگ عرفانی مصیبت نامه پرداخته می شود تا از طریق بررسی و طبقه بندی تصویر «پل» در سطح رمز و تمثیل، و ارایۀ پیوند میان این تصویر با مفاهیم خاص به عنوان تصویری فرارونده، نگرش بنیادین عطار در پس آن تبیین شود که در مصیبت نامه دارای معنایی دو سویه از دنیا و آخرت می باشد.
کلیدواژه ها: پل، تصویر زبانی، تصویر مجازی، تمثیل، رمز.

 

 

 


ساختار ترکیب بلاغی در شاهنامه‌ی فردوسی
             رسول موسوی

در این مقاله سعی شده است خلّاقیّت هنری فردوسی در حوزه‌ی ترکیب سازی که یکی از وجوه بلاغی و زیبا شناختی شاهنامه است مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و ماهیت شعری این اثر حماسی مشخّص شود. فردوسی علاوه بر احیای زبان فارسی در تکامل هنری و زیباشناختی این زبان نیز نقش مؤثری داشته است . این شاعر حماسی از ظرفیت های بلاغی و ابزارهای بیان هنری برای اعتلای زبان به شیوه های گوناگون بهره جسته است . یکی از این شیوه ها ساخت ترکیب های بلاغی است که سبب تصویرآفرینی و ایجاد شبکه های تصویری فشرده در متن شاهنامه شده است.  نویسنده‌ی مقاله کوشیده است تا به شیوه‌ی مستند بخشی از توانایی هنری استاد توس را در حوزه‌ی صور خیال به ویژه ساخت ترکیب بلاغی نشان ‌دهد. پژوهش حاضر از مقوله جستارهای ادبی است و به طور ضمنی گوشه هایی از نقد فنی و سبک شناسی شاهنامه را نیز در بر دارد.
 کلید واژه ها: ترکیب بلاغی- صور خیال- استعاره- تشبیه- شاهنامه.

 

 

 


شاعرانه‌های کلیله و دمنه
دکتر  سید کاظم موسوی
طوبی عزیزی علویجه
وحید بازوبندی

    کلیله و دمنه از زیباترین آثار نثر فارسی به شیوۀ فنی است.از خصوصیات ذاتی نثر فنی ، آراسته بودن به انواع زینت‌های کلام و آرایش‌های لفظی است.واژه‌های ساده به مدد آرایه‌های ادبی باعث می‌شود که نثر این کتاب شباهت‌های بسیاری به شعر پیدا کند و کلام تا آنجا به شعر نزدیک شود که گاه نثر بودن آن به دست فراموشی سپرده شود.وجود استعاره‌های دلنشین و تشبیهات زیبا در کلیله و دمنه پدیدآورندۀ ایماژها و تصویرهایی است که نظیر آن در برترین و والاترین نمونه‌های شعری ادبیات فارسی دیده می‌شود.وجود جملاتی با وزن عروضی کامل و یا نیمه کامل از دیگر ویژگی‌های شعری این نثر است.در این مقاله سعی شده است عناصر شعری کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژه ها: کلیله و دمنه ، نثر فنی ، شعر ، وجوه شعری.

 

 

 


بررسی «جریان سیال ذهن» در داستان ماهان از هفت پیکر نظامی

دکتر سید کاظم موسوی
زهـرا هاتف الحسینی

    «جریان سیال ذهن» پیش از آنکه تکنیکی در داستان نویسی مدرن محسوب شود، اصطلاحی روانشناسانه بود که «ویلیام جیمز» روانشناس امریکایی، در باب چگونگی شکل گیری خاطرات، افکار، رویاها و احساسات درونی انسان به کار برد. بعدها نویسندگانی که بنیان خلق آثار خود را ذهن آدمی قرار دادند و به دنیای درونی و اندیشه ها و عواطف فردی او روی آوردند، از این اندیشه ها سود بردند و جریان سیال ذهن را به عنوان شیوه ای از داستان نویسی به کار گرفتند. حوزه هایی که جریان سیال ذهن با آن سر و کار دارد به طور کلی: ذهن و واقعیت ذهنی، حالت ها و نمودهای حیات درونی و خویشتن حقیقی انسان همچون: افکار، احساسات، تخیلات و رویاهاو...، زمان حسی و زبان پیچیده ای است که با زبان معمولی و روزمره ای که به طور عادی استفاده می شود، تفاوت دارد. از آنجا که از یک سو هفت پیکر نظامی گنجوی در قلمرو داستان پردازی شاهکاری تلقی می شود که از دیدگاه های مختلف، قابلیت تأویل های گوناگون را دارد و از سوی دیگر، در سر تا سر آن به شرح کامل و اصیل تجربه های انسانی پرداخته شده و هستی درونی آدمی با تمامی افعال و نمودهای آن مورد توجه قرار گرفته است، در این مقاله کوشش شده است تا با تکیه بر بعضی از عناصر «جریان سیال ذهن» و برجسته سازی آن ها، به افسانه  ماهان در هفت پیکر نظامی پرداخته شود و قرائت جدیدی از این داستان ارائه گردد.
کلیدواژه ها: جریان سیال ذهن، دنیای درونی، زمان حسی، زبان سمبولیک، هفت پیکر نظامی.

 

مقایسه ی ساختار و زبان داستان های مشترک مثنوی و حدیقه سنایی
دکتر سید کاظم موسوی
( دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد)
غلامحسین مددی
( کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد )
فخری زارعی
(کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد)
   
    مولوی از داستان پردازان بزرگ ادب فارسی است که برای انتقال مفاهیم عرفانی از تمثیل و داستان کمک می گیرد . داستان های مثنوی نسبت به دیگر آثار داستانی ـ عرفانی برتری هایی دارد که دست یابی به این برتری ها با مقایسه ی آن ها ممکن می گردد . مقایسه ، از راه های پروراندن معانی است که به روشن شدن مفاهیم کمک می کند و بیان وجوه اشتراک وافتراق دو اثر وجه تمایز آن ها را نسبت به یکدیگر  بهتر نشان می دهد .  حدیقه ی سنایی از منابع داستان های مثنوی است که با مقایسه میان داستان های مشترک این دو اثر توانایی مولوی نسبت به سنایی در چگونگی پردازش داستان ، کاربرد عناصر داستانی ، به کارگیری عناصر زیبا   شناختی ، استفاده هدفمند از واژگان و دقّت نظر در گزینش آن ها نمایان می گردد . در این پژوهش سعی شده است با اشاره به این    ویژگی ها  ارزش های ادبی آشکار و نهان در ژرف ساخت مثنوی معنوی نشان داده شود .
کلید واژه ها: مثنوی ، حدیقه الحقیقه ، داستان ، ساختار و زبان.


نمود اساطیری حیوان و صورت های پیکرگردانی شده ی آن در شاهنامه


دکتر سید کاظم موسوی( دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد)
غلامحسین مددی (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
 فخری زارعی( کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)

     شاهنامه آینه ی تمام نمای فرهنگ کهن ایرانیان است. بازتاب بسیاری از باورهای کهن در این اثر ارزش   ویژه ای به آن می بخشد. بسیاری از داستان ها ی شاهنامه بازتابی از روایات اساطیری است؛ و شخصیت ها و حیواناتی که دراین داستان ها ست صورت دگرگون شده ی ایزدان اساطیری هستند. مقایسه ی ویژگی مشترک و عملکرد فرا انسانی شخصیت ها و حیوانات شاهنامه با ایزدان و شخصیت های اساطیری مبین این موضوع است. پژوهش حاضر ضمن مقایسه ی نمود حیوانات در اساطیر ایران و غیر ایرانی به بررسی تقدس و نقش ماورای و ایزدگونگی آن ها در شاهنامه پرداخته می شود. بسیاری از ابیات شاهنامه بیانگر آن است که ایرانیان به دلیل برخورداری از روح کمال جوی و دریافت نیروی ماورای در پدیده های طبیعی و حیوانات، در ادواری به پرستش آن ها روی آورده اند که این موضوع خود نشان دیرینگی فرهنگ و تمدّن ایران و پیدایش ابتدای دین در میان اقوام ایرانیست.
کلید واژه ها: اساطیر، شاهنامه، طبیعت و حیوان.

 

 

بررسی عنصرگفت وگو درداستان پردازی فردوسی

دکتر سید کاظم موسوی
) دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد)
غلامحسین مددی
(کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه شهرکرد)
فخری زارعی
(کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه شهرکرد)

        شاهنامه فردوسی که به عنوان یکی از بزرگ ترین حماسه های جهان در عرصه ی ادبیات مطرح است ،به درستی بیانگر تعریف حماسه است . داستانی-روایی بودن که از عناصر مهم تعریف حماسه است به درستی زمینه ارائه ی مفاهیم و اهداف فردوسی است.جایگاه تأثیرگذارعناصرداستان در داستان های شاهنامه بیانگر آگاهی فردوسی از چگونگی  ارائه ی داستان  های شاهنامه است . پیوند استوار و مؤثر عناصر داستان از ویژگی های برجسته ی داستانی در این اثر بی همتا ست.گفت وگوکه یکی از عناصر و عوامل داستانی در ادبیات داستانی معاصر است درشاهنامه نیز به گونه ای شایسته در تنه ی داستان ها قرارگرفته است . تک گویی درونی ، گفت وگوهای دوسویه،گفت وشنودهای یک سویه مکتوب، گفت و گوی تمثیلی- اسنادی، گفت وکنش ... از انواع و اقسام گفت و گو در داستان سیاوش است . در این مقاله به عنصر گفت و گو و نقش آن در داستان سیاوش پرداخته شده است.
کلید واژه ها :شاهنامه ،داستان ، عناصر داستان، گفت وگو.
        

 

بررسی عنصر شخصیّت در داستان سیاوش
    *دکتر سیّدکاظم موسوی
        **غلامحسین مددی 
    ** فخری زارعی 
     شاهنامه ی  فردوسی گنجینه ی بی بها و گران سنگ زبان و ادبیّات فارسی است . شاهنامه پژوهان ، در حوزه ی زبان و محتوای شاهنامه ، تحقیقات بسیار گسترده ای انجام داده اند . این که شاهنامه از نظر طبقه بندی ادبی جزو کدام نوع ادبی قرار می گیرد و ویژگی های صورت و محتوایی کدام نوع ادبی را بیش تر در خود دارد ، می تواند پرسشی نو و قابل طرح در زمینه ی شاهنامه پژوهی باشد . اشاره ی مکرّر و صریح فردوسی به داستانی بودن شاهنامه و روایی بودن این اثر می تواند نگرشی از دید داستان نویسی و عناصر موجود در آن به روی خوانندگان این اثر بگشاید ؛ اگرچه به احتمال زیاد شالوده و چهار چوب داستان های شاهنامه از پیش طرح ریزی شده و در اختیار فردوسی قرار گرفته است ؛ پرورش شخصیّت ها ، روابط علّت و معلولی قوی میان حوادث ، فضا سازی ، صحنه پردازی ، گفت و گوهای متنوّع و متناسب با وضعیّت موجود ، کشمکش های مختلف و  بهره گیری او از اغلب عناصر داستانی ، شاهنامه را مجموعه ای بسیار منسجم و کارآمد در زمینه ی داستان پردازی قرار داده است . عنصر «شخصیت » از عناصر مهم داستان پردازی است . این عنصر متناسب با موضوع و مطابق با اصول و تکنیک های داستان پردازی نوین درگستره ی داستان های شاهنامه حضور دارد . پردازش هر شخصیت به گونه ای موثر، سبب ایجاد ارتباط عمیق تر میان مخاطب و داستان می گردد؛ تا جایی که شخصیت ها از دنیای اسطوره ای و حماسیِ اغراق آمیز خارج می شوند و با تصویری زنده ، ملموس و مطابق با عالم واقع ، در برابر مخاطب متصوّر می شوند . در این مقاله این عنصر در داستان « سیاوش » مورد بررسی قرار می گیرد .
کلید واژه ها: فردوسی ، داستان ، عناصر داستان ، شخصیّت.

 

نقد و تحلیل شخصیت و شیوه‌های پرداخت آن در رمان ترکه‌های درخت آلبالو

دکتر سیده زهرا موسوی
استادیار زبان و ادبیان فارسی
دکتر محسن ذوالفقاری
دانشیار زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه اراک
    تبیین جایگاه شخصیتها و شیوه پرداخت آنها در رمان ترکه‌های درخت آلبالو، موضوع اصلی مقاله حاضر است. نشان دادن خصائص آثار ذی ربط به دفاع مقدس که خود دوره‌‌ای مهم از ادوار شعر و نثر فارسی است از سویی و تبیین عناصر ساختاری رمانهای مرتبط به ادبیات مقاومت با تأکید بر عنصر شخصیت و شیوه‌های پرداخت شخصیت از سوی دیگر؛ بویژه رمان ترکه‌های درخت آلبالو که تا کنون از این حیث بررسی نشده است، ضروری به نظر می‌رسد. دسته‌بندی طیف‌های مختلف شخصیتی و بیان خصائص آنها، تبیین شیوه پرداخت مستقیم یا غیرمستقیم شخصیت‌ها، استفاده از توصیف ظاهری، معرفی در قالب گفتگوها و نشان دادن شخصیت‌ها در رفتار و کردارشان و نوع نامگذاری شخصیتها از جمله رویکردهایی است که در رمان مزبور بررسی و تحلیل شده است. تحلیل سیرت شخصیت‌ها، ثبات یا عدم ثبات در اسیرت، سادگی و بغرنجی شخصیتها از جمله رویکردهای مقاله حاضر می‌باشد که حاصل آن را در بخش نتیجه مقاله آورده‌ایم.

کلیدواژه ها: ترکه های درخت آلبالو،رمان، ادبیات داستانی، دفاع مقدس، شخصیت پردازی.

بررسی سبک ساختگرایانه ادبیات محض درمنشات منیر لاهوری
مهرالسادات موسوی
  مقاله ی پیش رو جستار و تاملی در منشات ابوالبرکات لاهوری متخلص به منیر، نثر نویس نوآور قرن یازدهم در سرزمین هند است. برآیند بررسی آثار منثور منیر با رویکرد تبیین گستره ی جغرافیایی زبان فارسی در قرن یازدهم، موید دو نظریه تواند بود : نخست آنکه منیر با شناخت ارزش های زبانشناختی و کاربرد سبک ادبیات محض در منشات و درک تواناییهای بالقوه ی زبان غنی فارسی ، با بهره گیری از بیشترین واژگان فارسی توانست ،طرحی نو دراندازد . دُدیگر آنکه آثار منیر منطبق بر پیشرفته ترین مولفه های سبک ساختارگرایانه ایی است که در قرن بیستم از سوی زبانشناسان ارائه گردیده است . شاید نثر ویژه ی منیر در سازه های منشات ، مناظره و مراثی ،دیباچه نویسی وتمثیل که همه منثور است بتواند ارائه کننده و موید این فرضیه باشد که هرادیبی زبانشناس است ،لیکن هرزبانشناسی ادیب نیست .
 کلید واژه ها:سبک ساختگرایی ،ادبیات محض ،پارناس ، باروک .

 

 

 

 

بررسی هنجار شکنی‌هایی دستوری در شعر معاصر با نگاهی به اشعار سهراب سپهری
انسیه موسویان
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی- دانشگاه علامه طباطبایی
     در این مقاله نخست ضمن ارائه تعریف شعر از دیدگاه صورت‌گرایان و بیان تفاوت زبان شعر با زبان علم و یا زبان نرم و هنجار  (رسمی و معیار) با زبان شعر به هنجار شکنی‌هایی که موجب برجستگی زبان و نزدیک شدن آن به شعر می‌شود، اشاره شده و سپس به ارتباط قواعد دستور زبان با شعر پرداخته شده‌است. در ادامه ضمن مروری بر هنجار شکنی‌های دستوری در شعر کهن و ذکر نمونه‌هایی از شعر شاعران کلاسیک، تفاوت این هنجار شکنی‌های دستوری در شعر  معاصر بیان گردیده‌است. بخش بعدی که مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش مقاله است، به بررسی شعر‌های سهراب سپهری در هشت کتاب پرداخته و جنبه‌های مختلف هنجار شکنی‌های دستوری در این شعرها را که سبب برجستگی در شعر شده، بیان نموده است. سپهری  یکی از ارائه دهندگان راه نیما یوشیج است. که صاحب سبک و زبان خاص خود می‌باشد. ایین هنجارشکنی‌ها در بخش‌های مختلفی بررسی و دسته بندی شده‌اند از جمله: کاربرد فعل لازم در معنای متعدی و بالاعکس، جابجایی صفت و موصوف، انحراف صفت، ابتکار در بکارگیری صفت تفضیلی، ترکیب سازی.
کلید واژه‌ها: زبان شعر، دستور زبان، هنجار شکنی، سهراب سپهری.

 

 

 

بررسی روند شکل گیری جریان ارتجاع ادبی شعردردوره ی پهلوی اوّل

 شهربانو موسی زاده
 کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی ودبیر مدارس سبزوار
   
     درمیان جریان های متداول در دوره ی پهلوی اوّل ،یعنی مشروطه گرایان مایوس، سنّتی پردازان نوگرا، نوپردازان افراطی و نوگرایان نیمایی،جریان «ارتجاع ادبی» از جریان های برجسته ی منطبق با معیارهای استبدادی این دوره به شمار می رود که تاکنون کمتر کاویده شده است.براین اساس،یکی از موضوعات مهم در عصر رضاخانی حرکت ارتجاعی شعر به سوی سنّت های ادبی است.در این عصر،انسداد سیاسی ـ اجتماعی از یک سو به خاموشی شاعران پرشور مشروطیّت وانفعال آنان منجر واز دیگر سو، باعث ظهورجریان های منحط و مرتجع شعری شد .در این دوره، به علّت اِعمالِ حاکمیّت و نظارت شدید بر مطبوعات، زمینه چندانی برای رشد و بالندگی شعر فراهم نیست وشعر حرکت ارتجاعی به سوی سنّت دارد.شاعران این جریان، غالباً شاعرانی بودند که در انجمن های ادبی «ایران» و «حکیم نظامی» و نشریات آن روزگار حضور داشتند و به آفاق شعروبینش هنری نو چندان توجّهی نداشتند.همچنین از لحاظ پشتوانه ی علمی، فرهنگی و ادبی چندان غنی نبودند وذهن،زبان واندیشه های شاعرانه آنان غالباً پیرو اسلوب و هنجارهای شعر قدیم و مبانی کلاسیک بود و تحوّل درخورتوجّهی در شعرشان مشاهده نمی شود. این مقاله می کوشد ضمن برشمردن مفهوم جریان شناسی ادبی که یکی از ضرورت های پژوهش علمی درعرصه ی  ادبیات معاصر فارسی به شمار می رود به عوامل تاثیر گذار درون متنی وبرون متنی در شکل گیری جریانِ « ارتجاع ادبی» در دوره ی پهلوی اوّل، ویژگی های این جریان ، شاعران برجسته ی آن، درون مایه های شعری، ساختار واژگانی ونحوی زبان این شاعران ، کاربرد صور خیال وتاثیرات احتمالی این شاعران بر روند شعری ِدرپی آن بپردازد.

کلیدواژه ها : شعر دوره ی پهلوی اول ، ارتجاع ادبی ،سنّت ادبی، جریان های شعری.

 


بررسی ساختارهای گفتمان مدار در دو روزنامه ی خاطرات اعتمادالسلطنه و وقایع اتفاقیه
براساس نظریه ی هاج وکرس وفاولر
    ثریا مؤمنی
      روزنامه‌ی خاطرات اعتمادالسّلطنه،خاطرات شخصی وروزانه‌ی محمّدحسن‌خان صنیع‌الدّوله معروف به اعتمادالسّلطنه،وزیرانطباعات اواخر دوره‌ی ناصری است.روزنامه‌ی وقایع اتّفاقیّه از جمله روزنامه‌های رسمی زمان ناصرالدّین شاه است که درسال1267هرهفته پنج‌شنبه ها درتهران درشش صفحه به طبع می‌رسید ومنتشر می‌شد.مسئول این روزنامه اعتمادالسّلطنه است.امّا ازآنجایی که مخاطب دو روزنامه متفاوت است نثرآن دو تفاوت های زیادی باهم دارد.آن‌چه در دو روزنامه کاملاً مشهود است این است که زبان،ابزار قدرت ودراختیار صاحبان منصب وقدرت است.چیدمان کلام،استفاده از الگوهای نحوی خاص و بهره‌گیری از عناصر مختلف زبانی وبه‌کاربردن واژگان حوزه‌ای خاص نشان می‌دهدکه نویسنده یا نویسندگان این دو روزنامه نسبت به آن‌چه می نویسند حالت سرسپردگی دارند وکاملاً تحت تأثیر قدرت هستند واز طریق الگوهای زبانی که تولید می‌کنند،هم‌چنان به تداوم این وضعیّت یعنی فاصله‌ی زیاد قدرت بین طبقه‌ی حاکم ومردم کمک می‌کنند.مخصوصاً در روزنامه‌ی وقایع که هرهفته چاپ ومنتشر می‌شودودولت علیّه نظارت مستقیم دارد این کارکردهای زبانی آشکار‌تراست.در روزنامه‌ی خاطرات نیز اگرچه درآن زمان مخاطبی نداشته بازهمان حالت قدرت‌زدگی که حتّی به تملّق وچاپلوسی هم می‌رسد به چشم می‌خورد. دراین مقاله ساختارهای گفتمان مدار در دو روزنامه ی مذکور با الهام از نظریه ی هاج وکرس(1979)وفاولر(1991) وبراساس چهار مؤلفه ی زیر بررسی شده است:
الف)انتخاب لغات وتعبیرات خاص(نام دهی)
ب)فرایند اسم سازی به منظور کتمان زمان وشیوه ی عمل،ابهام سازی یا ساده جلوه دادن یک عمل پیچیده.
ج)به کارگیری مجهول در برابر معلوم ویا برعکس
د)بهره گیری از الگوهای متفاوت جمله
کلیدواژه ها: روزنامه ی خاطرات اعتمادالسلطنه و وقایع اتفاقیه، زبان، قدرت، نحو، گفتمان.

