تاریخ كهن و باستان

سنت سد سازی ایرانیان در دره درودزن در استان فارس

دکتر محمد جعفر ملک‌زاده

از کار آب و آبیاری و سازه‌های آبی آنچه ما امروز در گوشه و کنار استان فارس از جمله در درهٔ  درودزن می‌بینیم نشان دهندهٔ کوشش مردم این منطقه از چند هزار سال پیش تا امروز برای حل مشکل کم آبی و بهره‌گیری هر چه بهتر از مقدار آب موجود است. اگر چه سازه‌های آبی تاریخی فارس در مقایسه با سدهای مخزنی بزرگ و بندهای انحرافی فراوان و شبکه‌های  آبیاری و زهکشی پهناور و نیروگاه‌ها و تصفیه‌خانه‌های پیشرفتهٔ آب آشامیدنی و خطوط آبرسانی طولانی و دیگر سامانه‌های گستردهٔ صنعت آب که در پنجاه سال گذشته در این استان احداث شده است ممکن است در ظاهر کوچک به نظر برسد، باز از عظمت کار پیشینیان ما نمی‌کاهد، زیرا آن‌ها نه فناوری امروزی ما را داشته‌اند نه نیاز فراوان ما به فراورده‌های کشاورزی. افزون بر این، این آثار به جا مانده بخش کوچکی از کارهای بزرگ آنان است.

گوناگونی آثار تاریخی آبی استان فارس حکایت از کوشش همه جانبهٔ کارگران، مهندسان و مدیران صنعت آب ایران در درازنای تاریخ دارد. این آثار شامل قنات‌ها، نقب‌ها، بندهای سنگ و ساروجی، سدهای مخزنی خاکی، سدهای مخزنی سنگ و ساروجی قوسی، جوی‌های آبرسانی کنده شده در سنگ، نهرهای بزرگ خاکی، جویبارهای سنگ و ساروجی، سواره‌ها، آسیاب‌ها، گاوچاه‌ها، آب‌انبارها، و بسیاری دیگر از سازه‌‌ها و سامانه‌های مرتبط با صنعت آب می‌شود. از میان کوچک‌ترین رودخانه‌های استان فارس مانند رودخانهٔ ایزدخواست (یَزِّه خواس) تا بزرگ‌ترین آن مانند رودخانهٔ کُر، رودخانه‌ای را نمی‌توان یافت که اثری تاریخی مرتبط با صنعت آب در آن یا پیرامون آن احداث نشده باشد.

آثار تاریخی آبی که در این مقاله از آن‌ها صحبت شده همگی پیرامون سد نوین داریوش یا درودزن است. سدی با حجمی نزدیک به یک هزار میلیون متر مکعب که بخشی از زمین‌های دشت گستردهٔ مرودشت به وسعت یکصد هزار هکتار را آبیاری می‌کند. و این کاری است که بخشی از آن، هدف سازندگان تأسیسات آبی گذشته در درهٔ درودزن بوده است. بنا بر این پروفسور نیکول آمریکایی در سال 1345 نیک دریافته و درست گفته است که:  «تلاش امروز ایرانیان برای احداث سد نوین داریوش ادامهٔ سنت سد سازی چند هزار سالهٔ آنان در درهٔ درودزن است».

 

عملیات باستان شناسی پروفسور نیکول در دره درودزن

هم‌زمان با آغاز عملیات اجرایی ساختمان سد درودزن در سال 1345، دانشگاه شیراز گروهی را مأمور کاوش‌های باستان شناسانه در چند جایگاه تاریخی در ساختگاه این سد، بالادست و پایین‌دست آن کرد تا ضمن شناسایی علمی و ثبت اطلاعات مربوط به هر یک و مستند سازی آثار باستانی این جایگاه‌ها چنانچه امکان‌پذیر باشد تمام یا بخشی از آثار در معرض خطر را جا به جا کند. این گروه 25 نفره که 19 نفر آن‌ها بیگانه و 6 نفر آن‌ها ایرانی بودند به سرپرستی دکتر ماری بی. نیکولِ امریکایی خاکبرداری لایه به لایه و مطالعات باستان شناسانهٔ خود را در سه مرحله و روی هم رفته به مدت 8 ماه در اردی‌بهشت‌ماه سال 1345 آغاز کرد و در امرداد‌ماه سال 1346 به پایان رساند. گروه در تنگنای زمانی و مالی کار خود را پیش برد و گزارش آن را در سال 1349 منتشر کرد.

