جمعه, 31ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها خبر ‎نقش حقوق در کارآمدى خانواده از دیدگاه اسلام - بخش دوم

‎نقش حقوق در کارآمدى خانواده از دیدگاه اسلام - بخش دوم

برگرفته از روزنامه اطلاعات

 

* محمّدمهدى صفورایى پاریزى
استادیار جامعه‏المصطفى العالمیه

اشاره: «‎نقش حقوق در کارآمدى خانواده از دیدگاه اسلام ‎» عنوان مقاله‌ای است که بخش نخست آن در شماره قبلی صفحه حقوقی اطلاعات چاپ شد. بخش دوم و پایانی این مقاله را می‌خوانیم.

***

الف. حق داشتن نام نیکو

نام‏گذارى نوزاد با نام‏هاى نیکو، از حقوق فرزند است. 38 امام رضا (ع) از نام نیکو به عنوان احسان و نیکى در حق فرزند یاد مى‏کند و مى‏فرماید: «نخستین احسان و نیکى که پدر در حق فرزندش روا مى‏دارد، انتخاب نام زیبا براى اوست. پس لازم است هر یک از شما نام نیکو براى فرزند خود انتخاب کند.»39 نام نیکو بهترین هدیه‏اى است که هر فرزندى در زندگى از پدر و مادر خود دریافت مى‏کند؛ نامى که همیشه با اوست و از او جدا نمى‏شود و همواره در شخصیت فردى و اجتماعى‏اش مؤثر است.

از نظر اسلام، حق فرزند تنها با نام‏گذارى به یک نام ـ هرچه باشد ـ ادا نمى‏شود، بلکه بر اساس آموزه‏هاى دینى، انتخاب نام نیکو و زیبا براى کودک از وظایف والدین شمرده شده است.40 موضوع نام‏گذارى فرزند در نظام تربیتى اسلام داراى اهمیت فراوان است و حتى سفارش شده که پیش از ولادت فرزند نام نیکویى برایش انتخاب شود. در متون دینى تأکید شده است: فرزندانتان را قبل از ولادتشان نام‏گذارى کنید و در صورتى که نمى‏دانید فرزندتان پسر یا دختر است، نامى برایش انتخاب کنید که مناسب براى دختر و پسر باشد؛ زیرا فرزندى که از شما سقط مى‏شود و برایش نام ننهاده‏اید، آن‏گاه که با شما در روز قیامت ملاقات کند، به پدرش مى‏گوید: چرا براى من نام ننهادى؛ مگر پیامبر خدا(ص) (نوه خود را) پیش از تولد، مُحسن نام ننهاده بود؟41

همچنین در اسلام، والدین از نام‏گذارى فرزندشان با نام‏هاى پست و زشت نهى شده‏اند. اگر پدر و مادر نام زشت یا زننده‏اى براى فرزند خود انتخاب کنند، به شخصیت و حیثیت او لطمه وارد ساخته و فرزند خود را از داشتن نام نیکو محروم کرده‏اند. البته فرزند پس از رسیدن به سن قانونى مى‏تواند نام خود را عوض کند، اما در هر حال، از داشتن نام نیک در یک فاصله زمانى توسط والدین خود محروم شده است.

ب. حق تغذیه با شیر مادر

بر اساس اوامر الهى و نوامیس طبیعت، کودک باید از شیر مادر تغذیه کند؛ چون بهترین شیر براى شیرخواران در درجه اول شیر مادر خودش است42 و محروم کردن غیر موجه نوزاد از شیر مادر ستم بزرگى در حق کودک است. به همین دلیل، اسلام براى مادران شیرده ثواب‏هاى زیادى مقرر کرده است. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید: هنگامى که مادر فرزند خود را شیر مى‏دهد، در هر مرتبه‏اى که کودک از پستان او شیر مى‏مکد خداى متعال، ثواب فراوانى به او عطا مى‏کند و آن‏گاه که از شیر دادن فراغت مى‏یابد، فرشته‏اى دست بر پهلوى مادر نهاده و مى‏گوید: زندگى را از نو آغاز کن، که خداوند تمام گناهان گذشته‏ات را آمرزید.43