 

واژگان فارسی در گویش عامیانه قطر
حمیدرضا مهاجرانی
      ایران به عنوان مهد زبان جاودانه  و همیشگی پارسی وارث دو تمدن کهن ایرانی و تمدن والای اسلامی است که بر خلاف بسیاری از سرزمین های اسلامی با زبان اصل خود به پر معنا ترین شکلی تمدن اسلام را به جهانیان معرفی نمود .حضور ایرانیان مقیم در کشور های عرب حوزه  خلیج فارس از سویی و نیز ارتباط تاریخی و فرهنگی ریشه دار بین آنها از سوی دیگر باعث شده که جای جای این سرزمین ها حضور فرهنگ و آداب و رسوم و سنن و عادات و اخلاق ایرانی را به خود پذیرا گردد. از جمله حضور فرهنگ ایران در این کشورها رسوخ و نفوذ واژگان و ترکیبات فارسی اعم از اسمی و فعلی و ترکیبات اضافی  و وصفی در گویش عامیانه  آنها از یک سو و ضرب المثلهای کهن آنها از سوی دیگر است که نمودی ملموس یافته است .در میان این کشورها ؛ کشور قطر مثالی روشن جهت اثبات این مدعا می باشد که در گویش و لهجه  عامیانه  آنها این واژگان به وضوح دیده و شنیده می شود تا جایی که می توان با گشتاری در میان مردم اصیل و کهنه سواد سرزمین قطر اعم از قبایل و محلات اصیل و قدیمی و حتی قهوه خانه ها و محله های پر رفت و آمد و از همه مهمتر با نشست و حضور در میان اصیل ترین و قدیمترین ساکنان این سرزمین که به  بدویان معروفند این واژگان و ترکیبا ت بکار بسته شده در گویش را مشاهده نمود و شنید . ما در این تحقیق مختصر با کنکاش در پاره ای از این واژگان که البته در مواردی صورت تغییر شکل یافته اصل واژگان می باشد و مورد غور رسی قرار دادن آنها فهرستی مختصر از این واژگان را در برابر دیدگان خواننده قرار خواهیم داد و به بحث و کنکاش واژه شناختی در خصوص اصل  آن خواهیم نشست . لازم به ذکر است که در این پژوهش علاوه بر استفاده از شیو ه  اسنادی و کتابخانه ای و مراجعه به منابع معتبر و دست اول واژگان شناختی و لغتنامه  به روش تحقیق میدانی و حضور در محلات و مناطق و قبایل و گفتار با مردم عمل شده است.
کلید واژه ها: مشترکات فرهنگی قطر ایران زبان  فارسی زبان  عربی گویش محلی قطر.
 
بدخوانی‌های دیوان خاقانی شروانی
سعید مهدوی‌فر
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
     
    از دیرباز دشواری و دیریابی یکی از خصوصیّات سخن خاقانی بوده‌است. به جهت این امر و همچنین به دلیل نوآیینی و غرابت بسیاری از تعابیر، تصاویر و مضامینِ دیوان خاقانی چندان غریب به نظر نمی‌رسد که بدخوانی‌هایی در اشعار شاعر روی دهد. با این وجود به این حقیقت باید اذعان داشت که گاه در خاقانی‌پژوهی‌های معاصران این بدخوانی‌ها بیش از حدّ جایز است، به طوری که می‌توان این امر را یکی کاستی‌ها تلاش‌های برخی از ایشان دانست. این کاستی به نوبه‌ی خود نه تنها سبب وارد شدن برخی از تحریفات و تصحیفات در دیوان خاقانی شده، بلکه شارحان و خاقانی‌پژوان را نیز در گزارش و تحلیل سخن به بیراهه کشانده‌است. حال آنکه پژوهشگر می‌تواند با تأمل بیشتر در اشعار، شواهد، زبان و نیز سبک شاعر به مقدار قابل توجهی این بدخوانی‌ها را کاهش دهد. برآنیم تا با برآوردن این مهم به تبیین و تصحیح نمونه‌وار مواردی از این بدخوانی‌ها بپردازیم.
کلیدواژه‌ها: دیوان خاقانی، بدخوانی، دشواری، مضامین و تعابیر غریب، ضبط فاسد، شرح نادرست.

 

 

 

 

«سبک انوری در ساخت تلمیح بر اساس نظریه‌ی فرمالیستها»
سید محسن مهدی نیا چوبی
احمد خلیلی
     تلمیح (allusion) یکی از نمودهای هنجارگریزی معنایی است که در محور همنشینی و مجاورت بر اساس ترکیب شکل میگیرد؛ یعنی شاعر با قرار دادن دو یا چند واژه، در محور افقی(همنشینی) در یک مصراع یا یک بیت، تلمیح میسازد که یکی از گونه‌های بارز ایجاز و کوتاه سخنی هم به حساب میاید. شاعر بجای اینکه داستان یا حادثه‌ای را بازگو کند به دو یا سه واژه بسنده میکند و کلّ ماجرا را به ذهن خواننده میاورد. هر شاعر از بکار بردن تلمیح در شعر خود، اهدافی دارد چون تأثیر بیشتر سخن بر خواننده، آشنا کردن مخاطب با عناصر تلمیحی و ... . امّا در دیوان انوری کارکردی دیگرگونه دارد. فرض بر اینست که انوری در دیوان خود عموما برای بزرگداشت ممدوح خود و رسیدن به مراد خویش(صله) از تلمیح بهره میگیرد. در این مقاله ما در پی اثبات این فرضیّه و آشکار نمودن کارکردهای بلاغی و هنری تلمیح هستیم. پرسش اصلی این پژوهش اینست که آیا کاربرد تلمیح در دیوان انوری به اندازه‌ای است که بتوان آنها را جزء ویژگی سبکی شاعر بحساب آورد؟ در مرحله‌ی بعدی این سوال مطرح میشود که خواست شاعر از بکار بردن عناصر تلمیحی چیست؟
کلید واژه‌ها: انوری، تلمیح، آشنایی‌زدایی، هنجارشکنی، اغراق.

 

 


بررسی ارژنگ و هنر نقاشی نزد مانی ومانویان، بر پایه‎ی آراء بیان الادیان و بازتاب آن در ادبیات فارسی

ناهید مهر افروز
اسماعیل پور 
     بیان الادیان یکی از کتب بازمانده‏ی نثر فارسی در دوره‏ی اول است که در زمینه‏ی ادیان و فِرق و نحله‏های فکری مختلف، تألیف شده‏است. یکی از نحله های فکری که در این کتاب در مورد آن بحث شده، کیش مانی است. مانی را پیامبر نقاش و اعجازش را تصویرگری و نقاشی دانسته‏اند. ابوالمعالی نیز در کتاب بیان الادیان بیشتر در خصوص هنر نقاشی مانی سخن گفته‏است. علاوه بر این، شهرت مانی در ادبیات منظوم و منثور بعد از اسلام با عنوان مانی نگارگر و نقاش، دلیل برجسته بودن و اهمیت کار وی در این زمینه‏است. در ادبیات منظوم و منثور فارسی، بازتاب این چهره از مانی دیده می شود، بویژه در آثار شاعران فارسی زبان که به مناسبت های مختلف از ارژنگ مانی نام برده اند و در اشعار خویش از تناسبات و تصاویر متناسب با این قضیه استفاده کرده‏اند. دراین مقاله با بررسی آراء بیان الادیان در زمینه‏ی مانویت و هنر نقاشی مانی،‌ به بررسی آراء ‌مانویان در مورد هنر و ریشه‏های هنر مانوی و بحث در خصوص ارژنگ و هنر نقاشی او می پردازیم و بازتاب این هنر را در اشعار برخی از شاعران فارسی زبان مثل: فرخی، منوچهری، سعدی،‌ حافظ و ... را مورد بررسی قرار می دهیم.

کلید واژه‏ها: مانی، هنرمانی، ارژنگ، بیان الادیان، نقاشی مانوی.

 

به کارگیری روش طبیعی – واژگانی در تدوین کتاب آموزش واژگان فارسی به زبان آموزان غیر فارسی زبان
معصومه مهرابی
    آنچه در اینجا از آن به روش طبیعی تعبیر می‌شود، تلفیقی است از یافته‌های روانشناسی زبان و نظریه‌های آموزش درباره یادگیری زبان دوم. در این پژوهش سه جنبه از فراگیری زبان دوم مورد تأکید خواهد بود: یادگیری جمله به عنوان واحد معنایی گسترده، یادگیری فعل فعل به عنوان واحد معنایی و پردازشی پایه و یادگیری واژگان عام در قالب حوزه‌های معنایی. تأکیر بر یادگیری جمله از آن جهت است که جمله غالباً بر خلاف لغت دارای یک معنای واقعی است و یادگیری آن دقیقتر، سریعتر و راحتتر است. با یادگیری جمله معانی لغات، حروف و حتی برخی از قواعد دستوری پایه نیز به طور غیر مستقیم آموخته می‌شوند. جملات به خاطر سپرده شده به هنگام شنیده شدن نیز سرعتر پردازش می‌شوند و نیز می‌توان شیوه ساخت آن را به جملات دیگر تسری داد. تأکید براین افعال نیز به این دلیل است که افعال معنای گزاره‌ای را شکل می‌دهند و از طریق مشارکان معنایی و متمم‌های نحوی خود اطلاعات نحوی و معنایی موجوددر جمله را پیش بینی می‌کنند. سازماندهی کردن واژگان نیز در قالب حوزه‌های معنایی یادگیری واژگان را تسریع می‌کند. بدین معنی که می‌توان واژگان فارسی را درقالب خانواده‌های معنایی دسته بندی کرد و آموزش داد.  این مقاله که بر مبنای اصول فوق به گزارش درآمده‌است، با مقدمه‌ای بر اهداف پژوهش حاضر آغاز و سپس با مروری بر پژوهش‌های مرتبط ادامه می‌یابد. در بخش اصلی مقاله مثال‌های ملموس و نمونه‌های عینی از شیوه‌های تدوین کتاب آموزش واژگان فارسی مناسب برای زبان آموز غیر فارسی زبان با استفاده از این روش ارائه می‌شود. با به کارگیری سه اصلی که در بالا ذکر آن رفت، کتاب‌های آموزشی تدوین می‌شوند که جامع هستند و قابلیت بسط به سطوح پایه تا چیشرفته را خواهند داشت.
کلید واژه‌ها: آموزش زبان، روش طبیعی، فعل، جمله، حوزه‌های معنایی.

 


نخستین اثر پذیری‌های ادب فارسی و عربی از یکدیگر
امیر مومنی هزاوه    
     ارتباط ایرانیان و اعراب و پیوند زبان و ادبیات فارسی و عربی با یکدیگر از دیر باز وجود داشته‌است. این روابط پس از پذیرش اسلام از سوی ایرانیان و سپس فتح ایران به دست اعراب بسیار بیشتر و عمیق‌تر شد و زمینه را برای تأثیر پذیری ادب پارسی و عربی از یکدیگر فراهم آورد. بر این اساس در این مقاله حاضر ضمن مروری مختصر بر سابقه روابط ایرانیان و اعراب، نخستین تأثیر پذیری‌های ادب فارسی و عربی از یکدیگر به اختصار بررسی خواهد شد. تأثیر فارسی بر عربی و عوامل آن شامل: نیاز اعراب به مفاهیم جدید، ترجمه آثار پهلوی به زبان عربی، عربی آموختن ایرانیان، فارسی آموختان ادبیات عرب و تأثیر پذیری بر ادبیات فارسی و نتایج آن شامل: ورود مفردات و ترکیبات عربی در فارسی، تغییر خط فارسی، تأثیر نثر و شعر عربی بر نثر و شعر فارسی از مقالاتی است که در مقاله حاضر بررسی می‌شود.
کلید واژه‌ها: ادب فارسی، ادب عربی، تأثیر ادب فارسی بر عربی، تأثیر ادب فارسی بر ادب عربی.

 

 

 

 


سیر و سلوک وآفات و موانع آن از نظر مولانا در مثنوی معنوی
دکتر محمد میر استادیار دانشگاه زابل
ملیحه صحرانورد دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه زابل
حماسه ی بزرگ روحانی بشریت و تفسیر عرفانی و شاعرانه ی قرآن کریم- مثنوی معنوی- کتاب تعلیم طریقت از گذرگاه شریعت به منظور رهایی از تهدید نفس اماره – اعدا عدوک نفسک التی بین جنبیک- و عدم تقیّد به عالم حس برای نیل به حقیقت می باشد. عنقای قاف معرفت – مولوی- با توجه به مضامین عالی قرآن کریم - «وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ...»- و احادیث - «من عرف نفسه فقد عرف ربه» - و اهمیتی که به اخلاق و تربیت انسان قایل است، چون شیخ تربیت و معلم و مشفق سیراب شده از آبشخور صاف و زلال تعالیم اسلامی، کوشیده است تا با تأویل و تفسیر آیات، احادیث و داستانهای پیامبران و بیان رموز اخلاق شرعی در قالب قصص و تمثیلات اخلاقی- تربیتی، آفات و موانع سیر و سلوک از جمله: خودبینی، سبب اندیشی، اعتقاد به جبر، کبر و انانیت، حسد و ... را با بیانی بسیار شیوا، دلپسند، حکیمانه و مستند به مضامین منشور انسان ساز اسلام- قرآن کریم- معرفی نماید. این عزیز عرش نشین در شرح منظوم قرآن پهلوی و فقه الله الاکبر- مثنوی معنوی- که بر اثر جذبه ی شوق و شور عرفانی وی بیان شده است، طلب وصل و رسیدن انسان به مرحله ی کمال تا معراج روح را که غایت اطوار نفس و موجب ترقی آن به کمال مرتبه ی نفس مطمئنه می باشد، در گرو تمسک به شریعت و سیر در طریقت در پرتو نور شریعت– به عنوان عوامل تهذیب و ترویض نفس و از بین برنده ی حجابها- و گذر از آفات معرفتی دانسته و با بیان و تعلیم آسیب ها و ذکر موانع سیر و سلوک، خواسته است تا انسان را از خود بیرون آورده و ضمن به تعادل آوردن نفس و پرورش استعدادهای خفته ی انسانی و رسیدن به موت اختیاری و حیات طیبه، از وی انسان کاملی بسازد. در این مقاله سیر و سلوک و آفات و موانع آن از نظر شمس تابناک آسمان عشق و معرفت - مولوی- در درخشان ترین سیمای ذوق و اندیشه ی انسانی - مثنوی معنوی-  مورد بررسی قرار گرفته است. 

کلید واژه ها: قرآن، احادیث، مثنوی معنوی، مولوی، سیر و سلوک، آفات و موانع.

انتقاد مولانا از قشرهای جامعه در مثنوی معنوی

دکتر محمد میر استادیار دانشگاه زابل
زهرا بهمدی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه زابل

      یکی از بزرگترین گنجینه‌ی معنوی دنیا که در آن به مباحث انسان شناسی و رابطه‌ی انسان در نظام آفرینش با خدا، خود و طبیعت – به عنوان اصولی‌ترین و جذاب‌ترین موضوعات مثنوی معنوی – و مسایل اجتماعی و جایگاه و مسوولیت قشرهای برتر و تأثیرگذار در جامعه توجه زیادی شده، مثنوی معنوی است که حکیم و عارف عاشق و آگاه – مولوی- آن را آیینه‌ی تمام‌نمای اوضاع اجتماعی روزگار خویش و تمام اعصار در حیات بشر ساخته است. توجه عمیق، ریشه‌ای و بنیادی‌ گوهر یکتای دریای معرفت و ابدیت – مولوی- به مسائل اجتماعی و بیان پند و اندرز و دستورات الهی به اقشار برتر و انتظارات و انتقادهایی که کاروان سالار قافله‌ی اندیشه و تخیل بشر – مولانا-  در زمینه‌های اجتماعی از اقشار مختلف به شیوه‌ی غیرمستقیم و در قالب حکایات و بیان تمثیل‌های زیبا، جذاب و تأثیرگذار دارد، این گنجینه‌ی معارف و حقایق – مثنوی معنوی – را راهنما و منشور بسیار جامع و کاملی جهت شناخت اقشار و تأثیر آنها بر جامعه در طول حیات بشر قرار داده است. در این مقاله انتقاد مولانا از قشرهای مهم جامعه از جمله: پادشاهان، صوفیان، علما، فقها، قاضیان و ... در عالی‌ترین مولود ذهن وقّاد و اندیشه‌ی عمیق بشری – مثنوی معنوی – مورد بررسی قرار گرفته است.

کلید واژه‌ها: مولوی، مثنوی معنوی، اقشار مهم، اجتماع، انتقاد .

 


«انسان‌گراییِ اسلامی در قصاید ناصرخسرو»
مصطفی میردار رضایی
     در مکتب اومانیسم، انسان جای خدا را می‌گیرد. در حقیقت انسان قهرمان این مکتب است و در آن نشانی از خدا و خدایان دیده نمی‌شود. اومانیسم جهان ِمنهای خدا و به قول نیچه: «خود خدای خویش» بودن است. اگرچه اصول این مکتب در طول تاریخ به انحا و انواع مختلف دیده می‌شود، ظهور و بروز و حضور این مکتب به‌صورت خاص و رسمی، و نه اسمی، پس از رنسانس است. حال که اومانیسم درست در مقابل مذهب و خدا می‌ایستد و بی‌خدایی را ترویج می‌کند، اومانیسم اسلامی دیگر چیست؟! اسلام که خدا در  مرکز و محور  آن‌ است چگونه به مساله‌ی انسان می‌پردازد؟ در اسلام و کلام خداوندش (قرآن‌) انسان از خاک پست آفریده شده است، اما از روح پروردگارش نیز سرشار می‌شود. یک مخلوق دو بعدی! انسان همان اقتدار و اختیار اومانیستی را دارد، با این تفاوت که جانشین خدا و مسئول اعمال، رفتار و افعال نیک و بد خویش است. این جستار پس از معرفی مکتب اومانیسم و تشریح اومانیسم اسلامی، به نقد، بررسی و تبیینِ نقش انسان و میزان اراده و اختیار او در جهان هستی، جایگاهش در مقایسه با دیگر مخلوقات و مسئول بودنش در قبال رفتار و اعمال و افعال خود، در دیوان و نظرگاه حکیم ناصرخسرو می‌پردازد.
کلیدواژه ها: اومانیسم، اومانیسم‌اسلامی، ناصرخسرو، خرد و طاعت، اراده و اختیار.