عکس‌های به جا مانده از عملیات جا به جایی یکی از اثرهای تاریخی که در پی به پایان رسیدن مطالعات آغاز شد، نشان می‌دهد که این کار با ابزارهای ساده و ناکارآمد و در محاصرهٔ ماشین آلات ساختمانی سد درودزن و رفت و آمدهای شبانه روزی آن‌ها صورت گرفته است. هزینهٔ مطالعات را بخشی دانشگاه شیراز و بخشی دیگر مهندس خلیل طالقانی از شرکت مهندسین مشاور طالقانی - دفتری به عهده داشته است. سازمان نقشه برداری کشور عکس‌های هوایی، و چند شرکت نفتی بیگانه بالگرد مورد نیاز گروه را به رایگان در اختیار آن گذارده‌اند.

دکتر نیکول در مجموع پنج محوطهٔ باستانی را بررسی کرد و آن‌ها را میدان‌های A، B و C و جایگاه‌های D و E نامید. از این‌ها سه میدان A، B و C را که اهمیت بیشتری داشت اصلی و دو جایگاه دیگر را فرعی قلمداد کرد.

میدان A سازه‌ای سنگی است که بخشی از یک سد بزرگ مربوط به دورهٔ هخامنشیان است. این سازه از جهات مختلف مهم‌ترین اثر تاریخی در میدان‌های سه گانه است که از محل خود بریده و به پایین دست جا به جا شد و امروز در معرض دید  (و شوربختانه تخریب) همگان است. این سازه را مردم از دیرباز «سنگ دختران» می‌نامیده‌اند و درست در مجاورت پای شیب بالادست سد نوین درودزن و در ساحل چپ رودخانه و در کنار راه خاکی مرودشت به کامفیروز قرار داشته است.

میدان B سدی سنگ و ساروجی و شکسته با دهانه‌های آبگیر در ساحل راست رودخانه و در هفت کیلومتری بالا دست سد نوین درودزن قرار داشته است. چندان آسان نیست که این سد را یک یا دو یا سه سد بنامیم. زیرا در سده‌های پی در پی ویران می‌شده و آن را تعمیر می‌کرده‌اند یا سدی دیگر را روی پی سد پیشین می‌ساخته‌اند. این سد را در زمان‌های پیشین «بند رامجرد» می‌خوانده‌اند، چون آب رود کُر را به روستاهای رامجرد یا رامگرد می‌رسانده، و در زمان ناصرالدین شاه آن را «بند ناصری» می‌گفته‌اند، زیرا در  زمان او تعمیر کلی شده است. این سد به طور کامل به زیر آب و رسوبات دریاچهٔ سد درودزن رفته است. یک ستون یا استوانهٔ سنگی با سه کتیبه که روی آن کنده شده و تاریخچهٔ سد را در دوران‌های اسلامی بیان می‌کند در نزدیکی سد یافت شد و به موزهٔ پارس در شیراز منتقل گردید. این سه کتیبه نشان دهندهٔ تاریخ بازسازی سد در زمان حکومت اتابکان فارس، صفویان و قاجاریان است.

میدان C یک فراز راه و بخشی از یک پل در مسیر یک شاهراه هخامنشی [ یا شاید یک پل- بند] است که در 7/2 کیلومتری پایین دست سد کنونی درودزن قرار دارد و همچنان در محل باستانی خود در کرانهٔ راست رودخانهٔ کُر مانده است. بخشی از این سازهٔ بی نظیر هخامنشی در سال 1388 با بولدزر از ریشه ویران شد.