شاید این پرسش براى برخى مطرح باشد که چرا اسلام تغذیه کودک با شیر مادر را به عنوان یک حق مى‏شمارد و آن را بر ذمّه پدران و مادران قرار مى‏دهد؟ آیا تغذیه دیگرى را نمى‏توان جایگزین شیر مادر کرد؟ براى پاسخ به این سؤال به این نکته اشاره مى‏کنیم که خداوند حکیم است و اقتضاى حکمت کامله حضرت حق، قرار دادن هر چیزى در جاى خود و انتظام عالمانه آفرینش و جامع‏نگرى در تشریع قوانین است. نگاهى به ولادت نوزاد و نیاز غذایى او، همزمان بودن ترشح شیر در سینه مادر و تولد نوزاد و نیاز غذایى او و ترکیبات شیر مادر، همه نشان از حکمت حضرت بارى‏تعالى دارد و براى خردورزان نشانه توحید است.44

صاحب‏نظران تغذیه نیز شیر مادر را کامل‏ترین و بهترین غذاى نوزاد معرفى کرده‏اند. همان‏گونه که در قرآن و فقه بر تغذیه کودک با شیر مادر تأکید شده است، آنها نیز معتقدند که مادر باید نوزاد خود را با شیر مقوّى خود تغذیه کند؛ زیرا شیر مادر یک غذاى کامل و از لحاظ مواد غذایى غنى‏ترین غذاها است و داراى همه موادى است که بدن بدان نیاز دارد. شیر مادر داراى مزایاى متعددى است که به برخى از مهم‏ترین آنها اشاره مى‏شود. آشنایى با این مزایا مادران را برمى‏انگیزد که فرزند خود را از حقوق خود محروم نسازند و باور کنند که تغذیه با شیر مادر حق فرزند است.

شیر مادر به لحاظ ترکیبات غذایى، بیشتر از هر غذاى دیگرى با ساختار جسمانى کودک تناسب دارد؛ زیرا تمام مواد موردنیاز رشد را دربر دارد. شیر مادر گرم، پاک و بدون آلودگى است؛ به راحتى هضم مى‏شود و اثر نامساعدى روى دستگاه گوارش کودک ندارد. پروتئین، چربى و مواد قندى مورد نیاز رشد کودک به اندازه کافى در شیر مادر وجود دارد. املاح موجود در شیر مادر مثل کلسیم، فسفر، آهن و مس صرف ساختمان استخوان‏ها، دندان‏ها، نظام عصبى، عضلانى و خون‏سازى طفل مى‏شود. مقدار املاح شیر مادر هضم آن را براى کودک آسان مى‏کند.

کودکانى که از شیر مادر استفاده مى‏کنند، شش برابر بیشتر از دیگر کودکان شانس زنده ماندن دارند. اگر تمام نوزادان تا حدود شش ماهگى منحصرا با شیر مادر تغذیه شوند، از مرگ و میر بسیار زیادى از نوزادان در سال پیشگیرى خواهد شد. امروزه مطالعات پزشکى نشان داده است که در شیر مادر پادزهرهاى مخصوصى علیه میکروب‏هاى مختلف وجود دارد که موجب مصونیت کودک در مقابل بیمارى‏ها مى‏شود.

شیر مادر همیشه و به آسانى و در تمام شرایط آب و هوایى در دسترس نوزاد است و کودک مى‏تواند به دفعات از آن استفاده کند و چون به طور طبیعى و خام به مصرف مى‏رسد، هیچ‏یک از مواد خود را از دست نمى‏دهد و همیشه تازه و با حرارت مناسب مورد استفاده قرار مى‏گیرد.

شیر مادر فقط زمینه‏ساز سلامت کودک در دوره شیرخوارى نیست، بلکه مطالعات محققان نشان مى‏دهد که حتى به هنگام سالمندى، آنان که در دوران شیرخوارى از شیر مادر بهره‏مند بوده‏اند، به مراتب بیش از آنان که از این نعمت خداداد محروم بوده‏اند، از سلامت دستگاه قلب و عروق بهره‏مند خواهند بود و افزایش چربى و کلسترول در خون آنها کمتر از کسانى است که دوره طفولیتشان با محرومیت از شیر مادر سپرى شده است.45

توجه به این فواید ارزشمند تبیین‏کننده این حقیقت است که تغذیه با شیر مادر از حقوق فرزندان است.