 

 

 


بررسی عوامل انسجامی در کتاب زبان انگلیسی اول دبیرستان

دکتر مهین‌ناز میردهقان (استادیار زبان‌شناسی، دانشگاه شهید بهشتی)
مرضیه سادات مظاهری (دانشجوی کارشناسی ارشد آزفا، دانشگاه شهید بهشتی)

      تحلیل گفتمان که تحلیل زبان در کاربرد آن است امروزه از اهمیتی قابل توجه در بازخوانی و بررسی متون مختلف ادبی و آموزشی در زبان‌شناسی برخوردار می‌باشد، و در مفهومی کلی در کاربرد زبان در سطحی بالاتر از جمله و توجه به تاثیر فرهنگ و بافت بر زبان به کار برده می‌شود. امروزه تحلیل گفتمان به صورتی فزاینده در تحقیقات زبان‌شناسی کاربردی، یادگیری و تدریس زبان دوم به ایفای نقشی زمینه‌ای پرداخته و در تحلیل‌های نوشتاری و گفتاری، به ویژه در متون زبان‌شناسی و ادبی، مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا پژوهش‌های داخلی توسط طارمی و رحمانی (1379)، احمدی (1380)، آقا گل زاده (1381)، یارمحمدی (1383)، میردهقان (1389) در میان سایرین قابل ذکر می‌باشد. همچنین پژوهش‌هایی در زمینه بررسی کتب درسی مدارس و آموزشگاه‌ها به انجام رسیده که در آن میان کمبود پژوهش‌های نقش‌گرایانه بر کتاب زبان انگلیسی اول دبیرستان مشهود است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی توصیفی در گفتمان این کتاب به بررسی داده‌های زبانی از متون درک مطلب تمامی 9 درس این کتاب پرداخته است. انجام این مهم بر مبنای چارچوب نظری نقشگرای هلیدی و حسن (1976) و با استخراج عوامل انسجامی "دستوری‌" (ارجاع {شخصی، اشاره‌ای، مقایسه‌ای‌}، حذف)، "واژگانی" (تکرار، تضاد، با‌هم‌آیی، هم‌معنایی)، و "پیوندی" (ادات ربط افزایشی، ادات ربط زمانی، انسجام تقابلی و انسجام شرطی) و با تحلیل آماری آنان در متون درک مطلب کتاب مذکور به انجام رسیده، که در طی جداولی مجزا در مقاله ارائه شده است. میزان فراوانی عوامل انسجامی موجود، که خود موجبات تسهیل درک دانش‌آموزان را از این متون به همراه دارد، نمایانگر حضور گسترده عوامل انسجامی مذکور باوجود عدم توجه نویسندگان کتاب به مباحث نقش‌گرایی است. پژوهش حاضر همچنین با تاکید بر کاربرد و اهمیت انسجام واژگانی در متون آموزشی زبان انگلیسی اول دبیرستان مدارس ایران به بررسی میزان کاربرد هر یک از عوامل انسجامی در کتاب آموزشی مورد بررسی پرداخته است.
کلید واژه‌ها‌: انسجام‌، تحلیل گفتمان‌، نقش‌گرایی، متون آموزشی، درک مطل.
تحلیلی بر کتاب آموزش فارسی به فارسی جامعه‌المصطفی بر اساس رویکرد تکلیف محور (کتاب‌های ششم و هفتم و کتب کار)

دکتر مهین‌ناز میردهقان
(استادیار زبان‌شناسی، دانشگاه شهید بهشتی)
طاهره عبداللهی پارسا
(دانشجوی کارشناسی‌ارشد آزفا، دانشگاه شهید بهشتی)
علی عبداللهی پارسا
(مدرس الکترونیک، دانشگاه پیام نور)
 
       تحلیل کتاب‌های آموزشی زبان فارسی به غیر‌فارسی‌زبانان بر مبنای رویکردهای آموزش زبان از نقشی اساسی در تبیین نقاط قوت و ضعف آنان و برنامه‌‌ریزی برای تدوین کتاب‌های جدید ایفا می‌نماید. در این ارتباط رویکرد تکلیف‌محور، با جایگزین‌سازی رویکرد فرهنگی و رفتاری در آموزش زبانی به جای رویکرد ابزاری، برنامه‌های درسی را مبتنی بر فعالیت‌ها و نیازهای واقعی زبانی و تکالیف را به صورت فعالیت‌هایی واقعی می‌داند که بر مبنای نیازها طراحی می‌شوند و موجبات توانش گفتمانی و تعامل زبان‌آموزان در خارج از کلاس را فراهم می‌آورد. بر این مبنا پژوهش حاضر بر آن است تا بر اساس مولفه‌های رویکرد تکلیف‌محور (نونان، 2008) به تحلیل کتاب‌های ششم و هفتم "آموزش فارسی به فارسی" در دانشگاه بین‌المللی المصطفی (جامعه ‌المصطفی العالمیه) همراه با کتب کار هر یک بپردازد. جامعه‌المصطفی، به عنوان نهادی آموزشی-پژوهشی در علوم‌ اسلامی و انسانی برای متقاضیان غیرایرانی، از مراکز شایان توجه در آموزش زبان فارسی در راستای گسترش فرهنگ اسلامی و ایرانی است. در رسیدن به اهداف تحقیق، فعالیت‌های دو کتاب‌ آموزشی و دو کتاب کار مورد بررسی از سه منظر "جایگاه فعالیت" (مشتمل بر: تکالیف پیش از خواندن، حین خواندن و پس از خواندن)، "نوع پردازش" (به صورت پردازش: بالا به پایین، پردازش تعاملی، پردازش پایین به بالا)، و "شکل فعالیت‌" در چهارچوب تکلیف‌محور تحلیل و با استفاده از جداول و نمودارهایی مجزا ارائه و مورد مقایسه قرار گرفته شده‌اند. تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها با بهره‌گیری از نرم‌افزار spss به انجام رسیده است. نتایج تحقیق ضمن ارائه نقاط قوت کتب مورد بررسی، نمایانگر نقاط ضعفی همانند کاربرد شیوه سنتی در طراحی دروس، عدم بهره‌گیری کافی از مولفه‌های رویکرد تکلیف‌محور، عدم استفاده از تکالیف پیش ‌از ‌خواندن و حین ‌خواندن، عدم توجه به عوامل موثر بر انگیزه زبان‌آموزان در طراحی شکل فعالیت‌هاست، که به عدم ایجاد ارتباط مناسب میان محیط کلاس و محیط طبیعی می‌انجامد. از سویی دیگر فعالیت‌های مزبور، با تاکید بر دو مهارت خواندن و نوشتن، تعامل لازم با دیگر فعالیت‌ها به ویژه در تقویت مهارت شنیدن و صحبت کردن را ایجاد نمی‌نماید. پژوهش حاضر در تلاش است تا با بهره‌گیری از رویکردهای نوین زبان‌شناختی، و با ارائه راهکارهای موثر در بهبود مشکلات مذکور در طی مقاله، بتواند گامی باشد در راستای بهبود شیوه‌های تهیه و تدوین کتب آموزشی زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان در میهن‌ اسلامی‌مان ایران.

کلیدواژه‌ها: تکلیف محور، رویکرد سنتی، تکالیف، طرح دروس، توانش گفتمان.

 

 

 

 

 

 

نگاهی به دوربندی تاریخ ادبیات ایران

                        دکترمیرزاملا احمد(تاجیکستان)

       ادبیات ایران (به مفهوم وسیع تاریخی‌اش) یکی از قدیمیترین و غنی‌ترین ادبیاتهای عالم بوده، سنّتها و ارزشهای خاص دارد، که در درازنای تاریخ چندین هزارساله صورت گرفته‌اند. هرچند تحقیق این ادبیات در قرون وسطی از طریق تذکره و رساله‌های گوناگون و از قرن 19 در اروپا با روش علمی شروع شده است، ولی متأسفانه،  هنوز مسئله‌های زیاد آن مورد بحث و تحقیق جدّی قرار نگرفته‌اند و به طور گوناگون توضیح می‌یابند. از جملة همین گونه مسئله‌های بحث‌انگیز دوربندی تاریخ ادبیات مذکور می‌باشد. در منابع تاریخی و ادبی امثال تذکره و رساله‌ها و کتب و دستورهای زیاد تاریخ ادبیات، که دانشمندان ایرانی و تاجیک و اروپایی نوشته‌اند، دوره بندی ادبیات به طور گوناگون صورت گرفته است. در نخستین تذکرة تا امروز بر جای ماندة ادبیات فارس و تاجیک «لباب‌الالباب» محمّد عوفی بخارایی دوره بندی عملی تاریخ ادبیات را می‌توان مشاهده کرد. در قسمت اوّل تذکره دسته‌بندی ادیبان از روی طبقات، یعنی سلاطین، ملوک، امرا، علما، فضلا و غیره صورت گرفته است. سپس روش منسوبیت به خواندانهای حکمران چون سلاله‌های آل طاهر، آل لیث، آل سامان، آل ناصر و آل سلجوق استفاده شده است. در تذکره‌های قرون بعد روشهای گوناگون دسته‌بندی ادیبان صورت گرفته است، امثال زمان تاریخی(«تذکرۀالشعر ا» دولتشاه سمرقندی، «خلاصۀالاشعار و زبدۀالافکار» تقی‌الدّین کاشانی، «تذکرة ندرت» دانشورخان...)، جغرافیایی یا مکانی(«آتشکده» آذر، «مقالات ااشّعرا»  قانع، )، طبقه ای(«تحفة سامی»  سام میرزای صفوی، «انجمن خاقان» فاضل خان گرّوسی...)، موضوع و انواع ادبی(«تذکرة میخانه» ملّا عبدالنبی قزوینی، «خلاصۀ الکلام» خلیل، «ریاض العارفین» رضاقلی‌خان هدایت، «تذکرۀالخواتین» ملک الکتاب شیرازی، «بوستان الصنایع»  ا شهره...)، الفبایی («ریاض الشعرا» واله، «انجمن‌آرا» اختر، «کلمات الشعرا»  سرخوش، «تذکرة حسینی» میرحسین دوست،  «خزانة عامره» آ زاد بلگیرامی، «صحوف ابراهیمی» خلیلخانی...) و غیره. در بعضی تذکره‌ها کاربرد چند روش دسته‌بندی را می‌توان دید. مثلاً در «آتشکده» آذر روش زمانی و مکانی(جغرافیایی)، «سفینۀ المحمود» محمود میرزای قاجار روش طبقه ایی و جغرافیایی، کاربست شده است. همین گونه دوره بندی را در آثار محقّقان معاصر نیز می‌توان مشاهده کرد. گروهی از دانشمندان امثال شبلی نعمانی، صدرالدّین عینی، ملک الشّعرا بهار، ذبیح‌الله صفا، ا. س. براگینسکی از روی زمان تاریخی، گروه دوم امثال ادوارد براون، حسین فریور به نسبت سلاله‌ها، گروه دیگر چون هرمان اته، زین‌العابدین معتمن بر مبنی موضوعات و احمد تفضلی بر اساس زبان تاریخ ادبیات را دوربندی کرده‌اند.مسئلة دوره بندی تاریخ ادبیات فارس و تاجیک را به طور جداگانه و علمی بار اوّل محقّقان روس ا.س. براگینسکی و ا.ن. بالدریف مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. همچنین زین‌العابدین معتمن، نکهت سعیدی، اسدالله حبیب، محمود فتوحی، عبدالنبی ستارزاده راجع به مسئلة دوره بندی تاریخ ادبیات فارسی توقف نموده‌اند. از جمله ا.س. براگینسکی دوره بندی تاریخ ادبیات را بر مبنی قرنها پیشنهاد نموده، «دوربندی سلاله ای را کاملاً کهنه‌شده» می‌حسابد. به نظر ما دوره بندی تاریخ ادبیات فارس و تاجیک را فقط بر مبنی قرنها انجام دادن کافی نمی‌باشد. زیرا حادثه و پدیده‌های مهم ادبی نه همیشه با دوره‌های تاریخی مستقما سازگاری دارند. بنا بر این برای دوره بندی تاریخ ادبیات باید قبل از همه عاملهای تشکّل‌دهندة هر دورة ادبیات را به طور مشخّص تعیین کرد. این عاملها برای هر ادبیات یا دوره‌های آن می‌توانند متفاوت باشند. در تشکّل دورة معیّن ادبیات گاه زبان، گاه محیط سیاسی و اجتماعی و گاه محیط فرهنگی یا عوامل دیگر اساسی و حل‌کننده می‌باشند. به این ترتیب به نظر ما در دوره بندی تاریخ ادبیات ایران یا فارس و تاجیک استفاده کردن روش جامع و به اعتبار گرفتن معیار و عاملهای گوناگونی، که در تشکّل و رشد حیات ادبی اثر گذاشته‌اند، ضرور می‌باشد.
کلیدواژه ها:   ادبیات ایران، دوره بندی، تذکره،روش تاریخی،،روش جامع.

 

 

 

تحلیل معناشناختی واژگان فارسی در شعر رؤبه بن عجّاج
دکتر سید محمود میرزایی الحسینی
       تأثیر وتأثر میان دو زبان فارسی وعربی یکی از مباحث مهم وقابل توجه در ادبیات تطبیقی (ادب سنجشی) به شمار می آید. بررسی واژگان معرّب فارسی در دواوین شاعران عرب سیر نفوذ اندیشه وفرهنگ وتمدن ایرانی را در زبان وفرهنگ وادب عربی به خوبی نمایان می سازد. در این مقاله سعی شده است تا با مطالعه ی دقیق ومکرر دیوان رؤبه بن عجّاج شاعر دوره اموی، واژگان فارسی به کار رفته در دیوان شعر نامبرده (که تعدادشان به 30 واژه می رسد) بر اساس پژوهش های معرّب پژوهان ولغت شناسان عرب وایرانی بررسی گردد. در این مقاله ابتدا به «واژه شناسی» واژگان پرداخته شده  وسپس به «تحولات معنایی» وتغییرات بوجود آمده در صامت ها ومصوت های واژگان معرّب اشاره شده ودر پایان «حوزه های معنایی» آن ها بررسی وتحلیل گردیده است.
کلید واژه ها:  رؤبه بن عجّاج، شعر عربی دوره اموی، تحلیل معناشناختی، ادبیات تطبیقی.

 

 

 

 


معرفی کهن ترین نسخه خطی کتابخانه گنج بخش درطب
علی (پدرام)میرزایی
                   
     نسخه های خطی بازگویندۀ گذشتۀ درخشانِ تمدن وفرهنگ و زبان است . احیایِ نسخه های خطیِ فارسی گشودن و ورق زدنِ برگ هایِ زرینِ تاریخ وتمدنِ ایران و زبان فارسی است . کتابخانۀ گنج بخشِ اسلام آباد ، بزرگ ترین ثروت ایران را در خارج از کشور در خود نهفته دارد . در این کتابخانه گنج هایی نهان شده است که پس از زدودنِ گرد و غبار زمانه درخششِ آنها چشم را خیره و انسان را مسحور می کند . یکی از این گنجینه های فراموش شده کتابی در طب از قرن ششم یا اوایل قرن هفتم است که با شمارۀ15597 در این گنج خانه نهان مانده است . اول و آخرِ این نسخه  افتادگی دارد ،  یک طرف آن جلد ندارد . نسخه دارای 266 صفحه است ، از صفحۀ237 کتابِ دیگری در طب به متنِ اصلی افزوده شده است . متنِ اصلیِ نسخه 236 صفحۀ آغازین اثر را شامل می شود که با خط نسخِ تحریریِ قدیم نوشته شده است . طول کتاب 5/17 وعرض آن5/12 است (تقریباً رقعی) . هرصفحه11 سطر دارد وطول هر سطر 10 سانتیمتر است . در هر صفحه حدود 70 کلمه درج شده است . در این مقاله سعی می شود تا اهم ویژگی های این نسخۀ منحصر به فرد شناسانده شود تا بتوان بیش از پیش به توانایی هایِ زبانِ علمیِ  زبانِ فارسی  پی برد و از سویی دیگر واژگانِ کهنِ از یادِ رفتۀ  معرفی و معنا شوند و غنایِ زبانی بیشتر گردد.
کلید واژه ها : نسخه خطی ، زبان فارسی ، طب ، گنج بخش.

 

 

تجلّی ایهام در دستور
                       فروغ میرزایی*
     شعر زبان زیبایی‌آفرینی، زیباشناختی و احساس است. یکی از موارد زیبایی‌آفرینی در شعر دو معنایی بودن واژگان است و این دو بعدی بودن، سخن را بدیع و شگفت‌انگیز خواهد نمود. ایهام زیباترین و هنری‌ترین آرایة درونی است که سخنور با به کارگیری آن دو معنای متفاوت را در سخن خویش گنجانده است و ذهن خواننده را به تکاپو در دریافت مقصود خود وا می‌دارد. شگفت‌انگیز بودن ایهام تا بدان جاست که گاه واژة دارای ایهام دو نقش دستوری متفاوت را هم‌زمان در یک بیت برعهده می‌گیرد.
در مقالة حاضر با استخراج برخی ابیات که آرایة ایهام در آنها به کار رفته، به نمایاندن و شرح دو
معنای واژة موردنظر پرداخته شده و سپس نقش‌های دستوری متفاوت که در آن شعر پذیرفته است بیان و دسته‌بندی شده است.
کلید واژه‌ها: زیباشناختی، ایهام، نقش دستوری، آرایة درونی، دگرسازی.

 

 

 

 

 

برخی از فرایندهای واجی درلهجه اصفهانی در چارچوب نظریه واج‌شناسی زایا
 عاطفه‌سادات میرسعیدی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان (اصفهان)
رها زارعی‌فرد
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جهرم
 
    «گویش»  و «لهجه»  بخش جدا‌نشدنی از زبان را تشکیل می‌دهند، لذا تحلیل دقیق هر یک از گویش‌ها و لهجه‌ها می‌تواند ارزشمند باشد. دراین راستا مقایسة هر گویش یا لهجه ا زنظر آوایی، واژگانی، ساختواژی، و نحو با زبان معیار بخش عمده و کلیدی تحلیل را شامل می‌شود. دراین رابطه بررسی فرایندهای آوایی و واجی موجود در لهجه‌های مختلف زبان فارسی امریست که همواره مورد توجه و علاقة استادان و دانشجویان زبانشناسی بوده است. مقالة حاضر، تفاوت‌های واجی موجود میان «لهجة اصفهانی» و فارسی معیار را مورد بررسی قرار می‌دهد و به تحلیل فرایندهای واجی  و تنظیم قواعد واجی براساس مشخصه‌های ممیّز  در چارچوب نظریة «واج‌شناسی زایا»   و «مدل معیار»  می‌پردازد. بدین منظور، داده‌های لازم از طریق ضبط گفتار عادی اصفهانی‌زبانان و نیز استفاده از آنچه توسط دیگر زبان‌شناسان جمع‌آوری شده، به دست آمده، با فارسی معیار مقایسه شده است. تحلیل و بررسی حاضر اهمیت کاربرد مشخّصه‌های ممیّز را از یک سو و برتری واج‌شناسی زایا را از سوی دیگر نشان می‌دهد، بدین صورت که با استفاده از مشخّصه‌های ممیّز می‌توان به تنظیم دقیق‌تر قواعد واجی دست یافت و از طرفی با کاربرد مدل معیار واج‌شناسی زایا می‌توان به دانش واجی ناخودآگاه یک زبانمند بومی با لهجة خاص پی برد. نتایج این تحقیق می‌تواند در انجام تحلیل‌های بعدی لهجة اصفهانی مؤثر واقع شود.
کلیدواژه‌ها: فرایندهای واجی، قواعد واجی، مشخصه‌های ممیز، واج‌شناسی زایا، مدل معیار، ابدال ، همگونی ، ناهمگونی ، حذف ، اضافه ، قلب  .

 

 

 

 

 

جلوه های نور و رنگ در مثنوی
دکتر جلیل مشیدی
دانشیار زبان وادبیات فارسی دانشگاه اراک
طاهره میرهاشمی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک

مولوی انسانی دگر اندیش است که هستی را با دید خاص خود می نگرد. دگر اندیشی مولانا از نگاه
پدیدار شناسانه وی نشات می گیرد که به موجب آن برای شناخت راستین امور، باید ذهن را از هرگونه پیش داوری و جانبداری خالی کرد به موجب همین طرز اندیشه، مولوی نسبت به همه پدیده های هستی نظری نسبی و به دور از تعصب دارد؛ این نسبی گرایی منجر به ارائه نظرات متغیری درباره عناصر هستی شده است که رنگ یکی از آنهاست. در این پژوهش، بر آنیم تا با مروری بر مثنوی به نگرش مولانا نسبت به این پدیده بپردازیم و با توجه به این که نور شرط اصلی و لازم برای دیدن رنگ است، به آن نیز خواهیم پرداخت.
کلید واژه ها: مولوی، مثنوی، رنگ، نور.

 

 

 

بررسی مفهوم آتش در دین زرتشت و دیوان حافظ
دکتر اشرف میکاییلی استادیار دانشگاه محقق اردبیلی
جمیله سهرابی دانشجوی کارشناسی ارشد    

   آتش و نور، در همه ی مذاهب مظهر خداوند است. خدا در اسلام، نور آسمانها و زمین است. «اَللهُ نُورُ السَّمواتِ و الأَرضِ» (نور/35). آتش هم در دین زرتشت، و هم در دیوان حافظ، نماینده ی فروغ مینوی است که در دل هر کس جلوه ای دارد و برای زندگی و آبادانی، او را گرما و نور می بخشد. آتش علاوه بر اینکه نماد و رمزی از خداوند متعال است، دارای دو نقش مثبت و منفی نیز می باشد. در دیوان حافظ، این واژه بیش از هشتاد بار به کار رفته است که در بسیاری از موارد، نقاط مشترک فراوانی با دین زرتشت دارد، که بیشتر از همه شاعران، حافظ، از آموزه های زرتشتی تاثیر گرفته است. البته ریشه ی همه ادیان یکی است و خدا در رأس امور قرار دارد. بنابراین، در این پژوهش سعی بر آن است که به بررسی مفهوم آتش در دین زرتشت و دیوان حافظ پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز بیان گردد.
کلید واژه ها:  دین -آتش- دین زرتشت - دیوان حافظ.

 

 

 

 

گونه های ترسیم حیوانات در دیوان رودکی
مهدی ناصحی
کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی
محبوبه شادپی
 کارشناسی زبان وادبیات فارسی
 
     تمام داستان های طبیعت وبخش عمده ای ازطبیعت یعنی حیوانات در میان ملل با سابقه نظیر هند ویونان وایران یافته می شود این ملّت ها به دلیل ریشه داشتن تحوّلات ذهنی خود،بیش از جوامع نوپا به طبیعت به عنوان عمق هستی، نگریسته اند. اوّلین اسطوره ها، اوّلین داستان های مربوط به طبیعت وبه طور اخص اوّلین جلوه های تشخّص بخشی به جانوران نیز به آنان تعلق دارد . انگیزه پرداختن به این موضوع هم در این مقاله ، نشان دادن خلاقیت شعری رودکی درترسیم چهره حیوانات است. تا کنون مجموعه مدوّنی که موقعیت جانورن را در شعر وادب وفرهنگ فارسی، یک جا تکمیل وعرضه کند، فراهم نیامده است.  به ویژه این که پژوهشی هم در توصیف حیوانات دیوان رودکی صورت نگرفته است. در این نوشتار مدخل ها بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است و اگر مدخلی با دو نام یا بیشتر شهرت داشته، بر اساس نام معروف تر در فهرست قرار گرفته است و سایر اسامی در خلال متن قید شده است. در آغاز ریشه واژگانی، سپس نوشتارهای اوستایی و نوشتارهای پهلوی، ذکر گردیده است، پس از آن به تحلیل و بررسی نقش زیبایی شناسی و نشان دادن جلوه های گوناگون جانوران در حوزه خیال و تصویر پردازی های متنوّع دیوان رودکی سمرقندی پرداخته شده است. جنبه های تشبیه و سایر آرایه های ادبی که بر پایه تشبیه بنا شده و ترکیب های وصفی به این بخش مربوط می شود. به ابیاتی که در وصف حیوانات است و حکم مثل سائر پیدا کرده، نیز توجه شده است . نتیجه ای که از این مقاله حاصل می شود علاوه بر قدرت بیان رودکی در پردازش و معرّفی خصوصیات جانواران، آن هم در دوره های آغازین شعر، بسامد بالای نام حیوانات است و می تواند مبیّن این نکته باشد که اگر آثار کامل او به دست ما می رسید مجموعه ای رنگارنگ از حیات حیوانات پیش رویمان قرار داشت.
کلید واژه ها: دیوان رودکی، خلاّقیت هنری، طبیعت، خصوصیات حیوانات، گونه های توصیف، نقش زیبایی شناسی

 

 

 

 

 


تعامل گویش‌های فارسیِ مرزیِ ایران و افغانستان

محمدامین ناصح
دانشگاه بیرجند
     دو کشور ایران و افغانستان با بیش از 400 کیلومتر نوار مرزی مشترک (از حوالی تایباد در خراسان رضوی تا نهبندان در خراسان جنوبی) از گذشته تا کنون علاوه بر روابط تجاری حاصل از همجواری، تعاملات زبانی و گویشی متنوع و در خور توجهی در حوزه‌های مختلف زبانی (اقوام هزارۀ فارسی‌زبان و نیز بعضاً اقوام پشتوزبان) داشته‌اند که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است و طبعاً نقشۀ گویشی که در آن، مرز این گویش‌ها مشخص شده باشد، وجود ندارد. حضور انگلیسی‌ها در مجاورت مستعمرات خود در شبه‌قاره در سده‌های اخیر و نیز استقرار اردوگاه‌های دولت انگلیس در این نواحی به موازات جنگ جهانی و همچنین عواملی چون جنگ فرسایشی در افغانستان و از سویی کاهش فرصت‌های شغلی و افزایش مهاجرت در دهه‌های اخیر، ضرب‌آهنگ تحولات گویشی و داد و ستد زبانی را در این خطّه شتاب بخشیده است. نگارنده در این مقاله بر آن است تا با بهره‌گیری از الگوهای رده‌شناسیِ منطقه‌ای (Aerial Typology) به بررسی تطبیقی منتخبی از گویش‌های مرزی استان‌های خراسان رضوی و جنوبی از جمله بیرجندی، نهبندانی، قاینی، خوافی، جامی و تایبادی (بخشی از گویش‌های قُهستان قدیم) از یک سو و گویش‌های فارسی افغانستان (به‌ویژه هرات) پرداخته و کیفیت تعامل این گویش‌ها را در نگاه کلان مورد مطالعه قرار دهد. لازم به ذکر است که داده‌های مورد استفاده در این پژوهش، از طریق مراجعۀ مستقیم پژوهنده به محل و به‌وسیلۀ مصاحبه با گویش‌وران بومی و تکمیل پرسشنامۀ مربوط گردآوری شده است. از بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود میان گویش‌های فارسی مورد اشاره، می‌توان به نظام غالب رده‌شناختی این گویش‌ها دست یافت و دلایل احتمالی برخی از تفاوت‌های دستوری را ردیابی و گمانه‌زنی کرد و نهایتاً گام دیگری در راستای شناخت بهتر جغرافیای زبان فارسی و تعاملات زبانی و گویشی آن برداشت.