جایگاه D مجموعه‌ای از یک نقطه از مسیر جویی است که آب را از میدان A به دشت‌های پایین دست می‌رسانده است و تکه‌ای از جاده‌ای هخامنشی که به عقیدهٔ دکتر نیکول از میدان C می‌گذشته است. و سرانجام ویرانهٔ روستایی که قدمت و اهمیت چندانی ندارد. این جایگاه در دامنهٔ کوه برکشیدهٔ شهرک واقع شده است.

جایگاه E تنها یک گور سنگی با درپوش و تخته سنگ‌های زیر آن است که به عقیدهٔ دکتر نیکول مربوط به دوران ساسانیان است و ارتباط مستقیمی با دیگر محوطه‌های بررسی شده ندارد. این جایگاه در دامنهٔ شمالی کوه «زنه» و یک فرسنگی پوزهٔ «کوشکَک» واقع شده است اما از آن گور سنگی و ده‌ها گور سنگی دیگر امروزه دیگر خبری نیست.


ضرورت مستند سازی عملیات جابه‌جایی

سازهٔ سنگ دختران که بخشی از یک سد بزرگ هخامنشی در درهٔ درودزن بوده، در ایران بی‌نظیر است و شاید در جهان هم مانند نداشته باشد. به عبارت دیگر، سازه‌ای سنگی به این دیرینگی با این همه جزئیات فنی و به این سلامت تا کنون در جهان یافت نشده است. این سازه درست در جایی قرار داشته که ساختمان سد نوین درودزن در سال 1345 در آن جا آغاز شد. در آن سال گروهی به سرپرستی دکتر نیکول آمریکایی مأمور مطالعات باستان شناسی آن شد. نتیجهٔ این مطالعات نیز در نوع خود جالب توجه است.

امروز پس از چهل و هفت سال که از مطالعات باستان‌شناسی‌ این سازهٔ مهم تاریخی بیست و پنج سدهٔ پیش در درهٔ درودزن می‌گذرد هنوز یک مستند سازی جامع و کامل از آن صورت نگرفته و کمتر کسی از چون و چند آن خبر دارد. چنین سندی نه در وزارت نیرو که باید نگهبان سازه‌های آبی تاریخی باشد، و نه در دانشگاه شیراز که با گروه نیکول قرارداد بسته است، و نه در سازمان میراث فرهنگی که مجوز حفاری‌ها و جا به جایی را صادر و قطعات جا به جا شده را بر هم سوار کرده است یافت نمی‌شود.

پس از مطالعهٔ باستان شناسی، کارشناسان ایتالیایی سازه را از محل اصلی خود بریدند و دو هزار متر پایین دست‌تر به زمین گذاشتند. چند سال بعد کارشناسان ایرانی سنگ دختران را به شکل اصلی آن در کرانهٔ چپ رودخانهٔ کُر نصب کردند. این جا به جایی و نصب دوباره نیز در ایران بی‌سابقه بود. از این جا به جایی نیز جز نوشته‌های پراکنده و ناقص در اینجا و آنجا مستندنگاری جامعی صورت نگرفته است.
خوشبختانه گنجینه‌ای از عکس‌های مربوط به عملیات جا به جایی و شماری عکس مربوط به کارهای نصب سازهٔ سنگ دختران از سازمان میراث فرهنگی به دست آمد که گویای اطلاعاتی مربوط به مرحلهٔ بعد از باستان‌شناسی است.

مجموعهٔ این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که سنگ دختران نیازمند کارنامه‌ای کامل و دقیق از تاریخ و عملکرد خود در دوران باستان و مطالعات باستان شناسی و جابه‌جایی در چهل و پنج سال پیش است که ندارد.
تنها مقالهٔ مهم و مفصلی که در بارهٔ باستان‌شناسی این سازه نوشته و منتشر شده مقالهٔ دکتر نیکولِ آمریکایی است. این مقاله در ایران تقریباً ناشناخته است و نگارنده برای به دست آوردن آن ناچار دست به دامن شرکت ایتالیایی ایزمئو شد. مقالهٔ نیکول گزارش مطالعات باستان شناسی او و هیئت همراه او روی ساختگاه سنگ دختران و چند میدان و جایگاه باستانی دیگر در درهٔ درودزن است.