ج. حق اجتماعى‏شدن

یکى از ابعاد وجودى انسان، اجتماعى بودن اوست که در مقام تربیت باید بدان توجه شود. به همین دلیل، یکى از وظایف والدین و مربیان در تربیت فرزندان و نسل آینده، توجه به رشد اجتماعى آنان است تا استعدادها و توانایى‏هاى آنها در عرصه حیات اجتماعى شکوفا شود و بتوانند به صورت فعال و موفق در زندگى جمعى حضور یابند. به تعبیر دیگر، اجتماعى تربیت شدن یکى از حقوق فرزندان است.

تجربه بشرى در زندگى اجتماعى نشان مى‏دهد که سلامت نظام اجتماعى و ثبات و پایدارى آن به توانایى و آمادگى و سلامت افراد آن جامعه بستگى دارد. اسلام به عنوان یک دین جامع‏نگر که به کلیه شئون حیات انسان توجه دارد، به تربیت اجتماعى انسان نیز توجه خاص مبذول داشته، براى تربیت انسان‏هایى منضبط و داراى توازن روحى و تعادل اخلاقى و خردورز که در عرصه حیات جمعى به صورت واقع‏نگر حضور یابند، دستورهایى ارائه کرده است.

دین اسلام پایه‏هاى تربیت را در درون افراد بنیان گذارده و آنان را به رعایت اصولى سفارش کرده است که در صورت تحقق آنها در وجود افراد، نظام اجتماعى از ثمرات مفید آن یعنى تعادل، روابط پایدار، محبت متقابل، نظارت و مراقبت اجتماعى بهره‏مند مى‏شود.‏

عفو و بخشش، ترحم و دلسوزى، رعایت حقوق دیگران، جرئت و شهامت داشتن، ایثار و گذشت، مشورت کردن، تعاون و همکارى جزو اصول تربیت اجتماعى است که اسلام بدان سفارش کرده و بى‏تردید، خانواده اولین نهادى است که این اصول در آن تجربه مى‏شود و کودکان و نوجوانان با مشاهده رفتارهاى اعضاى خانواده آنها را مى‏آموزند. به همین دلیل، از نظر اسلام، خانه‏اى محبوب و مطلوب است که والدین محیط آن را محیطى الهى سازند و با انصاف و عدالت با فرزندان رفتار کنند.46 اسلام، ترحم و دلسوزى نسبت به کودکان، احترام به بزرگان و سالمندان،47 تعاون و همکارى در انجام امور خانه، عفو و گذشت نسبت به خطا و اشتباه اعضاى خانواده، و... را توصیه کرده است، تا فرزندان الگوى رفتارى آنها را در خانواده مشاهده کنند و در عرصه زندگى اجتماعى و مواجهه با افراد اجتماع از تجربه‏هاى آموخته‏شده در کانون خانواده بهره ببرند و تعامل سازنده‏اى با افراد داشته باشند.


ج. حق ازدواج

حق ازدواج از جمله حقوق مسلم فرزندان بر والدین، بخصوص پدر است. شاید فرزندان به خاطر کم‏تجربگى، تنگدستى، آرزوهاى طولانى و اندیشه‏هاى رؤیایى در امر ازدواج دچار انحراف یا تردید و تعلل شوند. این وظیفه بر عهده پدران است که آنها را در انتخاب صحیح و مناسب یارى‏رسانندومقدمات این‏امرمقدس‏رابراى‏آنان‏فراهم آورند.بر اساس معارف دینى، از جمله حقوق فرزند بر پدر خویش این است که نام نیک براى او انتخاب کند، به او نوشتن بیاموزد و آن‏گاه که به سن بلوغ رسید، زمینه ازدواج او را فراهم کند.48 در دوره جاهلیت والدین به امر ازدواج فرزندان خود توجه نداشتند؛ از این‏رو، خداوند متعال مسلمانان را به این کار دستور داد و فراهم آوردن امکان ازدواج فرزندان را بر پدران واجب کرد.49