کلیدواژه‌ها: رده‌شناسیِ منطقه‌ای، مرز زبانی، گویش‌های فارسیِ افغانستان، جنوب خراسان، قرض‌گیری واژگانی.

 

 

 

 

 


دلایلی چند بر توارث گویش بهدینی از صورت جنوبی فارسی میانه ساسانی
فریبا ناصری کوهبنانی
کارشناسی ارشد 
     در دوره پیش از اسلام   به جای گونه ای واحد و رسمی از زبان، ما با سیلان صوری چندگانه از زبان های ایرانی  رو به رو هستیم . در  دوره  ساسانیان نیز زبان ها و گویش های متعددی در نواحی وسیعی از ایران موجود بوده امازبان رسمی این سلسله  که ما آن را   فارسی میانه ساسانی می خوانیم مسلما خود زیر شاخه هایی یافته است  به ویژه که  به دو شاخه اصلی تر در شمال (دری)و جنوب (پهلوی) منشعب شده  است .  شاخه جنوبی فارسی میانه ساسانی خود نیز دراواخر دوره ساسانی و قرون اولیه  اسلام به گونه هایی متفاوت  تقسیم شد.  آثار  مکتوب زرتشتی(به خط اصطلاحا پهلوی) در قرون اولیه اسلامی را می توان -به دلیل خصایص  مشابه اش-  وارث همین گونه زبانی  دانست و   آثار زبانی این گونه  را  که به پهلوی به کتابت درآمده،  می توان امروزه در گویش رایج بهدینان یزد و کرمان دید. هدف نوشتار پیش رو همانا آوردن  شواهد و ادله ای چند  در زمینه آواشناسی، واژگان و ساختار  از دو گویش بهدینان کرمان و یزد و قیاس و تقابل آن دو با صورت جنوبی فارسی میانه ساسانی  است که نهایتا اثبات می کند گویش بهدینان، دنباله  زبان  فارسی میانه ساسانی در جنوب  است که در طی 3-4 سده پس از اسلام آثاری از آن  به خط رایج آن دوره( پهلوی) نگاشته و گردآوری شده است.    
کلیدواژه ها: گویش بهدینان یزد و کرمان، زبان  فارسی میانه ساسانی، آثار  مکتوب زرتشتی، خط پهلوی، خصایص آواشناسی و زبان شناسی.

بررسی اصلی‌ترین جلوه‌های ادبیات غنایی در سه منظومه‌ی نظامی
(خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت‌پیکر)

فرشته ناصری*،
دکتر عبدالحسین فرزاد **
،دکتر امیرحسین ماحوزی ***

ادبیات جهان در بردارنده‌ی بخش بزرگی از احساسات و تفکرات انسانی است که تمامی وجوه زندگی فردی و اجتماعی آن را در بر می‌گیرد. ادبیات حماسی، پایداری، غنایی، عرفانی و... همگی اشاره به مجموعه‌ای بزرگ از متون دارند که هر یک به فراخور موضوع، حقایقی از تمدن بشری را در بردارند. نظامی، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و تواناترین شاعران عرصه‌ی ادب فارسی، بی‌تردید نماینده‌ی بی‌چون و چرای ادبیات غنایی است که پنج‌گانه‌ی بی‌بدیلش الگوی شاعران و ادبای زیادی قرار گرفته است. در میان آثار وی، سه مجموعه‌ی «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون» و اثر قدرتمند و داستانی «هفت‌پیکر» جزء مهم‌ترین آثار غنایی ادبیات فارسی به شمار می‌روند. که به دلیل ویژگی‌های زیبایی‌شناسانه و جلوه‌های آشکار عشق، زن، بزم و طرب و موسیقی در آن‌ها، جزوی از این گنجینه محسوب می‌شود. بررسی ویژگی‌های ادبیات غنایی، به عنوان یکی از اصلی‌ترین شاخه‌های ادبیات جهان و کاویدن آن‌ها در سه منظومه‌ی مذکور نشان می‌دهد که این شاعر توانا و چیره‌دست ایرانی چگونه و تا چه اندازه توانسته است حق این نوع ادبی (غنایی) را به خوبی ادا کند. در این مقاله به بیان محوری‌ترین ویژگی‌های ادبیات غنایی که در سه منظومه‌ی نظامی به کار گرفته شده و مطرح گشته است می‌پردازیم.
کلید واژه ها: نظامی، ادبیات غنایی، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت‌پیکر.

 


از خوانش سایه‌های متن تا گشایش لایه های فهم
قاسم نامدار
کارشناس ارشد ادبیات فارسی دانشگاه
انسیه سلطانی
کارشناس ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم تبریز

       ادبیات شکوهمند فارسی و متون ارزشمند آن علاوه بر مفاهیم ارزنده صاحب روساخت های دامنه داری است. از جمله   مقوله ی مهمی که دانش‌پژوهان رشته‌ی‌ادبیات به خصوص دانش‌آموزان و دانشجویان و به صورت عام تر فارسی زبانان با آن مواجه‌‌اند خوانش و قرائت متون قدیم و جدید است. خوانش متون در سایه ی حسا سیت های مثبت اهل زبان آثار کارگشایی با خود دارد به گونه ای که بازتاب تأثیرکذار آن در سایر درس ها و گرایش های علم قابل مشاهده است. مقصود از وا‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه‌ ی خوانش در این مقاله روخوانی و روان خوانی متن های فارسی در حوزه های علمی و ادبی به گونه ای صحیح است. بنا‌بر‌این ابتدا به واکاوی اهمیت خوانش متن و لزوم آموختن متن خوانی صحیح می پردازد و سپس در پی این است که اثبات کند آیا برای خوانش صحیح معیارهایی می توان جستجو کرد؟ در ادامه به این پرشس می اندیشد که گشایش های منتج شده از چنین خوانش در چه شمایلی قابل مشاهده است . نتایج حاصل از مقاله ی حاضر در موارد زیر خلاصه می شود.
-    متون متنوع ادبیات فارسی از جمله سرمایه های گرانبهای ما فارسی زبانان است.
-    قرائت صحیح، معیارهای به خصوصی دارد که با رعایت آنها می توان به اهداف صاحب اثر دست یافت.
-    خوانش متون ضمن نمایاندن دورنمای اندیشه ی خود فواید گسترده ای برای خواننده دارد.
-    قرائت صحیح و فکر مسلط بر اثر با فهم مخاطب رابطه ای تنگاتنگ دارند.            
کلیدواژه ها: نظم ونثر، متن‌خوانی، فارسی زبانان، متون فارسی، خوانش.

 

 

مولانا و خواب سور رئالیستی
سمیه نبوی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
اعظم حسینی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
      دنیای خواب با تمام راز و رمزهایش از دیرباز،  ذهن انسان را به خود مشغول کرده و هر کس از بعدی به این مسأله نگریسته و سخن گفته است؛ روانشناسی از زاویه‌ای، و ادیب از منظری جداگانه به دنیای خواب نگریسته‌اند؛  گه گاه نگاه‌های متفاوت در یک نقطه‌ی مشترک تلاقی می‌یابند و باز از هم می‌گریزند. از میان مکاتب ادبی، سوررئالیسم بر اهمیت خواب در شناخت جهان و در پی بردن به واقعیت- گاه بسیار بیشتر از بیداری- تاکید دارد؛ در عرفان اسلامی نیز – به ویژه عرفان مولانا- خواب به عنوان یک منبع الهام مورد توجه است؛ نگاه مولانا به خواب و شیوه‌ی بیان او گاه به سوررئالیست‌ها نزدیک می‌شود.  مقاله‌ی حاضر، اشاره‌ای گذرا به برخی تلاقیگاه‌ها و گریز گاه‌های نگاه این دو مکتب(مولانا و سوررئالیسم) به خواب است. یافته‌های پژوهش نشان داد که در نگاه سور رئالیست‌ها،  خواب و واقعیت می‌توانند در فرا واقعیت یکی شوند و گاه شیوه‌ی داستان پردازی مولانا به این نظر بسیار نزدیک می‌شود؛ گاه در داستان‌های مولانا، مرز میان خواب و بیداری شکسته می‌شود و هر دو یکی می‌شوند. هم‌چنان که از نظر سوررئالیست‌ها، خواب و بیداری می‌توانند هر دو تعبیر و جزئی از یک واقعیت کلی‌تر در زندگی باشند، از نظر مولانا نیز این دو در عرض یا تداوم هم جریان دارند؛ گاه بیداری تعبیر خواب است و گاه، خواب، تعبیر بیداری فرد. خواب برای مولانانیز مثل سور رئالیست‌ها،  نشانه‌ای است که گاه واضح و گاه مبهم،  مسیر زندگی فرد را مشخص می‌سازد.
کلید واژه ها: خواب، سوررئالیسم ،مکتب ادبی  ،مولانا.

 

 

 

کارکردنظریه تحلیل روایی گرماس در بررسی داستانی از مثنوی(داستان پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهرتعصب)

دکتر علیرضا نبی لو
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم

     در این مقاله داستان «پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب»از مثنوی مولوی انتخاب شده و پس از بیان مقدماتی دربارۀساختار روایی، این داستان با توجه به نظریۀگریماس تحلیل شده است.گریماس از روایت شناسان ساختارگرایی است که با طرح نظریۀکنشگرانِ روایت و جفت های متقابل در آنها و زنجیره های روایی،شیوۀنوینی را در بررسی و تحلیل روایت پدید آورد و الگوی مورد نظر او با توجه به تمرکز بر روابط حاکم میان شخصیت های روایت،سازگاری خوبی با بسیاری از انواع داستانی زبان و ادبیات فارسی دارد.در این پژوهش ضمن معرفی نظریۀاو،سعی شده است داستانی از مثنوی با این نظریه تحلیل شود تا نظام مندی رواییِ مثنوی و طرز روایتگری مولانا بهتر نمایان شود.چنان که دیده خواهد شد در این داستان شش کنشگر مورد نظر گریماس عبارتند از:فرستنده: پادشاه جهود،فاعل:وزیر ،هدف: حفظ دین یهود وممانعت از نشر دین عیسوی،یاریگر:نصارا و 12 امیر،رقیب:دین عیسی و تفکرات مسیحی،گیرنده: پادشاه جهود و سایر یهودیان. هر کدام از کنشگرها نقش مهمی در پیشبرد روایت دارند و کانون مرکزی روایت،وزیر و حفظ دین یهود و ایجاد شکست در دین عیسی است و سایر کنشگرهای دخیل در روایت،حول این دو کنشگر می چرخند.از سوی دیگر در این روایت سه زنجیرۀرواییِ اجرایی،انفصالی و پیمانی قابل ترسیم است که به ترتیب از کوشش ها و نزاع ها،رفتن ها و برگشتن ها،عهد و پیمان ها و قول و قرارهای حاکم بر این داستان حکایت می کنند. این بررسی نشان می دهد که داستان مذکور از ساختار و زنجیرۀروایتی جامع و منظمی برخوردار است.

کلیدواژه ها: داستان پادشاه جهود،روایت ،گریماس ،کنشگر، زنجیره های روایتی، ساختار.

 

 

 

 

 

فرهنگ الفبایی کنایه در کلیله و دمنه

سلما نتنج کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
زهرا جوکار تنگ کرمی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
    این مقاله که تحت عنوان فرهنگ الفبایی کنایه در کلیله و دمنه گرد آوری شده است . و به بررسی نحوة به کار گیری کنایات و انواع آن در کتاب کلیله و دمنه می پردازد . از آنجا که کتاب کلیله و دمنه به نثر فنّی نوشته شده است.می توان انواع کنایه را در آن مشاهده کرد در این فرهنگ الفبایی، کنایه و انواع آن از لحاظ نوع مکنی عنه ، از نظر وضوح و خفا مورد بررسی قرار می گیرد.

کلیدواژه ها: کلیله و دمنه، فرهنگ، کنایه.

 

 

 

 

 

 

فرهنگ الفبایی استعاره در کلیله ودمنه

سلما نتنج کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی؛
زهرا جوکار تنگ کرمی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی؛
     این مقاله که تحت عنوان فرهنگ الفبایی استعاره در کلیله و دمنه گرد آوری شده است . و به بررسی نحوة به کار گیری استعاره و انواع آن در کتاب کلیله و دمنه می پردازد . از آنجا که کتاب کلیله و دمنه به نثر فنّی نوشته شده است.می توان انواع استعاره را در آن مشاهده کرد. که در این فرهنگ می توان : فرهنگ الفبایی استعاره تمثیلیه ( استعاره مرکب )فرهنگ الفبایی مستعارمنه،فرهنگ الفبایی استعاره مکنیه و انواع آن ، از لحاظ جامع ، از لحاظ وضوح و خفا، فرهنگ الفبایی استعاره مصرحه و انواع آن ، از لحاظ جامع ، از لحاظ وضوح و خفافرهنگ الفبایی استعاره تهکمیه ، از لحاظ جامع ، از لحاظ وضوح و خفا،فرهنگ الفبایی مستعارله را مشاهده کرد.که در مقاله بدان می پردازیم.

کلیدواژه ها: کلیله و دمنه، فرهنگ، کنایه.

 

 

 


شیوه روایت‌گری داستان موسی و شبان در مثنوی مولوی و زیر متن‌های آن  بر اساس نظریه ژنت
فاطمه نجاتی خالقی
(دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد)
عبدالله رادمرد
(عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد)
     نظریه روایت شعبه ای فعال از نظریه‌ی ادبی بوده است و مطالعه‌ی ادبی بر ساختار روایی متکی است، که جامع ترین و قائم به ذات ترین چارچوبی که تاکنون برای تحلیل متون روایی پیشنهاد شده ریشه در گفتمان روایی(narrative Discource)ژرار ژنت دارد. به دلیل آن که ادبیات داستانی کهن پارسی با داشتن روایات منظومی همچون مولوی سرشار از جلوه های  گوناگون کاربرد روایت است  بر این عقیده شدیم  برای نشان دادن چگونگی شیوه روایتگری  راویان انان به مقایسه میان داستان موسی و شبان که میان تفسیر ابوالفتوح، عقد الفرید، شرح نهج البلاغه و حلیه الاولیا که در حکم ماخذ مثنوی است، مشترک می‌باشد براساس نظریه‌ی ژنت بپردازیم. فرض مسلم ما این است که مولوی از روش های داستان پردازی بیشتری از راویان دیگراستفاده کرده است وی از طریق ارزش گذاری مکرر در روایت خویش به اصلاح نظام ارزشی شخصیت از طریق کنش و گفتار پرداخته و همچنین عنصر زمان در روایت مولوی پویاتر از روایت دیگر است . در روایات تفسیر ابوالفتوح و حلیه الاوالیا با نوع جدیدی از بسامد آشنا شدیم که تعریفی برای این نوع از بسامد در نظریه ژنت نیامده است.

کلیدواژه ها: روایت شناسی، ژنت و داستان موسی و شبان.

 

 

 


سعیدا نقشبندی یزدی و سبک هندی

دکتر محمّد رضا نجّاریان
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشگاه یزد
فاطمه بهاری فر
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

سعید نقشبندی یزدی متخلّص به سعیدا از شاعران یزدی تبار قرن یازدهم هجری قمری و معاصر شاه سلیمان صفوی است که با تخیّل قوی و اندیشۀ ژرف خود نغمۀ سبک هندی را به گوش جان ها خوش نواخت:

نگفته هیچ کس بر وزن ابروی تو مصراعی
        مگر خطت کند بر پشت لب تضمین ابرو را
(دیوان، ص 15)
از ویژگی های شعر سعیدا ، سعی در رقّت فکر و خیال، مضمون آفرینی، ترکیبات بدیع ،غرابت در تشبیهات و استعارات، تکرار قافیه و ایراد نکات باریک و به اصطلاح خودش «معنی بیگانه» است.
معنی بیگانه خواهد آشنا شد ز آب چشم
        سیر خواهم کرد آخر خارخار خویش را
(دیوان، ص 7)
از آنجا که سبک و زبان سعیدا آمیخته ای از ویژگی های سبکی و ادبی دورة پیش از او و سبک هندی است و بسیاری از ویژگی های سبک هندی که با واژة «کثرت»شاخص شده است در دیوان او در حدّ تعادل وجود دارد ؛ نگارندگان برآنند تا جایگاه شاعر را در سبک هندی تبیین کنند.

کلید واژه ها: سعیدا نقشبندی، سبک هندی، شعر فارسی،مضمون آفرینی، تکرار.

 

 

 


ویژگی‌های ادبی و جایگاه تاریخی مناقب‌نامه‌های عرفانی


بهمن نزهت
 استاد یار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه

مناقب نامه‌های عرفانی از لحاظ نوع شناسی یکی از انواع برجستة ادب فارسی‌ هستند که در عرفان و ادب فارسی به کمال رسیده و به عنوان کتاب راهنمای مشایخ بزرگ عرفان اسلامی سندی معتبر قلمداد شده‌اند. نمونة عالی و مقتضی که مناقب نامه‌های عرفانی آن را سرمشق خود قرار داده‌اند، کتبی است که در سیرت حضرت نبی اکرم (‌ص‌) به نگارش در آمده‌اند و در آن سخنان و اعمال و رفتار و خوی و خصلت حضرت را به تفصیل بیان نموده‌اند. مناقب نامه‌ها نیز به تقلید از این سیره نویسی شکل گرفته و سعی شده تا ابعاد واقعی عرفان اسلامی در رابطه با مشایخ بزرگ عرفان تشریح و تبیین شود. اهمیت و افادت مناقب‌نامه‌ها به عنوان منبع بسیار مهم و درجة اول محرز و مسلم است و تا حدودی معضلات تاریخ ادبیات عرفانی را حل می کند.محتوا و سبک این رساله‌های فارسی هم به لحاظ روش کار و هم به سبب تعالیم و آموزه‌های عرفانی که با زبان و بیان خاصی روایت شده‌اند، وضع شاخصی دارد. از این میان مناقب اوحد الدین کرمانیو مناقب العارفین احمد افلاکی را از آثار برجستة عرفان و ادب فارسی می توان قلمداد کرد. با مقایسة این دو مناقب‌نامه تحولاتی که در خلال سده‌های هفتم و هشتم در دو مکتب مهم عرفانی روی داده است، آشکار می‌شود. هدف اصلی ما در این جا مطالعه و بررسی محتوا و ویژگی‌های نوع ادبی مناقب‌نامه‌ها و برجسته ساختن جنبه‌هایی از آن است که در عرصة مطالعات عرفانی و نحوة رشد و گسترش عرفان اسلامی می تواند مورد توجه واقع شود.

کلید واژه‌ها: افلاکی، اوحد الدین کرمانی، عرفان اسلامی، مناقب العارفین، مناقب نامه، مولوی.

 

 

 

 

مطالعه و  بررسی نوع ادبی تذکرة الاولیاء  در عرفان و ادب فارسی با  تأکید بر «تذکرة الاولیاء» عطار
دکتر بهمن نزهت
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه
مدینه مهدوی        
 دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه
    تذکرةالاولیاها از باارزش‌ترین و مهم‌ترین آثار تاریخی و معنوی یک ملت است.این تذکره‌هادرفرهنگ و ادب اسلامی ابتدا به زبان عربی و به صورت بسیار روشمند و منسجم تألیف یافت و سپس در ادب فارسی نیز متداول شدوطبقات‌الصوفیة خواجه عبدالله انصاری، تذکرةالاولیای عطار نیشابوری و نفحات‌الانس جامی نمونه‌های عالی آن در ادب فارسی است. آثار یاد شده در حقیقت از اهم منابع عرفانی هستند که گاهی به عنوان یک منبع متقن و موثقی دیدگاه‌ها و فرقه‌های گوناگون عرفانی را معرفی می‌کنند و گاهی نیز به صورت یک منبع مهم تاریخی سرگذشت عرفا و برخی از جزئیات زندگی آنان را در خود حفظ کرده‌اند. سنّت تألیف مجموعه‌های حاوی سخنان اولیاء ریشه در کار سترگی دارد که از قرن دوم هجری برای گرد آوری افعال و اقوال (احادیث) پیامبر(ص)و صحابۀ آن حضرت آغاز شد. تذکرةالاولیاء عطار کتابی فراهم آمده از حکایات و اقوال عارفان و مشایخ بزرگ صوفیه است که هم دیدگاه‌ها و تعالیم و آموزه‌های عرفانی عرفا را در خود حفظ نموده و هم جزئیات زندگی آنان را به زیبایی به تصویر کشیده است.این کتاب یک اثر ادبی- عرفانی بسیار شیوا و ارزشمندی است که مؤلف آن شاعر بزرگ عرفان و ادب فارسی است که دارای مثنوی‌های عرفانی نیز می‌باشد. این کتاب بیانگر لحظات وآنات زندگانی و تجارب عرفانی اولیا و عرفای مشهوری است که عطار آن را  با اسلوب بیان خاص خود و با شیوۀ شاعرانه تألیف کرده است. در حقیقت می‌توان گفت که نوع ادبی تذکرةالاولیاء،در عرفان و ادب فارسی با این اثر عطار آغاز می‌شود. در حقیقت در این اثر داستان‌های زندگی عرفا و اولیا با حکایات و روایات اسلامی عجین شده است و عطار آنها را با قوۀ خیال خود به زیبایی پرورده و بیان نموده است. در این مقاله برای شناخت جنبه‌های مهم نوع ادبی تذکرةالاولیاء، ریشۀ آن را در زبان عربی و در آثار سلمی و در زبان غربی از بیوگرافی تا هاگیوگرافی بررسی نموده‌ایم. در ادامه برای روشن شدن چگونگی این سیر، در ضمن بررسی طبقات‌الصوفیه و نفحات‌الانس، ویژگی‌های هر یک از این آثار بیان شده است؛ سپس به بررسی ویژگی‌های تذکرةالاولیاء عطار پرداخته شده است.

کلیدواژه ها: تذکرة الاولیاء، طبقات‌الصوفیة،نفحات‌الانس، عرفان و تصوف اسلامی، نوع ادبی.

 

 


بررسی قهرمان و قربانی در سنت ادبی ایران، با رویکردی فمنیستی به کتاب کلیله و دمنه
اکرم نظری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه گیلان
سیده مانلی هاشمیان
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
     در ادبیات کلاسیک ایران، زن‌ستیزی به عنوان رسمی شایع همۀ آثار ادبی را شامل شده است. تقابل دوتایی قهرمان_قربانی در فرهنگ لغت مردسالار، نشان از نگاه جنسیتی به مقولۀ شخصیت‌انگاری افراد جامعه است. این دید، در داستان‌پردازی‌های ادبی ما نیز رسوخ پیدا کرده و الهام‌بخش خالقان آثار دربارۀ پرورش شخصیت‌های اول داستانشان بوده است. هنگامی که زنان به عنوان شخصیت اول و قهرمان داستان معرفی می‌شوند، در واقع نقش قربانی را ایفا می‌کنند؛ چرا که مترادف‌های ارائه شده از مفهوم زنانگی در کلیۀ آثار ادبی همواره منفی‌،کنش‌پذیر و ضعیف بوده است. در اینگونه داستان‌ها زنان به صورت قهرمانی کامیاب تا پایان روایت به جلوه‌گری، فریب‌کاری و خیانت مشغول می‌شوند و چهره‌ای که از مردان این داستان‌ها ارائه می‌شود، فردی مظلوم و فربب‌خورده است که مورد ستم جنسی ضعیف قرار گرفته است. در اثر کلیله و دمنه موارد زیادی از شخصیت‌پردازی‌های زنانه نمود‌ یافته است که با تحلیل شخصیت زنان در نقش قهرمان و قربانی و با توجه به ارزش‌گذاریهای ارائه شده نسبت به زن، می‌توان دید جامعۀ ادبی ایران را نسبت به این جنس در آن دوره مورد نقد و بررسی قرار داد. در این اثر به بررسی این موضوع که مردان چگونه زنان را می‌سازند ، پرداختیم و از این رهگذر دریافتیم این دنیای مطلوب مردان است که شخصیت زنان را می‌آفریند.

کلیدواژه ها: ادبیات کلاسیک ایران، داستان، قهرمان، قربانی، زن، شخصیت‌پردازی.   

 

 

 

 

 

 

 

شخصیت و شخصیت پردازی در داستان گاوغلامحسین ساعدی
عبدالناصر نظریانی
 علی علی زاده اصل


شخصیت ها از مهمترین عناصر در ساختار داستان به شمار می روند. برای اینکه شخصیت ها خوب شناخته شوند، نیاز به شخصیت پردازی هست. شخصیت پردازی به دو طریق مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود . در شخصیت پردازی غیر مستقیم خواننده به طور ناخود آگاه با شخصیت ها آشنا می شود و در موقعیت های مختلف جنبه های متفاوتی از شخصیت ها را می بیند. شخصیت پردازی غیر مستقیم از چهار طریق انجام می شود. شخصیت پردازی از طریق رفتار، گفت و گو ، نام و محیط. اینگونه شخصیت پردازی باعث می شود شخصیت ها بهتر در ذهن مخاطب بماند و همان طور که داستان جلو می رود شخصیت ها آشکارتر می شوند. در این مقاله با نقد و بررسی داستان گاو غلامحسین ساعدی از مجموعه عزاداران بیل و انواع شخصیت پردازی غیر مستقیم، به این نتیجه می رسیم؛ از آنجایی که غلامحسین ساعدی نمایشنامه نویس بوده است، از روش شخصیت پردازی غیر مستقیم بیشتر استفاده کرده است. در یک کلام می توان گفت ساعدی تا حدودی ویژگی های نمایشنامه را در داستان هایش آورده است.

کلید واژه ها: داستان کوتاه، داستان گاو، شخصیت، شخصیت پردازی، روانشناختی، غلامحسین ساعدی.

 

 

 

 


بررسی شخصیت کودک و نوجوان در آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی
  عبدالناصر نظریانی
عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه
علی علی زاده اصل
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی

    اکثر شخصیت های اصلی آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی کودک و نوجوان هستند؛ اگر چه ایفای نقش این شخصیت ها بر عهده مردان گذاشته شده است. این امر نشان می دهدکه نویسنده ترجیح داده بیشتر از شخصیت های اصلی و فرعی مرد استفاده کند. شخصیت در عناصر داستانی به ایستا و پویا، ساده و جامع، اصلی و فرعی تقسیم بندی می شود. شخصیت  عنصر اصلی تشکیل دهنده ی داستان است. در این  مقاله شخصیت ها هم از لحاظ عناصر داستانی و هم از لحاظ روانشناسی شخصیت،  خصوصیات اخلاقی و روانی، رفتار با افراد و گروه های مختلف از قبیل: رفتار با خانواده، خویشاوندان، همسایگان، معلم، موجودات زنده و بی جان و...، وصف جسمانی، وصف لباس، وصف خانه، رفتارهای اقتصادی، باورهای مذهبی و باورهای خرافی شخصیت ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که نویسنده به خصوصیات اخلاقی و خانواده اهمیت بیشتری قائل است. از آنجایی که این داستان ها به صورت ناخود آگاه در تربیت کودک و نوجوان تاثیر می گذارد، سعی کرده ایم تا با بسط کامل رفتار شخصیت های داستانی  نویسنده، تاثیر آنها بر خوانندگان، افزون تر و نمایان تر گردد.
کلید واژه ها: ادبیات داستانی، هوشنگ مرادی کرمانی، شخصیت، کودک و نوجوان.

 

 


مختصات زبانی استعاره در شعر معاصر

دکتر عفت نقابی
استادیاردانشگاه تربیت معلّم تهران
                        سیده مینا مصطفوی
در این مقاله برآنیم که مختصات زبانی استعاره در شعر امروز را در شعر پنج شاعر برجسته ی معاصر : نیما، اخوان، شاملو ،نادرپور و سپهری بررسی نماییم. به همین جهت ابتدا به کاربرد انواع واژه های عامیانه ،فرنگی ،کهنه و نو در حوزه ی استعاره پرداخته و سپس ساختارهای نحوی استعاره را در انواع ترکیبات وصفی اعم از ترکیبات وصفی مقلوب ،اضافی – وصفی، ترکیبات نو و صفت های متعدد برای یک موصوف بررسی نموده ایم.و در پایان از انواع استعاره ی تبعیه در شعر معاصر سخن گفته و کاربرد برجسته ی آن را در شعر معاصر توضیح داده و به ساختار استعاره ی نوینی در شعر امروز اشاره کرده ایم.

کلید واژه ها : استعاره، مختصات زبانی استعاره ، شعر معاصر، ساختارهای نحوی  استعاره .

 

 

 

 

 

 

متناقض نما (پارادوکس) در اشعار شفیعی کدکنی
فاطمه نگاری
،کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
    یکی از امکانات زبان برای برجسته سازی که با شکستن هنجار زبان و عادت ستیزی باعث ایجاد لذت هنری    میشود ، متناقض نما(paradox) می باشد. متناقض نما به وسیله ی آشنایی زدایی ، ابهام ، دوبعدی بودن، برجستگی معنا و ایجاز در کلام  زیبایی می آفریند. شفیعی کدکنی یکی از شاعران معاصر است که به کارکرد های زبان اهمیتی ویژه می دهد. در اشعار وی عناصر زبیایی شناختی فراوانی وجود دارد و یکی از این عناصر متناقض نماست . هدف هر شاعر از آفرینش تصاویر متناقض نما تأکید بر اهمیت محتوایی تصویر خلق شده است. با توجه به ذهن خلاق شفیعی، یکی از اهداف ایجاد این نوع از تصویر به غیر از زیبایی کلام اهمیت دادن به بافت معنایی و محتوایی شعر است. این نوع تصویر یک و نیم درصد از کل تصاویر شعری او را تشکیل می دهد.  در اشعار شفیعی ، متناقض نمایی در حوزه هایی چون تشبیه ، استعاره ،عناصر زبانی شکل گرفته است. مقاله حاضر، متناقض نمایی را در دو مقوله ی ساختمان متناقض نمایی و حوزه های شکل گیری  آ ن در اشعار شفیعی کدکنی بررسی می نماید . ساختمان متناقض نمایی در اشعار وی به سه صورت است : به صورت ترکیب ، میان عناصر یک جمله ، و متناقض نمایی میان دو جمله .

کلید واژه ها: متناقض نما (پارادوکس) ، شعر ، شفیعی کدکنی .

 

 

 

"مطالعه ی تطبیقی تلفیق عرفان و عشق نفسانی در اشعار مولانا و جان دان"
صغری نوده
 کارشناس ارشد داشگاه شیراز
      شباهت افکار و اشعار مولانا و جان دان خود را در ایماژها، صنایع ادبی و زبان این دو شاعر که در مقایسه با شاعران قبل و بعد از خود بسیار برجسته و متمایز هستند، نشان می دهد. ایماژهای عاشقانه و نفسانیِ متداول به کار رفته در اشعار این دو شاعر و در مقابل زبان غیرمتداولِ  شعر این دو، به واقع شیوه ای برای شرح رویکرد عاشقانه ی جویای حق به سوی حق است. چنین تلفیقی از عشقِ نفسانی و عرفان نه در فلسفه ی اسلامی و نه در نوعِ نصرانی آن غیر متداول نیست. در فلسفه ی اسلامی-ایرانی جست و جوی حق با عشق یکسان انگاشته شده است. در اشعار عاشقانه ی مولانا مخاطب با نگاهی تمثیلی به عشق به عنوان رابطه ای زمینی بین عاشق و معشوق ابدی رو به رو است؛ این همان عشقی است که مولانا به وسیله ی آن سعی بر روشن کردن رابطه ی عمیقِ فلسفیِ دوستدار حق و خودِ حق دارد. جان دان نیز در اشعار الهی خود رابطه ی بین جویای حق و خود حق را از طریق عشق نفسانی به تصویر کشیده است. او به عشق زمینی به عنوان تجلی عشق الهی می نگرد و به گونه ای افلاطونی، به واسطه ی عشق زمینی به سوی عشق فرای زمینی اوج می گیرد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی مفهوم عشق که عموما به گونه ای تمثیلی در اشعار فلسفی و الهی مولانا و جان دان ارئه شده و همینطور اشعاری که هر یک از این دو شاعر در آن ها از طریق تقابل عشق زمینی و عشق الهی، تقارب این دو را به تصویر می کشند، می پردازد.

کلید واژه ها: عرفان، عشق نفسانی، رویکرد تمثیلی به عشق، مولانا، جان دان.

 

 


شیادها در شاهنامه: بررسی نقش کهن الگویانه یرستم و اکوان دیو
صغری نوده
 کارشناسی ارشد داشگاه شیراز
    شخصیت شیاد  (trickster)در آثار ادبی ساختاری کهن اگویانه است که نقش یک نسخه ی وفادار از خودآگاه تمایز نیافته ی انسان را بازی می کند که متناظر با روحی است که به تازگی از مرحله ی حیوانی عبور کرده است. شیاد یک شخصیت فریبکار و گریزپای است که هماره در حال فریب مخالفان خود است و هماره یک قدم نیز از آن ها پیش است. به علاوه، او در همه آن در حالِ گریز از حصار محدودیت هایی است که او را به بند می کشند. شخصیت شیاد در تعریف یونگ، ساختاری درونی از روح انسان است که با پا فراتر نهادن از محدودیت های زمینی در مقابل نیروهای الهی به طغیان بر می خیزد. ویژگی های ذکر شده را می توان در شخصیت اکوان دیو و همینطور در شخصیت رستم در شاهنامه یافت. اکوان دیو، که نامش (به معنی بدنهاد) ریشه در نام دیوی به نام اکومن دارد، با انحراف ها و عصیان هایش نمونه ی کاملی از شخصیت کهن الگویانه ی شیاد در شاهنامه است. از طرف دیگر، رستم با ماهیت دوگانه اش، (یعنی با داشتن هم ویژگی های انسانی و هم ویژگی های اهریمنی) نمونه ی خوبی از کهن الگوی شیاد در شاهنامه است. او شخصیت شیادی را در شاهنامه بازی می کند که با استفاده از ابزاری جادویی چون ببر بیان و امثال آن، که عموما کهن الگوی شیاد از آن ها بهره می برد، همواره در نبرد با رقبای خود جام پیروزی را بر سر می برد. پژوهش حاضر، با تکیه بر نبرد رستم و اکوان دیو، به عنوان نبردی بین دو شیاد که نیرنگ های مختلفی بر روی یکدیگر پیاده می کنند، به بررسی ویژگی های شیاد، به عنوان یک کهن الگو، در این دو شخصیتِ شاهنامه می پردازد.

کلید واژه ها: یونگ، کهن الگو، شیاد، اکوان دیو، رستم، شاهنامه، فردوسی.

 

 


گفتگومندیِ باختینی: کنش کلام ها در شعر مهدی اخوان ثالث
صغری نوده
کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی، دانشگاه شیراز
علیرضا انوشیروانی
دانشیار دانشگاه شیراز
       میخائیل باختین به ادبیات به عنوان محیطی گفتگومند می نگرد که در آن فرد، از طریق آنچه که او دیگرزبانی می نامد، می تواند مجموعه ای از کلام افراد مختلف- شامل کلام نویسنده، کلام راوی، و کلام شخصیت ها- به همراه مجموعه ای از زبانهای افراد متفاوت که به صورت هنرمندانه ای کنار هم چیده شده اند را بیابد. ادبیات، از نظر باختین، متشکل از لایه های مختلف یک زبان شامل گویش افراد مختلف، رفتار خاص یک گروه، و زبان نسلها و گروههای مختلف سنی یک جامعه می باشد. در میان این صداها که از لایه های مختلف جامعه سر بر می آورند، خواننده با دید هایی چند گانه، که در این شرایط با آن روبرو میشود، آشنا می گردد که در نهایت منجر به درک عمیق تر او از متن می شود. رد پایی از چنین نوع متنی در آثار مهدی اخوان ثالث، به ویژه در دهمین مجموعه شعر او یعنی زندگی می گوید: اما باز باید زیست، که در آن شعرها عمدتا به صورت داستانی نوشته شده اند، قابل مشاهده است. اخوان ثالث از طریق استفاده از صدای افراد متعلق به گروههای مختلف اجتماعی در شعرش که در یک رابطه ی گفتگومند در کنار هم قرار می گیرند و نظرات و دیدگاه های خود را به اشتراک می گذارند، یک متن گفتگومند را به وجود می آورد. بنابراین، هدف این مقاله بررسی گفتگومندی در اشعار مهدی اخوان ثالث در مجموعه شعر زندگیمی گوید: اما باز باید زیست از طریق تئوری گفتگومندی باختین است.
 
کلید واژه ها: مهدی اخوان ثالث، زندگی می گوید: اما باز باید زیست، میخائیل باختین، دیگرزبانی، گفتگومندی، کنش کلام ها.  


    « حیات اجتماعی مردم عصر صفوی از خلال اشعار طالب آملی »
دکترکبری نودهی
 استادیار زبان و ادبیات فارسی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان،گرگان،ایران.
دکتر تقی امینی مفرد
استادیار زبان و ادبیات فارسی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان،گرگان،ایران.
   
        آثار ادبی- اعم از نظم و نثر- از مهم ترین منابع شناسایی و آگاهی یافتن از زندگی اجتماعی مردم و جنبه های گوناگون آن نظیر: آداب و رسوم، سنتها، باورها، عقاید و.... است. در حقیقت، ادبیات هر سرزمین و ملتی به منزله آیینه ای است که می توان تصویر زندگی گذشته و حال آن ملت را به روشنیدر آن به تماشا نشست. با بررسی دقیق و همه جانبه آثار ادبی هر دوره می توان تاریخ جامعه آن عصر را بازسازی نمود که بی تردید چنین بازسازیی به دور از شائبه ها و ابهامات و غرض ورزی هایی است که کم و بیش گریبانگیر تاریخ نگاری بوده و مطالب آن نیز به نسبت کتاب های تاریخی نوشته شده در همان عصر تا حد زیادی قابل اعتماد خواهد بود.طالب آملی از شاعران نامدار سبک اصفهانی(هندی) سده دهم و یازدهم هجری است که در خلال آثار خود و با توجه به فراز و فرودهایی که در زندگی شخصی خویش تجربه کرده، تصویری گویا و روشن از چگونگی زندگی مردم روزگار خویش به دست داده است.به عبارت دیگر،بررسی اشعار طالب آملی اطلاعات ذیقیمتی را درباره جنبه های مختلف زندگی مردم عصر ویدر اختیار خوانندگان قرار می دهد به گونه ای که با مطالعه آن می توان تا اندازه ای به ساختار اجتماعی آن دوره پی برد.  در این مقاله کوشش شده تا گوشه هایی از این عادات و آداب و رسوم و باورهای مردم عصر صفوی را از خلال اشعار طالب آملی به خوانندگان شناسانده شود.

کلید واژه ها: طالب،آداب و رسوم،اشعار،جامعه، مردم.

 

 

 

 

 


تصویر خورشید در غزلیات صائب تبریزی
دکتر الیاس نورایی
عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه
زینب ابراهیمیان
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
     تخیّل اساسی‌ترین عنصرسازنده شعر است که موجب نمایاندن اعمال، افکار، ایده‌ها و بیان اندیشه و تجربه حسی و فراحسی از راه زبان می‌شود. هرشاعر به فراخور استعداد خود در ابداع تصاویر زیبا و بکر  توانسته‌است، توانایی زبان را به نمایش بگذارد و زمینه ورود خوانندگان را به عوالم ایده‌آل و آرمانی ازصور خیال و احساسات بی‌شائبه فراهم کند. صائب تبریزی‌که ‌سرآمد سبک هندی به شمار می‌رود، از تخیّل در تصویرآفرینی پدیده‌های طبیعی به ویژه خورشید بهره  فراوانی برده‌است. از آن روکه سبک هندی ، سبک نوآوری و ابتکار در تصاویر شعری می‌باشد، و صائب نماینده‌ی به حق این سبک به شمار می‌رود. درصدد برآمدیم تا تصاویر شعری صائب که با تکیه بر خورشید آفریده‌است، بررسی کنیم.

کلید واژه ها: صائب تبریزی، خورشید، تشبیه، استعاره، کنایه، ایهام، تمثیل.