ترجمهٔ مقاله نیکول و تصحیح خطاهایی که در آن روی داده و گردآوری اطلاعات تکمیل کنندهٔ آن از کسانی که دست اندر کار مطالعهٔ باستان شناسانهٔ این سازه بوده و هنوز زنده‌اند و نیز گردآوری عکس‌های مربوط به عملیات جا به جایی سازهٔ سنگ دختران و پژوهش در چگونگی عملکرد دریچه-های سنگ دختران و گرفتن عکس‌های جدید گامی در جهت فراهم ساختن کارنامهٔ این بنای منحصر به فرد است که نگارندهٔ این مقاله انجام داده است.
سی سال پیش از مطالعات نیکول، کارل برگنر معمار آلمانی طی شش روز بازدید از درهٔ درودزن در تابستان سال 1314،  گزارشی از سازه‌های آبی تاریخی درهٔ درودزن نوشت. مقالهٔ برگنر دو سال بعد در سال 1316 که احتمالاً او دیگر در قید حیات نبود منتشر شد. این مقاله نخستین نوشته‌ای است که از سازه‌های آبی تاریخی درهٔ درودزن سخن به میان آورده است. گر چه نوشتهٔ برگنر حاصل مشاهدات سطحی و گذرای اوست اما به سبب تاریخی اهمیت دارد. به همین سبب نگارنده نوشتهٔ او را نیز به عنوان بخشی از مستندات ترجمه کرده است.

اگر امروز کار مستند سازی صورت نگیرد فردا دیگر کسی وجود نخواهد داشت تا بتواند اطلاعاتی هر چند ناچیز و ناقص حتی به صورت شفاهی در اختیار پژوهندگان بگذارد. نتیجهٔ این مستند سازی که شامل ترجمهٔ دو مقالهٔ مهم در خصوص سنگ دختران و دیگر سازه‌های آبی تاریخی درهٔ درودزن، حاشیه نویسی، تصحیح و گردآوری عکس‌های قدیمی و افزودن عکس‌های جدید است با هدف‌های زیر صورت گرفته است که آماده چاپ در هیئت یک کتاب 400 صفحه‌ای است:

1- آگاهی یافتن از چون و چند حرفهٔ مهندسی سد‌سازی در ایران باستان و ارائهٔ آن به ایرانیان و جهانیان،
2- آگاهی از دانش مصالح شناسی و اطلاعات هیدرولیکی مهندسان ایرانی در سده‌های پیش،
3- ثبت این اثر تاریخی در سیاههٔ ملی یا جهانی،
4- به ثبت رسیدن یک رویداد تاریخی نجات بخشی که ممکن است در دیگر پروژه‌های سدسازی هم به کار آید.

 


عکس شمارهٔ 1:  در این عکس که احتمالاً در اردیبهشت ماه سال 1348 گرفته شده کارگران مشغول رسوب‌زدایی از پیرامون نمای خاوری بند داریوش هستند.

 


عکس شمارهٔ 2:  در این عکس کارگران مشغول رسوب‌زدایی از پیرامون نمای باختری بند داریوش هستند. این عکس نشان می‌دهد که سنگ‌های نمای باختری پیش از وقوع سیلاب شماره‌گذاری شده بوده است.

 


عکس شمارهٔ 3:  عکسی از فاصلهٔ دورتر از نمای باختری بند داریوش یا سنگ دختران. رسوبات خشکیده و ترک خورده به خوبی دیده می‌شود.

 


عکس شمارهٔ 4:  عکسی از دیوار خمیدهٔ سنگ دختران. پشت این دیوار بستر رودخانه است که خاک ریخته و شخم زده‌اند تا بکوبند. این خاک‌ها پتوی رسی پشت سد در دست ساختمان درودزن است.