د. حق سلامت جسم و روان

داشتن سلامت جسم و روان از حقوق فرزندان بر والدین است. یکى از دلایل سفارش اسلام به ازدواج با افراد داراى سلامت جسمى و روحى ناظر به رعایت همین حق فرزند است. چنانچه والدین بیمارى خاصى داشته باشند، احتمال ابتلاى فرزندان نیز به بیمارى بسیار زیاد است. براى مثال، عقب‏ماندگى ذهنى و اختلال روانى هرچند مانع براى ازدواج نیستند، اما نادیده گرفتن این موارد در حقیقت تن دادن به خطر است. از این‏روست که در منابع دینى چنین افرادى از تولیدمثل منع شده‏اند.50پس از انتخاب همسر مناسب و شایسته، زن و شوهر باید از آمادگى خود براى پذیرش مسئولیت فرزندآورى و فرزندپرورى اطمینان حاصل کنند و مطمئن باشند که مى‏توانند حقوق فرزند خود را رعایت کنند. این آمادگى فقط به جنبه جسمى منحصر نمى‏شود، بلکه از نظر روحى نیز باید آمادگى وجود داشته باشد. بخش عمده‏اى از سلامت جسمى و روانى فرزند تابع رفتارهاى والدین و به ویژه مادر است. حضور یک انسان دیگر در کانون خانواده مسئولیت‏هایى را در زمینه نگه‏دارى و تربیت شایسته به دنبال دارد. از نظر جسمى، تغذیه مطلوب و به ویژه از غذاهاى حلال و با درآمد حلال از حقوق فرزند است.

* حقوق والدین

در منابع دینى نسبت به رعایت حقوق والدین به مصادیق متعدد و مختلفى اشاره شده است. همه این مصادیق را مى‏توان در عنوان کلى «احسان» جاى داد. خداوند متعال در آیات متعدد به احسان به والدین اشاره فرموده و آن را پس از دستور به خداپرستى قرار داده است؛ یعنى احترام و احسان به پدر و مادر در دومین مرحله از مراحل اساسى دعوت قرآن قرار گرفته است.51 مصادیق احسان در روایات با تفصیل بیان شده است. برخى از مهم‏ترین مواردى که در روایات به عنوان مصادیق احسان ذکر شده به شرح زیر است:

ـ اطاعت از پدر و مادر؛52‏

ـ به آرامى و نرمى با آنان سخن گفتن؛53‏

ـ قطع نکردن سخنان آنان؛

ـ تواضع و فروتنى در برابر آنان؛54‏

ـ برآورده کردن نیازهاى پدر و مادر؛

ـ دعا در حق والدین؛

ـ شرکت در غم و شادى آنان؛

ـ مهربانى بیشتر در حق مادر؛‏

ـ قدردانى لفظى و عملى از زحمت‏هاى آنان؛55‏

ـ گردن نهادن به امر و نهى آنان؛56‏

ـ اجتناب از آزردن آنان حتى به‏اندازه‏گفتن‏کلمه اُف؛57‏

ـ رسیدگى ویژه به پدر و مادر به هنگام پیرى؛58‏ـ صدا نزدن آنان با نامشان.59

اساس رابطه و مهم‏ترین عامل پیونددهنده والدین و فرزندان، رابطه خونى پدرى و مادرى و فرزندى است که نام پدر و مادر نشانه‏اى از آن است. اگر فرزندى پدر و مادر خود را با اسم آنها صدا کند، گویا ارتباط والدینى را فراموش کرده و یا اینکه مورد توجه لازم قرار نگرفته است و به تدریج رابطه عاطفى و والدینى و فرزندى کم‏رنگ شده و فرزندان نسبت به رعایت حقوق والدین خود احساس وظیفه نمى‏کنند.60 رسول اکرم (ص) نیز از فرزند خود حضرت زهرا (س) مى‏خواست که ایشان را با عنوان پدر مورد خطاب قرار دهد و عنوان‏هاى دیگر (مثل رسول خدا(ص)) را به کار نبرد.61 مى‏توان گفت: پیامبر اکرم (ص)با این رفتار قصد داشتند رابطه عاطفى خود و فرزندشان به رابطه‏اى رسمى تبدیل نشود و همان حالت پدر و فرزندى در ارتباطات کلامى حفظ شود.