 

 

 

 

تحلیل نگرش علامه محمد اقبال لاهوری به پیامبر خاتم(ص) و پیام ایشان

                دکتر الیاس نورایی
عضو هیئت علمی گروه ادبیات دانشگاه رازی کرمانشاه               
فروغ مرادیان
کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامی، مدرس دانشگاه
هیچ شاعری در جهان اسلام یافت نمی شود که در وصف رسول اکرم (ص) و خاندان او ابراز عشق و محبت نکرده باشد. هریک از شعرا از دیدگاه خود در وصف پیامبر(ص) شعری و نغمه ای سروده اند، بعضی از شاعران که جنبه‌ی عرفانی قوی‌تری داشته‌اند از جهات عرفانی و آنکه از جنبه‌ی سیاسی دقیق‌تر بوده است، از جهت سیاست و هرکدام از ظن خود یار او شده و در عظمت وی سخن گفته و شعر سروده‌اند.اقبال لاهوری شاعری است پارسی گوی که در شبه قاره هند توانست با اشعار دلنشین و عرفانیش و با توجه به شناخت کافی از اسلام، مبشر دین مبین اسلام باشد و در شناساندن دین اسلام و خاندان نبوت قدمهایی را بردارد. ایشان از نوادر شاعرانی است که در چندین جهت و از ابعاد گوناگون در شأن رسول اکرم(ص) سخن گفته است؛ به گونه‌ای که در جای جای دیوان، او به بهانه‌های مختلف به وصف جمال، کمال، سیرت، بصیرت، رسالت و نبوت و قول و فعل و سیره‌ی خاتم الانبیاء(ص) پرداخته است. در این نوشتار سعی شده است تا با بررسی آثار علامه اقبال لاهوریبه تحلیل نگرش علامه محمد اقبال لاهوری به پیامبر خاتم (ص) و پیام ایشان پرداخته شود لذا در لابه لای آثار اقبال غور شده و هر جا سخن از وجود رسول اکرم(ص) شده است،به شرح و بسط آن پرداخته ایم.

کلیدواژه ها: اقبال لاهوری، پیامبر خاتم(ص)، اسلام، دین.

 

 

 

 


تأملی در سیر قافیه و ردیف پارسی

دکتر وحیده نوروززاده چگینی
دانش‌آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
     قافیه و ردیف از مهمترین لوازم شعر فارسی هستند که پس از وزن، نقش بسیاری در غنای موسیقی شعر دارند. قافیه و ردیف نشان از فکر و اندیشه‌ی شاعر دارندو عامل حفظ وحدت احساسات و حالات او هستند. از آنجایی که شاعران ایرانی علاوه بر محتوای شعر به ظاهر و ساختار بیرونی آن نیز توجه بسیار داشتند، قافیه و به خصوص ردیف، روند رو به رشدی پیدا کرد تا حدی که در قرن‌های ششم و هفتم شاهد انسجام و استحکام ردیف در شعر فارسی و به خصوص قصیده هستیم. در این مقاله که به بررسی قافیه و ردیفدر قصاید فارسی می پردازد، 50 قصیده ی اول دیوان شعرای مهم هر قرن انتخاب شده است که بسامد قافیه و ردیف را در آن دوره مشخص می کند. علاوه بر این، سیر و تحول انواع ردیف یکی دیگر از موضوعات مورد بررسی ماست که در طول مقاله به آن خواهیم پرداخت.
کلید واژه ها: قافیه ، ردیف ، بسامد قافیه و ردیف ، انواع ردیف، قصیده.

 

 

 


 
بررسی تأثیر پذیری جمیل صدقی زهاوی  از خیام نیشابوری
دکتر وحیده نوروززاده چگینی
 دانش‌آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
الهام مریمی،
 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
    ادبیات تطبیقی امروزه یکی از رشته‌های مطرح در حوزه‌ی ادبیات ملل مختلف به حساب می‌آید که در درک بیشتر مفاهیم اشعار، تأثیر و تأثر شاعران از هم و بررسی ادبیات با نگاه فرا ملی کمک چشمگیری می کند. در این میان، دو ادب فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان سهم بسزایی در پیاده سازی مؤلفه‌های ادبیات تطبیقی در آثار خود دارند؛ به ویژه این که شاعران و نویسندگان هر دو ادب در ارائه‌ی افکار و آراء، مشابه و منطبق برهم عمل کرده‌اند. بر همین اساس در این مقاله تلاش کردیم که به بررسی افکار دو شاعر بزرگ ایران و عراق، خیام و جمیل صدقی زهاوی بپردازیم و از آنجایی که صدقی زهاوی، رباعیات خیام را ترجمه کرده است، به موارد تأثیر پذیری او از مضامین فکری نهفته در اشعار خیام اشاره می‌کنیم. برای این مهم، با معرفی مختصری از دو شاعر و افکار آنها به بررسی جلوه‌هایی از تأثیر پذیری صدقی زهاوی از خیام می‌پردازیم.

کلید واژه ها: خیام ، جمیل صدقی زهاوی ، مرگ و بی وفایی دنیا ، پوچ گرایی ، جبرگرایی، حیرت ، لذت پرستی و خوش باشی

 

 

 

 


بررسی تطبیقی تصویر مرگ در شعر فروغ فرخ زاد و نازک الملائکه
دکتر علی نوروزی
 استادیار دانشگاه فردوسی مشهد گروه زبان و ادبیات
یسرا  رابحی دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات تطبیقی دانشگاه فردوسی مشهد .
   هدفِ این مقاله بررسی تطبیقی استعاره ی مفهومی مرگ در دیوان فروغ فرخزاد و نازک الملائکه می باشد. روش کار براساس نظریه استعاره مفهومی از نظرگاه  زبان شناس غربی جرج لیکاف است. ابتدا با بررسی شعرهای هر دو شاعر استعاره های مفهومی مرگ را تعیین می کنیم، سپس به تطبیق آنها از نظر اینکه زبان شاعر تا چه حد توانسته از زبان استعاری روزمره فراتر رفته و موفق به خلق استعارات تازه تر و شاعرانه تری شده است می پردازیم. در آخر به این نتیجه می رسیم که فروغ فرخزاد ، توفیق بیشتری در خلق  زبان شاعرانه و ناب در حوزه ی استعاره ی مفهومی مرگ داشته است.

کلید واژه ها: استعاره ی مفهومی، مرگ، فروغ فرخزاد، نازک الملائکه.

 

 

 

 

 

 

تصویر پردازی واژۀ«باد» در ارتباط با مضمون عشق در شعر فروغ فرخزاد

زهرا نوری
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه
      با مطالعۀ دقیق دیوان شعر فروغ فرخزاد این نکته قابل تأمل است که فرخزاد در اشعاری که مضمون عشق دارد مخصوصاٌ  در دورۀ دوم شاعری، مکرراٌ از واژۀ باد استفاده نموده  و تصویرهای شاعرانۀ زیبایی از این واژه ساخته است. مهم این است که ارتباط منسجم و معنا داری  بین این تصویر پردازی ها با مضمون عشق وجود دارد؛ نگارنده در این مقاله سعی نموده است با ارائه نمونه های  شعری، چگونگی تصویرپردازی، ارتباط معنادار و نمادین واژه باد را با مضمون عشق در دیوان فرخزاد بررسی نماید.

کلید واژه ها: باد، عشق، شعر، فرخزاد.
 

بررسی داستان «زنی که مردش را گم کرد» صادق هدایت بر مبنای مکتب ناتورالیسم
زهرا نوری
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه
زهرا نجفی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه
      صادق هدایت از نویسندگان برجسته و صاحب سبک  در عرصۀ ادبیات داستانی معاصر است که آثار تأثیر گذاری در ادبیات معاصر خلق کرده است در این مقاله داستان کوتاه«زنی که مردش را گم کرد» از آثار این نویسنده از لحاظ بینش و نگرش هدایت بر مبنای مکتب ناتورالیسم مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است و با مشخص نمودن موارد جزئی اصول و ویژگی های مکتب ناتورالیسم، بیان شده است که هدایت تا چه حد از عقاید ناتورالیست ها در این داستان پیروی کرده و تا چه اندازه از عقاید آنها دور بوده است.

کلید واژه ها: داستان، ناتورالیسم، هدایت، زن.

 

 

 

 

 

تاثیر فصوص الحکم ابن عربی بر آثار عراقی
دکتر محمدعلی نوری ( خوش رودباری)
مدرّس و مدیر گروه ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان مازندران
مرکز تربیت معلم دکتر شریعتی ساری ( معین)
   اندیشه های ابن عربی با یک واسطه یعنی صدرالدین قونوی به فخر الدین عراقی رسید. آن چنان که مشهور است او لمعات خود را در اثنای درس فصوص قونوی نوشت. استادش هم بعد از خواندن آن گفت: مقصود صاحب فصوص جز این نیست. جالب توجه است که تاج الدین حسین خوارزمی شارح معروف فصوص به تأثیر پذیری عراقی از ابن عربی پی برد و در مواضع متعددی از اثر خود، شواهدی را از آثار عراقی دالّ بر موضوع مذکور، نقل کرد. عراقی در زمینه حرکت حبّی و عشق، اعیان ثابته، خلع و لبس، انسان کامل، خیال و بویژه وحدت وجود و آثار منتج از آن یقیناً از اندیشه های ابن عربی متأثر شده است.این تأثیر در کلام عراقی کاملاً واضح و مبرهن است و گاه غیر مستقیم و پوشیده است. چرا که عراقی با زبان شعر سخن می گوید.

کلید واژه ها :
ابن عربی، عراقی، حرکت حبّی، عشق، اعیان ثابته، انسان کامل، خیال ، خلع، لبس، وحدت وجود، تمثیل.

 

 

 

 

 

 


واقع‌گراییِ(رئالیسم) کودکانه در داستان‌های هوشنگ مرادی کرمانی
مطالعه‌ی موردی داستان‌های «بچه های قالی‌باف‌خانه»، «مشت ‌بر پوست» و «خمره»
محمود نوریان محمدی*
 دکترمحمد حسینایی**
 دکتر اکبر شامیان ساروکلایی***
        این پژوهش، ضمن بحثی اجمالی درباره‌ی نقش مکتب واقع‌گرایی در ادبیات کودک، به نقد و تحلیل درون‌مایه‌های واقع‌گرایانه در داستان‌های هوشنگ مرادی کرمانی اختصاص دارد. مرادی کرمانی درون‌مایه‌های داستان‌هایش را از واقعیات و مسائل روزمره‌ی زندگی برگرفته و آن‌ها را با مهارت نویسندگی‌اش آمیخته است. دوران کودکی وی نیز در شکل‌گیری داستان‌ها‌ی مذکور نقش به‌سزایی داشته است. در داستان‌های او نه تنها شخصیت، مکان و زمان بسیار عینی و ملموس توصیف شده‌اند، بلکه بازتاب مشکلات کودکان نیز از واقعیت‌های بطن جامعه نشأت گرفته است. نگارنده‌ در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا نشان داده است که درون مایه‌های استخراج شده در داستان‌های مرادی کرمانی شامل معضلات اقتصادی، نابرابری‌های اجتماعی، مشکلات آموزشی و تربیتی است و البـته فقـر از مهم‌ترین و پرکاربردتـریـن آن‌هاست. مرادی کرمانی در سه داستان‌ «بچه‌های قالیباف‌خانه»، «خمره» و «مشت بر پوست» توجهی ویژه به دوران کودکی و مشکلات و مسائل آن داشته است. گرچه ساختار این داستان‌ها مبـتنی بر واقع‌گرایی اجتماعی است اما نویسنده گاهی واقـع‌گرایی انتقادی را نیز با آن درآمیخته است.
      کلیدواژه ها: واقع گرایی (رئالیسم)، تحلیل محتوا، ادبیات کودک و نوجوان، داستان‌های هوشنگ مرادی کرمانی.

* دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند
**استادیار دانشگاه بیرجند
***استادیار دانشگاه بیرجند

 

 

 

 


خدا، طبیعت، کودکی و مرگ در اشعار هنری وان و سهراب سپهری
 آزاده نیرومند
 مربی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد دورود
      هنری وان، شاعر قرن هفدهمی و متافیزیک انگلستان، و سهراب سپهری، شاعر معاصر ایرانی، دو شاعری هستند که هرچند از نظر زمانی، زبانی و فرهنگی هیچ گونه آشنایی و قرابتی با یکدیگرندارند، اما از نظر نگاه به پدیده های گوناگون و اندیشه و عقاید، اشتراکات بسیاری دارند. این شاعران، از نظر عرفانی، دیدگاه خاص خود به آفریننده جهان هستی، طبیعت،ارتباط انسان با خدا و مقوله ی مرگ از عقایدی مشابه برخوردارند. هردو شاعر به عرفان طبیعت روی آورده و سخن از سایه ابدیت و نزدیکی به خدا در دوران کودکی می گویند. یگانگی اندیشه و اشتراکات ذهنی وان و سپهری، همچنین در خصوص نزدیکی طبیعت و کودک به واقعیت های روحانی قابل تعمق و بررسی است.

کلید واژه ها: خدا، کودکی، طبیعت، مرگ، هنری وان، سهراب سپهری

 

 

 

 
همه هیچ‌اند هیچ، اوست که اوست
(مطالعه‌ای تطبیقی میان اندیشه‌ی وحدتِ وجودِ
فخرالدّین عراقی و عارفِ آلمانی، مایستر اکهارت)

دکتر محمّدیوسف نیّری
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
شیرین رزمجو بختیاری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
گرایش ادبیات عرفانی دانشگاه شیراز
وحدتِ وجود تعبیری است که عرفا از تجاربِ شهودیِ وحدتِ خود داشته‌اند. هرچند اکهارت از نظریه‌پردازانِ وحدت وجود در عرفانِ مسیحی است و عراقی وحدت را با بیانِ شیفته‌وار و ذوقی‌ـ‌هنریِ خود تبیین نموده است، امّا اشتراکاتی بینِ این دو در زبان و تعبیرها یافت می‌شود. عراقی یکی از پیروان و مبلّغانِ راستینِ ابنِ‌عربی در ایران، با تکیه بر پیشینه‌ی ذوقیِ وحدت وجود در بینِ عرفای اوّلیه است. اکهارت نیز عارفِ پرشورِ آلمانی و نظریه‌پردازِ وحدتِ وجود در عرفانِ مسیحی است. در این پژوهش با تکیه بر آرای مایستر اکهارت و فخرالدّین عراقی در بابِ وحدتِ وجود به برخی وجوهِ اشتراک آن دو به قرارِ زیر پرداخته‌ایم: 1ـ نقشِ محبّت و معرفت در اتّحاد با خدا؛ 2ـ تمثیل‌هایی به منظورِ تبیینِ وحدتِ وجود؛ 3ـ متناقض‌نما و شطح؛ 4ـ حجاب و Little Point(=دقیقه). عرفان اسلامی و مسیحی هر دو، برگرفته از ادیانِ توحیدی است، بنابراین وحدت به عنوانِ مفهومی بنیادی در هر دو مکتب مطرح شده است که نشأت گرفته از فطرتِ انسانی و اندیشه‌ی توحیدی است، هرچند ممکن است تفاوت‌هایی در تعبیر و بیانِ این مفهوم وجود داشته باشد.

کلیدواژه ها: وحدت وجود، اکهارت، عراقی، محبّت، تمثیل، متناقض‌نما، شطح، وحدتِ شهود، تعبیر، تجربه، حجاب.

 

 

حجاب روی تو هم روی توست در همه حال
(مطالعه‌ی تطبیقی نظریه‌ی «الحجاب» ِعرفان اسلامی
و «مایا» در کیش هندو)
دکتر محمّد یوسف نیّری
استاد بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
الهام خلیلی جهرمی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
نظریه‌ی الحجاب، یکی از برجسته‌ترین آموزه‌های عرفان اسلامی است که بیان‌کننده‌ی چگونگی ارتباط خداوند با خلق است. این نظریه در عرفان و ادبیات با بیانی شیوا و تمثیل‌هایی گویا و رسا تبیین شده‌است. مفهوم این آموزه در کیش هندو به «مایا» تعبیر می‌شود که اشتراک‌های فراوانی با نظریه‌ی «الحجاب» دارد. از آن‌جا که منشأ عرفان، فطرت و دلِ حق جوی بشر است، این وجوه مشترکی که بین عرفان‌های اقوام مختلف دیده می‌شود، خواننده را خواه ناخواه متوجّه این امر می‌سازد که دل آدمیان که خلاصه‌ی عالم است به آسانی از جغرافیای بیرون می‌گذرد و در جغرافیای درون به یگانگی و وحدت می‌رسد. در این پژوهش با توجّه به متون ادبی و عرفانی به تعریف «حجاب» پرداختیم و از میان بزرگان عرفان و ادب دو نماینده‌ی شایسته را برگزیده‌ایم؛ یکی قاضی سعید قمی و دیگری عین‌القضات و اندیشه، نگاه و بیان این دو بزرگ را در مورد نظریه‌ی «الحجاب» مطرح نموده‌ایم. سپس در مکتب ودانتای عاری از ثنویت هند، نیروی خلاقه و استتار «مایا»، داستان «نارادا» و ویژگی‌ها و تمثیل‌های «مایا»را بررسی نمودیم و در نهایت  وجوه مشترک «مایا» و «حجاب» را ارزیابی کرده‌ایم.

       کلید واژه ها: نظریه‌ی «الحجاب»، قاضی سعید قمی، عین‌القضات، مکتب ودانتا، نیروی استتار «مایا»، نیروی خلاقه‌ی «مایا».

 

 

 

نوستالوژی در شعر حسین پناهی
یوسف نیک روز
استادیار گروه ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
 فرزانه محمدی
 دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج 
یکی از مباحث مهم روانشناسی "نوستالوژی " یا غم غربت است که ارتباط قومی با حافظه و خاطره داشته وبه طور ناخودآگاه در ذهن شاعر یا نویسنده بروز کرده ومتجلی می شود نوستالوژی راحسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با این گذشته ها دانسته اند . مفهوم نوستالوژی ، تاریخی به قدمت هبوط حضرت آدم ( ع) دارد و از دیرباز درون مایه ی بسیاری از آثار ادبی در بر می گرفته است . حسین پناهی از جمله شاعران معاصر بوده است که چون دوران شیرین کودکی و نوجوانی خود را در میان عشایر و روستاییان ساده دل گذرانده و با آداب و رسوم زندگی روستایی وعشایری پرورش یافته بود ،اندوهی عمیق به علت دوری از سرزمین مادری وحسرت گذشته های خوش از دست رفته ، در شعرش به صورتی برجسته ومستمر  موج می زد . همچنین با توجه به این که حسین پناهی بیشترین دوران زندگی اش را در شهر پرازدحام تهران گذراند ، پیوسته با خویشتن خویش به خلوت می نشست و با تفکر در هستی وزندگی بشر ، در حسرت دوران زندگی آدم (ع) در بهشت و آرزوی بازگشت به دوران نخستین بشر و روزگار دوری از آلودگی و ناپاکی ، حزن و اندوه دائم و همیشگی بر وجود او سایه افکنده بود که این موضوع مهم هم در جای جای آثار وی به اشکال مختلف آمده است .
 
کلید واژه ها : نوستالوژی ( غم غربت )، حسین پناهی ، شعر معاصر ، روان شناسی .

 

 

 

 

 

 

 

نگاهی نو به صنعت تشخیص بر اساس زبان حال( آنیمیسم) و بافت موقعیتی کلام
یوسف نیک روز
 استاد یار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
      تاکنون در همه ی کتب بیان سنتی ، صنعت تشخیص (انسان مدارانه) را نسبت دادن و اضافه کردن خصوصیات ، صفات ، اعضا وعواطف انسانی ( جانوری )به اشیا و مظاهر طبیعت و امور انتزاعی و موجودات بی جان دانسته اند .به این معنی که شاعر یا نویسنده در این موجودات تصرف کرده و از رهگذر نیروی تخیل خویش بدان ها خصوصیت انسانی از قبیل حیات ، حرکت و جنبش و احساسات مختلف بخشیده است . در حالی که در بیان جدید بر اساس زبان حال (آنیمیسم )، همه ی موجودات و پدیده ها (جماد ، نبات و حیوان ) همچون انسان ، زنده و پویا و گویا هستند و از احساسات و عواطف خاصی برخوردارند .این تفکر هم در فرهنگ انسان باستان و هم در قرآن و احادیث و آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان بازتابی وسیع داشته است .بنابراین قدرت تخیل شاعر و نویسنده در نسبت دادن و بخشیدن صفات انسانی به سایر موجودات و امور انتزاعی نیست بلکه در برقراری پیوند عمیق احساس و عاطفه خود با عواطف پنهان و به ظاهر خاموش سایر موجودات نقش برجسته ای داشته است . به عبارتی این شاعرو نویسنده نیست که این گونه صفات را به موجودات نسبت داده و بخشیده است  بلکه هنر مهم شاعر درک و شناخت این گونه احساسات و خصوصیات موجودات است که آن را با زبانی شیوا و رسا و پراز احساس بیان می کند . همچنین یکی از معیارهای مهم شناخت و تمییز صنعت تشخیص از غیر آن که دارای احساسات و عواطف وبرخی اعضا و ابزارانسانی بوده  ،  بافت موقعیتی کلام است ، یعنی از بافت کلی و ترکیب مجموع اجزای کلام در هندسه شعرو معنا و مفهوم  و قرائن موجود در عبارت  می توان صنعت تشخیص را از غیرآن مشخص و معلوم ساخت .البته تفصیل و شواهد آن در متن خواهد آمد.
کلیدواژه ها: استعاره مکنیه ، تشخیص ، زبان حال ،آنیمیسم ،  بافت موقعیتی کلام.


