نگاه روز

از تحریم نفتی، تا تحریمِ تحریم‌کنندگان

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 71، اردیبهشت و خرداد 1391، ص 8

دکتر ه. خشایار

در جریان ملی شدن صنایع نفت ایران در سال 1330، دولت بریتانیا با پشتیبانی شرکتهای نفتی آمریکا و سپس دولت ایالات متحده، از جریان نفت ایران به خارج جلوگیری کردند و باتوجه به پایداری دولت و ملت ایران، اقدام به کودتا کردند. بدینسان، دولت ملی را ساقط کردند و حکومت دست‌نشانده‌ی خود رابر کشور حاکم کردند و در نتیجه جریان نفت را در دست گرفتند.

60 سال پس از آن، دوباره «فیل» استعمارگران اروپایی یاد هندوستان کرد. آنان دوباره تحریم نفتی ایران را پیش کشیدند؛ اما در برابر این ژاژخایی و فزون‌طلبی استعمارگران، وزارت نفت، در یک اقدام تلافی‌جویانه کشورهای بریتانیا و فرانسه را تحریم نفتی کرد. بر اثر تحریم نفتی، بهای نفت و فرآورده‌های آن، روند افزایشی را آغاز کرد که هنوز هم ادامه دارد.

اتحادیه‌ی اروپا که سپس دولت آمریکا نیز بدان پیوست، با طناب پوسیده‌ی عربستان سعودی به چاه رفتند. حاکمان عربستان سعودی به آنان قول داده بودند که در صورت حذف نفت ایران از بازارهای جهانی، این کشور جای خالی آن را پر خواهد کرد. در نتیجه اتحادیه‌ی اروپا اعلام کرد که در تابستان امسال نفت ایران را تحریم خواهد کرد. سپس دولت آمریکا برای افزودن بر تاثیر این تحریم بر اقتصاد ایران، از همه‌ی وابستگان و چاکران خود خواست که نفت ایران را تحریم کنند که موفقیت چندانی به دست نیاورد. اقتصادهای نوخاسته مانند چین و هند، زیر بار توصیه ـ تهدیدهای آمریکا نرفتند و ژاپن و کره‌ی جنوبی نیز که از وابستگان بی‌چون و چرای آمریکا هستند، از این کار سرباززدند.

بدینسان، نه‌تنها تحریم نفتی اتحادیه‌ی اروپا که با سرسختی از سوی ایالات متحده پشتیبانی می‌شد، نتوانست اثری بر روی صنایع نفت ایران بگذارد؛ بلکه تحریم تحریم‌کنندگان از سوی ایران، بهای سوخت را در اروپا و آمریکا تا مرز 20 درصد افزایش داد.

بهای هر لیتر بنزین در اروپا کمابیش یک یورو و هشتاد سنت و در آمریکا بهای هر گالن به بالای 4 دلار هم رسید.

تحریم نفتی ایران نشان داد که عربستان سعودی برخلاف ژاژخوایی‌ها و دروغ‌پردازیها، سالهاست که با حداکثر تولید و بسیار فراتر از سهمیه‌ی اوپک تولید می‌کند که  انتظار می‌رود که در آینده از تولید این کشور کاسته شود. البته این که بتواند برای یک دوره‌ی بسیار کوتاه با قربانی کردن پاره‌ای از میدان‌های نفتی خود، اندکی افزایش تولید به دست آورد، امکان‌پذیر است؛ اما پیآمدهای آن برای صنایع نفت عربستان سعودی بسیار سنگین خواهد بود که برای شیوخ غاصب آل‌سعود در اولویت نیست و آنها در پی آن هستند به هر بهای ممکن حکومت خود را از امروز به فردا برسانند.

به دنبال باز شدن مشت عربستان سعودی که مدعی بود با افزایش تولید، جهان را از نفت ارزان سیراب خواهد کرد، آشکار شد که ذخیره‌ی راهبردی سوخت کشورهای غربی و به‌ویژه آمریکا، بسیار کمتر از چیزی است که ادعا می‌کنند. ادعای دروغین آنها درباره‌ی حجم ذخیره‌ی راهبردی تنها برای هراس‌آفرینی میان تولیدکنندگان نفت بود که در صورت کوشش برای افزایش بهای نفت، آنها با سرازیر کردن ذخیره‌ی راهبردی خود، نه‌تنها توان شکستن بهای نفت را دارند؛ بلکه می‌توانند تولیدکنندگان «سرکش» را تنبیه کنند.

در حالی که با وجود تهدیدهای پیاپی به استفاده از ذخیره‌ی راهبردی سوخت، به‌ویژه از سوی آمریکا، آنها هیچ اقدامی انجام ندادند. بدینسان، آشکار شد که ذخیره‌ی راهبردی غرب (امریکا + اروپا + ژاپن) در حدی نیست که بتواند بر بازار نفت اثر بگذارد و دیگر اینکه در صورت بهره‌گیری از آن، باید انبارهای خالی خود را با سوخت به مراتب گرانتری پر کنند. زیرا به محض کاهش در عرضه‌ی سوخت از ذخیره‌ی راهبردی، بهای سوخت به دلیل تقاضای بیشتر (تقاضای عادی + تقاضا برای پر کردن انبارهای خالی ذخیره‌ی راهبردی)، بیش از پیش افزایش خواهد یافت.

امروز برخلاف سال 1330 تا 1332، غرب توان کینه‌توزی و چنگ و دندان نشان دادن را به ملت ایران ندارد. امروز برخلاف آن روزگار، تحریم نفتی ایران، تحریم نفتی آنان را درهم شکسته است و راهی جز پوزش‌خواهی از ملت بزرگ ایران ندارند.

امروز پس از گذشت 60 سال، «پشت برزینها»، «زین به پشت» شده‌اند.

امروز برای ملت ایران و به ویژه اندک باقیماندگان مبارزه‌ی سترگ برای ملی کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور، روز بسیار بزرگی است.

روزی که ملت بزرگ ایران، امپریالیستها، استعمارگران و استثمارگران را با همان جنگ‌افزار خودشان، به زانو درآورد: تحریمِ تحریم‌کنندگان