در فقه شیعه نیز احکامى برای رعایت حقوق والدین بیان شده است. در ذیل، به برخى از حقوق شرعى والدین و وظایف فرزندان اشاره مى‏شود:

1. مسافرت غیرواجب با نهى والدین جایز نیست و در صورت سفر نماز فرزند کامل و روزه او حکم روزه مسافر را دارد؛ زیرا چنین سفرى سفر معصیت به حساب مى‏آید.‏

‏2. اگر هنگام نماز فرارسد و در آن زمان والدین چیزى از فرزند خود درخواست کنند، باید فرزند نماز را به تأخیر بیندازد و خواسته والد خود را برآورده سازد، مگر آنکه وقت نماز تنگ باشد و سبب قضا شدن نماز واجب شود.‏

‏3. نماز جماعت ثواب بسیار زیادى دارد، ولى اگر پدر یا مادر، فرزند را از شرکت در نماز جماعت منع کنند، اطاعت آنان واجب است.‏

‏4. در صورتى که ولىّ فقیه زمان، فرد را به شرکت در جهاد دستور نداده باشد یا بسیج همگانى مسلمانان واجب نباشد، منع والدین از شرکت در جهاد باید توسط فرزند اطاعت شود.‏

‏5. منع از واجب‏هاى کفایى، در صورتى که افراد دیگرى براى انجام آنها وجود داشته باشد، نافذ است.‏

‏6. اگر پدر و مادر از فرزندشان که در حال خواندن نماز مستحبى است چیزى را بخواهند، باید نماز را قطع کند و خواسته آنان را برآورده سازد.‏

‏7. اگر والدین اجازه روزه مستحبى را به فرزند ندهند، وى حق روزه گرفتن را ندارد.62‏

‏8. اطاعت و پیروى از والدین در همه کارها واجب است و جزو حقوق آنان به حساب مى‏آید، مگر در مواردى که از عمل واجب نهى کنند و یا به کار حرامى دستور دهند.63

* حق مشترک

یکى از دستورالعمل‏هاى دین اسلام به اعضاى خانواده‏هاى مسلمان، ارتباط با خویشاوندان است که از آن با عنوان «صله‏رحم» یاد مى‏شود. در اندیشه اسلامى، حفظ، توسعه و تعمیق روابط فامیلى و ارتباط صمیمانه و حمایتى خویشاوندان از آنچنان اهمیتى برخوردار است که پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آن را جزو دین دانسته64 و هدف از رسالت خویش را پس از بندگى خداوند و مبارزه با بت‏پرستى، صله رحم معرفى مى‏کند.65 در منابع دینى، حق مشترک صله رحم زمینه‏ساز دست‏یابى به بهنجارى در تمام امور خانواده معرفى شده است.66

نتیجه‏گیرى :

موارد ذیل، مهم‏ترین نتایج پژوهش حاضربه‏شمار مى‏روند:‏

‏1. در منابع دینى براى هریک از اعضاى خانواده (زن، شوهر، فرزند، پدر و مادر) حقوقى وضع شده است.‏

‏2. در مقابل هر حقى، براى طرف مقابل (من له الحق) وظایفى معین شده است.‏

‏3. بر اساس منابع دینى، رعایت حقوق یکدیگر بر صمیمیت و استحکام نظام خانواده مى‏افزاید و کارآمدى آن را تضمین مى‏کند.‏

‏4. رعایت نکردن حقوق یکدیگر بر کارآمدى خانواده تأثیر منفى مى‏گذارد.

 


پی نوشت :

38ـ روح‏اللّه خمینى، تحریرالوسیله، ج 2، ص 308.