بررسی نقش نقال به عنوان «راوی» در طومار جامع نقالان معروف به «هفت لشکر»

عاطفه نیکخواه
یدالله جلالی پندری
هنر نقالی به عنوان کهن‌ترین  و ریشه‌دارترین، نوع ادبی (ژانر) در نمایش‌های عامیانه، شکل یافتۀ کنش و روایت «نقال» است. این تأتر عامیانه که در بستر ارتباطی مستقیم میان گوینده و شنونده و در نتیجۀ همذات پنداری آنان شکل می گیرد؛ محملی مناسب را برای روایتگری نقال و حرکت میان روایت – صحنه، نقال – قهرمان رقم خواهد زد. حضور نقال به عنوان راوی در بعضی صحنه‌سازی‌های روایت، از جایگاه ویژه‌ای در هدایت بیننده و افزایش ظرفیت هنر نمایشی وی برخوردار است. بر این اساس، «طومارها» به عنوان مأخذ نقالان برای داستان گویی دارای قابلیت‌های خاصی برای ارائه هنر نمایشی نقال است. «هفت لشکر» نیز از جمله «طومار جامع نقالان» در عهد قاجار است که زمان کتابت آن به سال 1292 هجری قمری بر می‌گردد؛ و در اصل نام یکی از نبردها/ روایت‌های مشهور نقالی است که از روی شهرت بر یکی از طومارهای جامع نقالان اطلاق شده است. بنابراین در این پژوهش کوشش شده، به عملکرد روایتی نقال در کنار بازیگری و نقش مهم و تأثیرگذار وی به عنوان راوی در جریان روایت در کتاب «طومار جامع نقالان» پرداخته شود. از آنجا که حضور نقال به عنوان راوی، وی را در حفظ چارچوب روایتش و در واقع فاصله میان «روایت» و «بازی» یاری خواهد کرد؛ تمهیداتی از جمله تغییر صحنه و کاربرد روایت‌های موازی و گه‌گاه تودرتو، در کنار برخورداری از راوی بی‌طرف (زاویه دید نمایشی) در صحنه‌های رزم، استفاده از برش‌های میان نقل از طریق اشعار گوناگون متناسب با روایت و همچنین تغییر لحن کلام در ارتباط با روایت راوی از جمله شگردهای موردبررسی در داستانسرایی نقال است. استفاده از زاویه دید نمایشی در بطن روایت دانای کل، به عنوان شگردی غیرمفسرانه، امکان تغییر صحنه و استفاده از روایت‌های موازی را برای رفت و آمد نقال از «روایت به بازی» و از «بازی به روایت» بیش از پیش فراهم می‌سازد. در زمینه برش‌های میان نقل نیز، حضور راوی و فاصله گرفتن از قهرمان‌ها، به همذات پنداری هرچه بیشتر خواننده با شخصیت‌ها منجر شده و در نهایت، کاربرد لحن متناسب با روایت از جانب نقال در کنار بازیگری وی به حفظ تعادل میان بازیگری – روایت و خلق فضا و صحنه‌های حماسی انجامیده است.

کلیدواژه ها: نقالی، نقال، راوی، طومار جامع نقالان معروف به «هفت لشکر»، شاهنامه.

 

 

 


درد دین در  شعر اقبال لاهوری( شاعری از شبه قاره هند )
یوسف نیک روز
استادیاروعضو هیات علمی گروه ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
    بی تردید شناخت اندیشه ، آرمان و اهداف اقبال لاهوری نه برای افراد عادی و عامی که برای روشنفکران و اقبال پژوهان تاکنون امکان پذیر نبوده است ،.بنابراین واکاوی لایه های ناشناخته  و عمیق شخصیت وی در زمینه های مختلف ، ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید . پژوهش حاضردر جهت شناساندن بخشی از اندیشه ایشان با عنوان "درد دین"فراهم  شده است . اقبال دانشمندی اندیشمند ،فیلسوفی اسلام شناس ،روشنفکری منتقد و شاعری معتقد است که با درک زمان ، پیوسته درد دین داشته و مسلمانان را به بیداری ، خود باوری ، زمان شناسی ، تحرک و شکوفایی در همه ی جنبه های فردی و اجتماعی و عرصه های علمی ، سیاسی ، فرهنگی و اعتقادی دعوت می کرده است .  چراکه عصر اقبال مصادف با تاریک ترین دوره هایی است که کشورهای اسلامی از سده هفتم به بعد به خود دیده است . در آن اغلب کشور های اسلامی به نوعی تحت استعمار و استثمار غرب بوده و مسلمانان با تقلید از مظاهر فریبنده و ظاهر فریب غرب به بن بست فکری و واخوردگی دینی و انفعال سیاسی و رکود علمی در آمده بودند از این رو اقبال درد مندانه آنان را به بازگشت به خویشتن خویش و کسب علوم و مهارت های متنوع و به خصوص دین باوری همراه بالندگی و ترقی توصیه می نمود.                                  
اقبال ضمن پاسداشت جوهره ی دین که همان قرآن و سنت ها و باورها ی ریشه دار است آن را به موازات ضروریات زمان ، معرفی می کند ومعتقد است که احتجاجات برخی  فقها وملاها که اغلب  مبتنی بر خرافات و تحجر بوده و تاویلات متصوفه که براساس  تفکرات یونانی به خصوص نوافلاطونی و پلوتینوس است و همچنین استدلالات فلاسفه  که صرفا جنبه ی نظری و تئوری داشته و از حقیقت دین فاصله دارد ، نقشی در اصلاح امور زندگی فردی و اجتماعی جامعه اسلامی جهت پیشبرد اهداف آن ندارد و باید از آنان دوری کرد. به نظر اقبال آموزه های دینی  که بسیار زیبا ، با نشاط ، کامل و شادی بخش است باید پیوسته پویا ، نوگرا وهماهنگ با زمان و زمانه باشد و نباید آنها را در قید قالب ها و مفاهیم کهن و صرفا سنتی و خشک و بی روح  محبوس و محدود کرد تا مانعی برای شکوفایی و رونق به روز جامعه شود.،از این رو این مهم در بخش اعظمی از سرودها و نوشته ها و گفتارهای اقبال دیده می شود که تفصیل آن در متن خواهد آمد .

کلیدواژه ها: درد ، دین ، شعر، اقبال لاهوری.

 

 

 


بررسی موسیقی شعر محمد علی بهمنی
دکتر عبدالله واثق عباسی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسیدانشگاه سیستان و بلوچستان
آمنه دهقانی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
صدیقه تقوی اصل
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
      موسیقی یکی از عناصر سازنده شعر است که کلام را برجسته می‌سازد و سبب تمایز زبان نظم از نثر می‌گردد. ابزار آفرینش موسیقی شعر از سه بعد قابل بررسی است: وزن عروضی، قافیه و ردیف و تکرارهای آوایی درون ابیات. تأثیر موسیقی کلام در نفوس غیر قابل انکار است. از همین روی شعر برای تأثیرگذاری به موسیقی نیازمند است. محمد علی بهمنی یکی از برجستگان و ناموران غزل‌سرای معاصر است که با سرودن غزل‌های نیمه سنّتی گامی مهم در مسیر شعر معاصر برداشته است. او از جمله شاعران معاصریست که تاکنون بررسی دقیقی در شعرش صورت نگرفته است. مقاله‌ی حاضر عنصر موسیقی (بیرونی، درونی، کناری) را در اشعار بهمنی تبیین و تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده است که؛ موسیقی شعر او، همچون آئینه‌ای از روح حساس و لطیف اوست. بهمنی در انتخاب آهنگ و وزن مناسب برای غزلیات خود بسیار موفق عمل کرده است، که این هماهنگی اوزان کاملاً محسوس است. پرکاربردترین وزن در اشعار او بحر مجتث و مضارع است. قافیه و ردیف‌های شعری او اگر چه معمولی اند، امّا به گونه‌ای به کار گرفته شده که به تکمیل موسیقی و زیبایی شعر کمک شایانی نموده است. همچنین موسیقی حاصل واج‌آرایی، تکرار، جناس و ... در شعر او گوشنوازی می‌کند. بنابراین تکرارها، خصوصاً تکرار واژه، در موسیقی آفرینی شعر شاعر نقش کارآمدی داشته و خوشنوایی را با هماهنگی و نظم خاصی همراه ساخته است.

کلیدواژه ها: موسیقی، شعر، محمدعلی بهمنی، عروض وقافیه، ردیف، بدیع.

 

نمود فرهنگ در تاریخ بیهقی
دکتر مهوش واحد دوست 
 رویادلگشایی
نمود انسجام اجتماعی حاکم برجامعۀ سده های گذشته در نوشته های نویسندگان وسروده های شاعران اندیشمندایرانی، بررسی این آثارارزشمند را از ابعاد مختلف از جمله بعد جامعه شناسانه، بطور قوی می طلبد.یکی از این آثار والا تاریخ بیهقی است.زر نوشته ای غنی وماندگار که با قلم توانای ابوالفضل بیهقی، دبیر شایستۀ چهارسلطان غزنوی، بر اوراق تاریخ، بطور جاودانه حک گردیده است.در این مقاله بر آنیم که برجستگی های فرهنگی این کتاب ادبی جاذب را از بعد جامعه شناسی، برجسته ساخته و بررسی نماییم. برخی از این ابعاد، عبارتند از: نهاد سیاست، رهبری، نظارت و کنترل، جرایم، ضمانت های اجرایی، سلسله مراتب، جنگ، که در این کتاب به مصادیق آن از قبیل: "توقیع پادشاده برنامه، گشاد نامه ها، پیشنهاد همه پرسی، مشرف نهانی گماشتن، طریقه سنگسار کردن مجرم، سرگشتگان را بر سه پایه نهادن، به چوب بستن فراشان، درجه نشستن و ایستادن در حضور پادشاه، منجنیق بر کار کردن و جنگ ریشاریش و ..." بر می خوریم. همچنین هنجارها و آیین و رسوم متعدد از جمله مراسم جشن های مهرگان، فطر، نوروز و ... و آیین خنیاگری، رسوم خلعت دادن و خلعت پوشیدن، رکاب بوسیدن، اسب خواستن، طرز استقبال از خلیفه، خدمت کردن پادشاه، خوازه زدن در مراسم پیشباز، شکار پره و ... موجود می باشد که در طبقه هنجار ها جای گرفته است. نیز مواردی از قبیل ازدواج: "جامه دامادی خداوند زاده در عقد نکاح و عروسی"، تعلیم و تربیت: "آموختن قرآن در دبیرستان و ریاضت های جوانان"، جایگاه زنان: "فریفتن زنان از روی نصیحت"، مناسک گذر: "تطهیر کردن فرزند" و ... به چشم می خورد که نشانگر غنای تاریخ بیهقی از نهاد های جامعه شناسی می باشد که در این مقاله بحث و بررسی شده است.

کلیدواژه ها: جامعه شناسی، تاریخ بیهقی، نهاد، فرهنگ. 

 


بررسی صور خیال شعر قیصر امین پور از منظر اصطلاحات عامیانه
                                                                                 علی واسو جویباری
دبیر ادبیّات فارسی شهرستان جویبار و دانشجوی دکترای دانشگاه تاجیکستان   
     قیصر امین پور از شاعران برجسته‌ی دهه‌های اخیر است که اشعارش در میان شعر دوستان،با اقبال رو به رو شده‌است.کاربرد اصطلاحات عامّه در این امر، سهم به سزایی داشته،درحالی که این موضوع،از نظر محقّقان و پژوهندگان دور مانده‌است.از شگردهای امین پور، به کارگیری اصطلاحات عامیانه ، برای ایجاد و آفرینش صور خیال وارتقای سطح شعری‌است. توجّه شاعر به اصطلاحات عامیانه و مردمی برای تاثیرگذاری و ارتباط هرچه بیش‌تر با مخاطباشعارش ، جلوه ای خاص دارد.شاعر با استفاده ازتعابیر و اصطلاحات عامّه وپرکاربرد امروزی ، ایهام های زیبایی را خلق کرده، که ایهام های لطیف حافظ را فرا یاد می آورد، به کارگیری هنرمندانه و هوشمندانه‌ی این اصطلاحات عامّه، در جهت آفرینش صور خیال، ازنکات قابل تامّل شعر اوست که در این مقاله به آن پرداخته می‌شود.

کلیدواژه ها: صورخیال،اصطلاحات عامّه، قیصر امین پور.

 

 

 

 

 


توحید معرفت شناسانه در دیدگاه بهاءالولد و مولویبر اساس مثنوی و معارف
بتول واعظ
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
    این مقاله، پژوهشی است دربارۀ دیدگاه های معرفت شناسانه مولوی و بهاءالولد، در زمینه توحید، وحدت وجود، بحث ذات و صفات و اسماء خداوند و بیان جنبه‌های مشابه و متفاوت اندیشۀ آنان. در بخش نخست مقاله مفهوم توحید و اصطلاح وحدت وجود در مکتب برخی از عرفای مشهور بیان شده است، سپس خداشناسی معرفت شناسانه مولوی و بهاءالولد در مورد معنای توحید، تفاوت توحیدی انسان ها به دلیل اختلاف نظرگاه های آنان، فنای ذاتی، بحث رؤیت، مظاهر معرفت و جلوه های حق به عنوان یکی از ابزارهای معرفت توحیدی، مقوله عشق، طلب و ... مورد بررسی، تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. در بخش سوم مقاله، دیدگاه های این دو عارف بزرگ دربارۀ ذات و صفات و افعال خداوند بیان شده و اختلاف و اشتراک دیدگاه های آنان در زمینه خلق باواسطه یا بی واسطه خداوند، فاعل حقیقی بودن خداوند، عین ذات بودن صفات خداوند یا عارض بودن صفات بر ذات، علت ناپذیری افعال خداوند، به بحث گذاشته شده است.

کلید واژه ها: بهاءالولد، مولوی، توحید، وحدت وجود، ذات و صفات و اسماء خداوند، فنای ذاتی، رؤیت

 

 

گیسو نشانه‌ی علویان و  بازتاب آن در ادبیات پارسی
بتول واعظ
استادیار گروه زبان و ادب پارسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
رقیه کاردل ایلواری
کارشناس ارشد زبان و ادب پارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
     نوشتار حاضر به بررسی تاریخچه‌ی گیسو، معانی لغوی، اصطلاحی و عرفانی آن و سیر تحول معنای گیسو در شعر شاعران پارسی زبان به ویژه ناصر خسرو که شاعری علوی مذهب است، می‌پردازد. در این مقاله بر آن بوده‌ایم به بحث نشانه‌شناختی گیسو که هم در شعر شرعی و زهد‌گرای فارسی (اشعار ناصر خسرو) و هم در اشعار عارفانه و هم در نزد قلندریان و صوفیان به صورت یک اصطلاح یا نشانه به کار رفته‌است، بپردازیم. و نشان دهیم که گیسو و بلندی آن در هر دوره‌ای و در نزد هر فرقه‌ای با توجه به زیرساخت‌های متفاوت فرهنگی، دینی، اجتماعی و سیاسی دارای معنا و مفهومی متفاوت بوده‌است.
کلید واژه‌ها: ناصرخسرو، علویان، شیعیان، فاطمیان، قلندریان، گیسو

 

 

 

بررسی مناسک حج در شعر خاقانی
مرادعلی واعظی

    در چشم انداز ادب فارسی ، منظره شکوهمند حج از زیبایی و جذابیت خاصی برخوردار است ، اگرچه این فریضه الهی در آثار بیشتر شاعران و نویسندگان ادب فارسی به اشکال گوناگون به نمایش گذاشته شده است، اما شعر خاقانی با شعر همه شاعران متفاوت می باشد . اوبیش از همه شاعران به کعبه و مکه و مناسک حج نظر داشته و به جرات می توان گفت که این فریضه الهی در ادب فارسی در آینه ی شعر هیچ شاعری به اندازه شعر خاقانی نمود نداشته است . با توجه به این که در خاقانی دارای اشعارسروده های فراوانی در زمینه حج می باشد ، نگارنده مقاله پس از بررسی اجمالی مناسک حج ، در صدد آن است که روشن سازد شاعر بلند پایه شروان حج و مناسک آن را چگونه در شعر خود نمود بخشیده است . ارادت خاقانی به حج و اعمال آن ، به قدری زیاد است که از سرصفای دل وژرفای باطن به توصیف این فریضه الهی پرداخته و فراتر از یک مسلمان معتقد ، در آیینه شعرش، تصاویر بکر و زیبا از حج و مناسک آن ارئه داده .                             
 
کلید واژه : خاقانی ، مناسک حج، حجرالاسود، زمزم.

 

 

 

 

 


حیوانات در ضرب المثلهای چینی و فارسی
خانم وانگ زینگ رونگ *
ضرب المثل، یکی از فرمهای زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد، و هم در فرهنگ تاثیر می گذارد. به روشنی پیداست که انواع حیوانات در متون ادبی، بویژه در ضرب المثلهای  زبان فارسی و چینی به کار می روند؛ اما کاربرد و معانی آنها یکسان نیست. از این رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که علت تفاوت کاربرد حیوانات در ضرب المثلهای چینی و فارسی چیست؟ بر اساس مطالعات صورت گرفته، دربارۀ کاربرد وعلت این تفاوت، از جملۀ آنها، تأثیرات فرهنگی و جغرافیایی بر یک زبان را می شود پیدا کرد. در این مقاله کاربرد حیوانات در امثال، در دو زبان چینی و فارسی و اهمیت آنها در زندگی روزمره، و اینکه حیوانات مختلف در ضرب المثلها چگونه به کار برده می شوند، بررسی خواهد شد.

کلید واژه ها : ضرب المثلهای چینی، فارسی، اژدها، شیر، اسب ، توتم.


----------------------------------
*.  استادیار بخش فارسی دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای، چین

 

 

 

 

 

 


بررسی و تحلیل آرایه تشخیص در مثنوی هفت پیکر
   *حمید ولی زاده
      **جواد صدیقی
هفت پیکر چهارمین منظومه از خمسه‌ نظامی گنجوی است که تعداد ابیات آن بالغ بر پنج هزار بیت می شود، این مثنوی شامل تعاریف و توصیفات متنوعی است که از سویی به طبیعت و عناصر گوناگون طبیعی مربوط می‌شود و از سوی دیگر وصف شخصیّت‌های داستانی و محافل بزم و رزم و نظایر آن را در بر می‌گیرد. وقتی از منطومه‌های داستانی ممتاز و عالی سخنی به میان می‌آید، نمی‌توان از هفت‌پیکر یادی نکرد. در این مقاله پژوهشی که به صورت توصیفی- تحلیلی به سامان رسیده است، سعی نگارنده بر آن است تا  بخشی از این توصیف‌ها را که شامل انواع گل‌ها و درختان می‌شود با نظر به عناصر سازنده‌ آنها مورد بررسی و مطالعه و تحقیق قرار دهد.

کلیدواژه ها: نظامی، هفت‌پیکر، توصیف، گل‌ها و درختان.

 


*کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
** کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

 

 

 

 

 


مقایسه تطبیقی اشعار کمال خجندی با شاعران طراز اول(حافظ، سعدی، خیّام)
حمید ولی زاده
     زبان اشعار کمال خجندی- استاد بلا منازع سخن سرایی- شیوا، دلکش و دلنواز است؛ آن سان‌که توانسته با استفاده از این شگرد خاصّ زبانی خود، حکمت‌های عالی مرتبه را با روانی و خوش آهنگی - به دلیل خصوصیّت‌های بدیع - در ذهن مخاطبانش جای دهد. در این مقاله- سعی نگارنده بر آن است که اندکی از اشعار کمال را با شاعران دیگر مقایسه و اندکی هم از ویژگی های اشعار او را بررسی کند.

کلیدواژه ها: کمال خجندی،‌ سعدی،‌ حافظ،‌ خیام، فولکلور، کنایه.

 

 

 

 

 

نوستالژی در مثنوی معنوی مولوی(دفتر دوم)
حمید ولی زاده
        کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
     نوستالژی یک  اصطلاح روان‌شناسی است، به معنای رفتاری که ناخودآگاه در میان شاعر یا نویسنده بروز کرده و متجلّی می‌شود. نوستالژی یعنی حسّ دلتنگی و حسرت انسان‌ها به گذشته و به آن چیزهایی که در زمان حال آنها را از دست داده اند. تقریباً تمامی نویسندگان و شاعران به نحوی از انحاءدر آثار خود به نوستالژی و دلتنگی‌های حاصل از آن به طُرُُق گوناگون اشاره کرده‌اند. موضوع این مقاله بررسی نوستالژی در مثنوی معنوی مولوی(دفتر دوم)می‌باشد. از آنجایی که این موضوع تا به حال چندان مورد توجّه محققان و پژوهشگران واقع نشده، می‌تواند منجر به شناخت بیشتر جنبه‌های عرفانی شخصیّت مولوی شده و نتایج عرفانی زیبایی را در برداشته باشد.

کلید واژه ها: مثنوی معنوی، نوستالژی، مولوی.

 

 


بررسی منشأ شخصیتِ رمان «اهل غرق» از «منیرو روانی پور» و مقایسه‌ی آن با رمانِ
«صد سال تنهایی» از «گابریل گارسیا مارکز»

**رقیه وهابی دریاکناری
 کارشناسی ارشد دانشگاه زبان و ادبیات فارسی علامه طباطبایی، تهران
     نمونه‌های اولیه‌ای در ذهن هر نویسنده وجود دارد که به نوعی ذهن نویسنده را برای خلق یک یا چند شخصیت برمی‌انگیزد. نویسنده با استفاده از این ابزارها و مواد خام و البته نیروی تخیلش دست به آفرینش شخصیت‌های داستانی‌اشمی‌زند. روانی پور در نگارش رمان «اهل غرق» و آفرینش شخصیت‌های اصلی داستانی‌اش از «پروتوتایپ ادبی» بهره برده است. مقاله‌ی حاضر، درباره‌ی تأثیرپذیری رمان «اهل غرق»ِ«منیرو روانی ‌پور»، از رمان «صد سال تنهایی»ِ«گابریل گارسیا مارکز»است. هر دو اثر به سبک «رئالیسم جادویی» نگاشته شده‌اند. روانی‌پور، از شیوه‌ی فضاسازی و شخصیت پردازی مارکز در «صد سال تنهایی» استفاده کرده است. بدین منظور، سعی شده است این تأثیرات با ذکر شواهد بررسی شود. در ابتدای مقاله توضیحات مختصری در مورد «رئالیسم جادویی» و پیشگامان این سبک داده شده است. سپس خلاصه‌ی این دو رمان ارائهمی‌گردد. در بخش سوم مقاله، مشترکات این دو رمان به تفصیل بررسی می شود؛ که شامل: مقایسه‌ی شخصیت‌های اصلی هر دو اثر، مکان وقوع حوادث، ورود مظاهر تمدن، مضمون واحد و زاویه‌یدید مشترکاست.

کلید واژه ها: رمان، رئالیسم جادویی، پروتوتایپ،شخصیت؛ اهل غرق؛ صد سال تنهایی.

 

 

 

 

 

 


مقایسه ی ضرب المثل های مربوط به صبر در ادبیات فارسی و عربی
محمد ویسی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
     مَثَل به منزله ی  واعظی شیرین زبان و ناصحی مهربان است که انسان را با زبانی دلچسب و ملایم به پیروی از اخلاق حسنه و ترک اعمال نکوهیده دعوت می کند. هر مثل نتیجه ی تجارب و خلاصه ی افکار و آرای صدها اندیشمند مجرّب است که آن را در موجَزترین و فصیح ترین قالب به مخاطبان عرضه داشته اند. یکی از اَمثال مهم و ارزشمندی که در میان دو فرهنگ فارسی و عربی شواهد زیادی برای آن ذکر شده است، صبر می باشد. اهمیت صبر تا بدانجا است که مرتبه ی آن را نسبت به ایمان همچو سر دانسته اند نسبت به بدن. با وجود اشتراکات زبانی و فکری فراوانِ حاصل از مجاورت و همزیستی میان دو فرهنگ فارسی و عربی ، با مقایسه ی این مثل در  ادبیات این دو زبان به پاره ای از تمایزات ظریف بر می خوریم. این تمایزات ما را به تفاوت در نوع نگرش و جهانبینی خاص هر فرهنگ می رساند . تمایزاتی همچون  تفاوت در شیوه ی بیان، نوع وجوه افعال ، شیوه خاص  تصویرپردازی و همچنین جایگاه و دایره ی شمولِ مَثَل مورد نظر. این در حالی است که با ورود اسلام ، هر دو فرهنگ غنی تر  می شوند و زبان ها نیز پا به پای اشتراکات فرهنگی متعالی و به هم نزدیک تر می شود.

کلیدواژه ها: صبر ، مَثَل ، ادبیات فارسی ، ادبیات عربی ، ادبیات تطبیقی.

 

 

 

 

 

 


خیام تاریخی خیام نیشابوری
مریم هاشمی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
      مقاله حاضر بر این است که به شناخت عمر خیام از طریق تحقیق در  آثار دیگران دست پیدا کند.این آثارهم  شامل آثار تاریخی است  که ممکن است معاصرین خیام و یا کسانی دیگر چند سال بعد از او نوشته باشند وهم آثاری که در عصر حاضر نوشته شده اند .در این تحقیق سخنان کسانی مورد بررسی قرار گرفته شده که درباره دین و فلسفه خیام فقط به رباعیات او نگاه انداخته اند و درباره او از دید خود قضاوت کرده اند.بنابراین به دو دسته موافقان و مخالفان خیام تقسیم می شوند.

کلیدواژه ها: خیام ، فلسفه ، شک ، باده ، عقل ، عقاید.

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی مضامین مشترک بین مکتب «سورئالیسم» و ماهیت «عشق»در منظومه‌های غنایی فارسی

دکتر سید مرتضی هاشمی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
الهام سیدان: دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی

سورئالیسم نهضتی ادبی ـ هنری است که در اوایل سده بیستم در اروپا شکل گرفت و در واقع عصیانی بر علیه مظاهر تمدن بود. سورئالیست‌ها به جستجوی راه رستگاری و رهایی از زندگی عادی و روزمره دنیوی برآمدند و رستگاری را در لحظه‌های نابی جستجو کردند که انسان در آن به مرحله‌ای فراتر از خویشتن می‌رسد. بسیاری از ویژگی‌های آثار سورئالیستی و تعاریفی که از این مکتب ارائه می‌دهند به صورت متعالی‌تر و در پیوند با حقیقت برتر، با مفهوم و ماهیت عشق پیوند می‌خورد. برخی از وقایع و تصاویری که در آثار غنایی فارسی مشاهده می‌شود، شبیه اصولی است که سورئالیست‌ها برای آثار خود برشمرده‌اند. از جمله این اصول می‌توان به جنون و دیوانگی، بیان طنزآمیز و پارادوکسی، تضاد و تناقض، بیان امر شگفت، رسیدن به نقطه علیا و تصادف میان دنیای واقعی و ذهنی اشاره کرد. این پژوهش با رویکرد بررسی تطبیقی بر آن است که به بررسی و تبیین عناصر مشترک میان مکتب سورئالیسم اروپایی و عشق در منظومه‌های غنایی با تکیه بر آثار غنایی نظامی گنجوی (لیلی و مجنون و خسرو و شیرین) و مقلّدان وی از جمله جامی و امیرخسرو دهلوی ـ با محوریت لیلی و مجنون ـ بپردازد. بیان ویژگی‌های مشترک بین سورئالیسم به عنوان یکی از مکتب‌ها و نظریه‌های ادبی ادبیات مدرن و ماهیت عشق در منظومه‌های غنایی کهن و سنتی، نه تنها شباهت‌ها و یکسانی‌های آنان را آشکار می‌کند، بلکه ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که آزادی و رهایی از حقیقت عقلانی که سورئال‌ها با ابزارهای متفاوت در پی رسیدن به آن بوده‌اند، در قالب حقیقتی متعالی تحت عنوان «عشق» در منظومه‌های غنایی فارسی مشاهده می‌شود.

کلیدواژه ها: عشق، سورئالسیم، آثار غنایی، نظامی، جامی.

 

 

 

 

تأثیر پذیری غلامحسین ساعدی در عزاداران بیل از نقاب مرگ سرخ ادگار آلن پو
لیلا هاشمیان
نرگس بیات

     تأثیر پذیری از مباحث مرتبط با ادبیات تطبیقی است که در هر دوره، بنا بر شرایط خاص اتفاق می افتد. ادبیات داستانی ما نیز تحت تأثیر ترجمه و رفت و آمدهای نویسندگان و عواملی از این نوع، از ادبیات برون مرزی تأثیر گرفته است. این تأثیر پذیری ها با نخستین آشنایی های نویسندگان ایرانی با غرب و آثار ادبی آن اتفاق افتاد. جمال زاده، هدایت و چوبک نخستین کسانی بودند که با آثار ادبی خارجی آشنا شدند و از آثار فاکنر، کافکا، ادگار آلن پو، موپاسان، همینگوی، چخوف و ... در نوشتن داستان بهره بردند. اما این تقلیدها، تقلیدهایی صرف نبود، بلکه نویسندگان ما شیوه ای در پیش گرفتند که بعدا سبک خاص آنان شد. غلامحسین ساعدی، نمایش نامه نویس و داستان نویس دهه ی 40 و 50 نیز از این تأثیرپذیری ها بی نصیب نمانده و تحت تأثیر مستقیم و غیر مستقیم مکتب های هنری و ادبیات برون مرزی قرار گرفته است. در این مقاله، تلاش می شود تا تأثیر پذیری ساعدی در مجموعه ی عزاداران بیل از داستان نقاب مرگ سرخ ادگار آلن پو، رنجنامه نویس بزرگ سده ی نوزدهم آمریکا نمایانده شود. ابتدا گوشه هایی از زندگی آلن پو وساعدی و شیوه ی داستان نویسی آن ها ارائه می شود و پس از معرفی دو داستان و مقایسه ی سبک آن ها، زمینه های مشترک، پیدا و بررسی می شوند.

کلیدواژه ها: ادبیات تطبیقی، تأثیرپذیری، نقاب مرگ سرخ، عزاداران بیل.

 

 

 

 

 

 

 

 


بررسی عنصر گفت‌وگو در گلستان سعدی (بر مبنای تأثیر آن در سیمای اهل معرفت)
مرضیه هرمزدی 
 دکتر ابراهیم رنجبر
       با قدری تسامح می‌توان گلستان سعدی را در ردیف آثار داستانی قرار داد. با وجود این در مورد ظرایف هنری آن از دید‌گاه بررسی عناصر داستانی توجه کافی نشده است. اکثر حکایات گلستان داستان‌های بسیار کوتاه‌اند که در خدمت مقاصد نویسنده به‌ کار گرفته شده‌اند. سعدی حکایات را برای تبیین نظریات حکیمانه‌ی خود در خصوص سیاست مدن، سیاست منزل و سیاست نفس به کار گرفته است. بدین‌ جهت می‌توان تمام مؤلفه‌های حکایت را نادیده‌ گرفت و تنها مضمون (درون‌مایه) آن را معتبر داشت و از آن نتیجه‌ای اجتماعی یا اخلاقی گرفت. بدین جهت مضمون پر‌رنگ‌‌ترین عنصر حکایات گلستان است. هیچ یک از عناصر داستان به اندازه‌ی عنصر «گفت‌وگو» به سر و سامان یافتن مضمون کمک نکرده است. در این نوشته تأثیر این عنصر را در ساختار حکایات گلستان و در مطالعه‌ی موردی آن، ترسیم سیمای اهل معرفت، بررسی کرده‌ایم. سعدی برای معرفی سیمای این قشر مهم اجتماعی به جای رفتارهای داستانی، از گفتار استفاده کرده است. خصال پسندیده و الگو‌وار این قشر از اوصاف ناپسند این‌ها، بسیار بیشتر است. گویی سعدی سعی کرده است که با تصفیه‌ی صوفی‌نمایان، از سیمای این قشر الگویی برای مدیریت جامعه در قلمرو سیاست مدن، سیاست نفس و سیاست منزل ارائه کند.
کلید واژه‌ها: اهل معرفت، عنصر گفت‌وگو، گلستان سعدی.

 

 

 


بنیادهای متافیزیک  نور و ظلمت در اندیشه ی شیخ اشراق
حجت الله همتی
دانشگاه آزاد اسلامی،واحد بهبهان،گروه زبان و ادبیانت فارسی،ایران،بهبهان
    نور و ظلمت دو اصل رمزی است که سهروردی نظام فلسفه ی خویش را بر آن استوار داشته است. سهروردی در تبیین نظریات هستی شناختی خود و تشریح مسائل مختلف در رابطه با نظام آفرینش و نیز کیفیت صدور عالم از جانب حضرت باری و دیگر مسائل بنیادین حوزه ی اندیشه های  جهان شناسی، از فلسفه ی "نور" بهره می برد. در این نظام فلسفی، علم الهی که از سنخ نور است منشأ ایجاد عالم هستی از ناحیه ی نورالانوار است و مراتب نور از بالا به پایین به منزله ی مراتب و جلوه های فاعلیت حضرت حق است که معلومیت آن با مظهریت و نوریت آن یکی است. در نتیجه از منظر سهروردی آفرینش جهان از پرتو نورالانوار خواهد بود. بدین ترتیب نظام هستی شناسی سهروردی مبتنی بر تجلی انوار است. حضرت احدیت، مطلق نور و نور مطلق است و سایر انوار به حسب قرب و بعدشان نسبت بدوست که شدت و ضعف نورشان معین گشته است. و تقریبا بر این پایه کلیه ی نظریات بنیادین خود در جهت تفسیر و تبیین دیدگاههای هستی شناختی خویش را مطرح می نماید. بر همبن اساس در این جستار بپیشینه ی بنیاد های متافیزیک نور و هستی شناسی نور و ظلمت در اندیشه ی سهروردی، چون رابطه ی نور و وجود و مقایسه ی احکام نور و احکام وجود، تقسیمات نور و سایر احکام مربوط به نور و ظلمت در اندیشه ی سهروردی تبیین می گردد.

کلید واژه ها: سهروردی، نور، نورالانوار، ظلمت، وجود.

 

 

 

 

 

 

تحلیل روان‌شناختی ویژگی‌های زنان در کلیله و دمنه

دکتر محمد یاوری*
استاد یار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی
زینب برزگرماهر
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
     کلیله و دمنه مشتمل بر داستان‌هایی است که منعکس‌کننده‌ی فرهنگ رایج در دوره‌ی پیدایش، تدوین و نگارش مطالب آن می‌باشد. از جمله شخصیت‌های مطرح در این داستان‌ها شخصیت زنان است که در اکثر این داستان‌ها به گونه ای ایفای نقش کرده و به نحو بارزی ویژگی‌های متفاوتی را از خود به منصه ی ظهور می رسانند. در این مقاله ویژگی‌های زنان در کلیله و دمنه ذیل شش عنوان اصلی"همکاری، مسائل جنسی، پاکدامنی زن و بد بینی مرد، منطق و استدلال، ازدواج، حمیت" طبقه بندی شده و با آوردن داستان‌های مربوط به هر یک از عناوین مذکور به تحلیل ویژگی‌های زنان از دیدگاه روان‌شناسی اجتماعی پرداخته شده است.

کلیدواژه ها: زن، کلیله و دمنه، شخصیت پردازی، تحلیل روان‌شناسی.

 

 

 

 

 


بررسی داستان تنگسیر از دیدگاه نقد جامعه شناختی
عطیه یگانه
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
        این مقاله در بستر جامعه شناسی ادبیات به بررسی داستان تنگسیر می پردازد. در نقد جامعه شناختی، آثار از منظر مفاهیمی چون ایدئولوژی، آگاهی ممکن و شخصیت نوعی بررسی می شوند. تنگسیر دارای قابلیت هایی است که می توان آن را از دیدگاه این نقد بررسی کرد. تنگسیر مهم ترین اثر چوبک است که داستانی ساده وروستایی دارد. سال انتشار آن (1342) در تأثیرگذاری ایدئولوژی داستان که ظلم ستیزی است، اثر بسزایی دارد. شخصیت اصلی تنگسیر، «زایر محمد»، به خوبی باویژگی های «قهرمان نوعی» قابل بررسی است. او به تدریج و در خلال داستان از یک روستایی ساده بدل به قهرمان می شود. به گونه ای که نامش نیز به «شیر محمد» تغییر می کند                                                            .در نقد جامعه شناختی، نظریه پردازان بسیاری مطرحند. اما در این مقاله بیشتر به نظریات گلدمن و لوکاچ پرداخته شده است.                                                                                                                                           
کلیدواژه ها: نقد جامعه شناختی، آگاهی ممکن، شخصیت نوعی، ایدئولوژی، گلدمن, لوکاچ.

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی سیر شرح نگاری بر مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری توسط شارحین ترک تبار
                   ابوالفضل مرادی(رَستا)
         دانشگاه قم
دوکتور عالیه یلماز
دانشگاه سلیمان دمیرل ترکیه
  این پژوهش بر آن است با بررسی نسخه های خطی موجود در قرن هشتم هجری به بعد، شرحهای فارسی که شارحین به زبان فارسی بر مثنوی گرانقدر شیخ محمود شبستری نوشته اند همچون بابانعمت الله نخجوانی و احمدبن موسی و دیگران، سیر تطور و چگونگی آن را به ثبت رسانده و سپس با شرحهایی که به زبان ترکی بر شرح گلشن راز نوشته شده است مقایسه نماید. این پژوهش میتواند تأثیر آراء و افکار شیخ محمود شبستری بر ادبیات عرفانی و تصوف آناتولی آسیای صغیرمشخص نماید.

کلیدواژه ها:گلشن راز،شیخ محمود شبستری، عرفان، شرح گلشن راز، تصوف، زبان ترکی.
 

 

 

 

 

حکمت، هوس، کمال گرایی در ناخودآگاه نظامی
                                        دکترفرزانه یوسف قنبری
 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
سعید ظهیری
  دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی واحد دزفول
     حکمت و هوس که دو مقولۀ کاملاً متضادند در نظر نظامی گنجه ای ارتباط تنگاتنگی با هاتف و فرخ سروش آسمانی پیدا می کنند. در نظر او هاتف است که سبب شده حکمت و وعظ  را با هوسنامه جا به جا کند. اما آیا فقط فرخ سروش آسمانی است که سبب می شود پس از مخزن الاسرار به خسرو و شیرین روی آورد یا عوامل دیگری نیز در این چرخش دخیلند؟ ناخودآگاهی که در روان شناسی تحلیلی مد نظر است نیروی بالقوه ای است که می تواند جهت دهندۀ بسیاری از اعمال و کردار آدمی باشد هر چند به ظاهر بخواهیم این حرکات را مانند نظامی به عوامل ماورایی ارتباط دهیم. پس ناخودآگاه نظامی تأثیر بسزایی در چرخش او از مخزن الاسرار به خسرو و شیرین داشته است و نمی توان آن را نادیده انگاشت. نظامی ناخودآگاه به دنبال قبول عامه است و البته همین خواسته نوعی عذاب وجدان  برایش به ارمغان آورده است او برای کاهش این فشار به سروش و هاتف و القائات او روی می آورد و این گونه است که خواستۀ ناخودآگاه نظامی ارتباط تنگاتنگی با سروش و القائات ماورایی پیدا می کند.

کلید واژه ها: نظامی گنجه ای، مخزن الاسرار، هوسنامه، خسرو و شیرین، چرخش شخصیت.

 

 

 

 

 

 

 


تأثیر رمانتیسم بر تخیّل و ایماژپردازی شهریار
                                             دکترفرزانه یوسف قنبری
 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
                                          ملیحه جام خانه
 دانش آموختۀ مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
     یکی از وجوه تمایز شعر رمانتیک را در نوع تخیّل آن می توان دید. تخیّل رمانتیک غالباً رو به سوی افق های مه آلود و مبهم و دور دست دارد، پرواز در فضای وهمناک و ناشناخته را خوش تر دارد و از همین رو از تخیّل کلاسیک که رو به افق های روشن و آشنا داشت، فاصله می گیرد. محصول تخیّل رمانتیک تصویر عوالم پر رمز و راز و وهم آلود است؛ تخیّلی پر شور و سودا زده، حسی – عاطفی که در بطن آن نوعی نوستالژی و حسرت زدگی نسبت به گذشته نهفته است. از این تخیّل، شهریار به «تخیّل جدید» تعبیر می کند و افسانۀ نیما را نمونه ای از آن می داند. تخیّل شهریار که نقش عمده ای در استقلال و امتیاز شیوۀ او دارد، حد و مرزی نمی شناسد. حتّی بدان پایه که پای از محدودۀ متعارف شرایط معانی و بیان فراتر می نهد. تخیّلی زنجیر گسل و دیوانه. شهریار از نظر وسعت احاطه بر لغات و عبارات و قدرت ایماژپردازی رمانتیک، نه تنها در بین شاعران کلاسیک امروز بلکه در میان گذشتگان هم اگر انصاف را رعایت کنیم، کم نظیر و ممتاز است. ایماژها و تصاویر ساخته شده در شعر شهریار در بسیاری از موارد جنبۀ روایت و شرح خاطرات دارد و این خاطرات که معمولاً یا به گذشتۀ دور تعلق دارد یا به فضای رؤیا گونه و غیر روزمره، خواننده را در حالتی میان واقعیت و رؤیا غوطه ور می سازد.

کلیدواژه ها: شهریار، رمانتیسم، تخیل، ایماژپردازی.

 

 


هنجارگریزی های مبتکرانه ی "احمد عزیزی"
دکتر محمد رضا یوسفی
                                استادیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه قم
                     استاد زبان و ادبیات فارسی جامعة المصطفی العالمیه
رقیه ابراهیمی شهرآباد
                         دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی دانشگاه تهران،
           عضو گروه علمی- تربیتی مؤسسه آموزش عالی شهیده بنت الهدی
      یکی از مهمترین انگیزه های آفرینش در آثار هنری به خصوص آثار ادبی و از جمله شعر، میل به "برهم ریختن" نظم موجود در اجزا،ارکان ، معانی، و واژگان آن است . در این راستا هنرمندان سعی می نمایند با نگاهی جدید به اشیا، نظرات، لغات، وحتی اماکن اطراف خود بنگرند و آن را در لباسی جدید خلاف آنچه دیگران به کار می برند ، ارائه دهند. یکی از عواملی که به شعر برخی از شعرا در جنبه های مختلف واژگانی،آوایی، زبانی، نحوی، معنایی، سبکی، و...تشخص می دهد، خارج کردن آن از حالت عادی و ساختارهای جدید و به عبارت بهتر هنجارگریزی آنها از نظام و قوائد حاکم بر زبان است. همین امر باعث رستاخیز شعر آنها می شود. شاعر هنجارگریز ترتیب معمول را برهم می ریزد و ترتیب دیگری را جایگزین آن می کند. مثلا گاهی از کاربرد لایه ی اصلی زبان در شعر سرباز می زند و ساختارهای گفتار را به کار می برد. گاهی نیز برحسب قیاس، فراتر از قواعد ساخت واژگان در نظام زبان قدم بر می دارد و واژه ای جدید را ساخته، در اشعارش به کار می برد و از این طریق به زبان خویش نوعی تشخص می دهد. هنجار گریزی گاهی درقواعد معنایی حاکم بر زبان رخ می دهد و شاعر ازرعایت محدوده هم نشینی واژگان می گریزد، نظم آنها را برهم زده معنایی دور از ذهن را ارائه می دهد. او برای نیل به این هدف از آرایه ها و صورخیال بهره می گیرد وپدیده ها را در اثر خود برای مخاطب بیگانه جلوه می دهد. به عبارت دیگر سخن خود را در لباسی مزین عرضه می کند تا مخاطب نیز برای درک معنای سخن نیاز به تلاش فکری بیشتری داشته باشدو شاید همین تلاش فکری باعث زیبا شدن اثر گردد. در تمام این موارد آنچه مهم است؛ این است که شاعر ابتدا ذهن خواننده را به سمتی دیگر می کشد ولی با اشاره ای آن را به اصل باز می گرداند و همین امر باعث شده که هنجار گریزی را نوعی ابداع هنری بدانند. یکی از شاعران معاصر که به خوبی توانسته است انواع هنجارگریزی را در شعر خویش ارائه دهد، "احمد عزیزی" است. در این مقاله بر آنیم جلوه های مختلف هنجار گریزی او را در شعر نشان دهیم .

کلید واژه ها: هنجارگریزی، شعر، ابداع ادبی ، احمد عزیزی.