عکاس: عباس مسلمی کفاش
شب نیمه شعبان است و شهر غرق در سرور و شادمانی . همه در کنار همند.
زن و مرد ، پیر و جوان ، کوچک و بزرگ هر یک از این شادمانی سهمی دارند
شور و شادمانی مردم ، گاه بر ازدحام و راه بندانها می افزاید ولی کسی شکایتی ندارد.
این شادمانی گران بهاتر از آنست که گلایه ای در پی داشته باشد
جمعیت مشتاق از هر سو میجوشد و آنچه در بین مردم ساری و جاری است ، شادمانی است و سرور
طاق نصرتها و چراغهای رنگارنگ ، شب تاریک را ، روشن و چشم نواز کرده اند.
باشد که به زودی به ظهورش تمام جهان نورافشان شود
این شلوغی و حضور مردم فرصتی است برای آدمهای زیرک ، تا از این نمد برای خود کلاهی بدوزند !
نام ویاد شهیدان گلگون کفن این سرزمین ، چونان گذشته بر تارک طاقهای نصرت میدرخشد.
هر چه باشد نصرت الهی ، از پس لطف خدا به وسیله خون شهدا بر این آب و خاک ارزانی شده است.
همه جا مدحت یار است ، به هر رنگ و بیان . . .
بر ما است ، زنده نگهداشتن نام کسانی که برای زنده ماندن ما از جان شیرین گذشتند.
تا بالاخره روزی ، بشر به پایان خوشی که پروردگار برایش در نظر گرفته نائل شود
از این خوان گسترده هر کس بهره ای دارد. یکی به شیرینی شربت کام دل را شیرین میکند و
دیگری به سلامی و عرض ارادتی ، مشام جان را مینوازد
مردمان چون زنبوران عسل ، هر جا که نام ونشانی از یار بیابند گرد هم می آیند
عرض ارادت و اعلام حضور همه را به میدان آورده است. از منتظران سالخورده تا سربازان آیندۀ او.
در خواب باشی یا بیدار ، مهم حضور است تا وقت ظهور
در این میان ، هر جای یا چیزی که با حضرتش ارتباطی دارد ، البته عزیز است و محبوب
قلب مستضعف ، پر از شادی و شور نیمۀ شعبان ، شب شعر و سرور
وه از آن فردا که آید ، تکسوار رو به فردا دارد و امید یار
می شود سرتا سر دنیا بهار تا جهان بیند ، که با یک گل عذار
نور احمد ( ص ) شد در آن مه ، منجلی ای که داری عشق دیدار نبی
شو مهیا بهر او ، پا تا به سر گر تو خواهی سایۀ حیدر ( ع ) به سر
از چه رو بهر ظهورش غائبی ؟ حق زهرا (س ) در فدک ، گر طالبی
اینک اینک ، هست مهدی ( عج ) نور عین گر حسن ( ع ) را دوست داری و حسین ( ع )
خرج کن در راه استعلای حق الغرض ، جان را بنه اندر طبق
نام نیکویش بلند آوازه کن جسم و جان را بهر او آماده کن
بعد از عالم شود نیکو بهار تا رسد وقت ظهور و گاه یار