39ـ ملّامحسن فیض کاشانى، محجه‏البیضاء، ج 2، ص 66.

40ـ محمّدبن یعقوب کلینى، همان، ج 6، ص 48.

41ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ج 101، ص 128.

42ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 175.

43ـ همان.

44ـ در دعاى عرفه حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام امام در مقام شمردن نعمت‏هاى الهى اشاره به تغذیه دوران کودکى مى‏کند و مى‏فرماید: «و حفَظْتَنى فیِ الْمَهْدِ طِفْلاً و رَزَقْتَنی مِنَ الْغَذاءِ لَبَنا تریّا.... در کتاب‏هاى کلامى نیز از اصل تطابق درون با برون به عنوان یکى از دلایل توحید یاد مى‏کنند و از جمله مثال‏هاى آن، ولادت فرزند و فراهم آوردن غذاى او در سینه مادر را ذکر مى‏کنند.

45ـ ر.ک: بهرام محمدیان، حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام.

46ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ص 23، ص 113.

47ـ محمّدبن على صدوق، عیون اخبارالرضا علیه‏السلام، ص 163.

48ـ محمّد محمّدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، ج 10، ص 720.

49ـ سیدهاشم بحرانى، تفسیر البرهان، ج 3، ص 132، ذیل آیه 32 سوره نور.

50ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 14، ص 75.

51ـ بقره: 83؛ نساء: 22؛ اسراء: 23.

52ـ لقمان: 14ـ15.

53ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 205.

54ـ همان، ج 71، ص 76.

55ـ مسند الامام الرضا علیه‏السلام، ج 1، ص 268.

56ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 205ـ277.

57ـ فضل‏بن حسن طبرسى، تفسیر مجمع‏البیان، ج 6، ص 409.

58ـ اسراء: 23ـ24.

59ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 220.

60ـ محمدرضا سالارى‏فر، همان، ص 87.

61ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ج 43، ص 32.

62ـ روح‏اللّه خمینى(ره)، رساله توضیح‏المسائل، احکام نماز و روزه.

63ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ج 74، ص 72.

64ـ همان، ج 72، ب 3، روایت 73.

65ـ همان، ج 38، ب 65، ح 49.

66ـ همان، ج 74، ب 17، ح 10.

منابع :

ـ باقریان، ابوالقاسم، بازخورد طلاب و دانشجویان نسبت به حقوق زن در اسلام، پایان‏نامه کارشناسى ارشد، رشته روان‏شناسى بالینى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(ه)، 1379.

ـ بحرانى، سیدهاشم، تفسیر البرهان، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.

ـ بستان، حسین، اسلام و تفاوت‏هاى جنسیتى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388.

ـ حرّ عاملى، محمّدبن حسن، وسائل‏الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانى، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، 1991م.

ـ خمینى، روح‏اللّه، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1379.

ـ رساله توضیح‏المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1381.

ـ دهخدا، على‏اکبر، لغت‏نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377.

ـ سالارى‏فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان‏شناسى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.

ـ صدوق، محمدبن على، عیون اخبارالرضا علیه‏السلام، بیروت، مؤسسه‏الاعلمى للمطبوعات، 1404ق.

ـ طبرسى، فضل‏بن حسن، تفسیر مجمع‏البیان، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق.

ـ فیض کاشانى، ملّامحسن، محجه‏البیضاء، تصحیح على‏اکبر غفارى، قم، انتشارات اسلامى، بى‏تا.

ـ کاتوزیان، ناصر، مبانى حقوق عمومى، تهران، دادگر، 1377.

ـ کلینى، محمّدبن یعقوب، فروع کافى، تصحیح على‏اکبر غفارى، بیروت، دارالتعارف، 1401ق.

ـ مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.

ـ محمدیان، بهرام، حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1377.

ـ محمّدى رى‏شهرى، محمّد، میزان‏الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، قم، دارالحدیث، 1379.

ـ مصباح، محمّدتقى، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1378.

ـ حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1374.

ـ هیثمى، على‏بن ابوبکر، مجمع‏الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید