سیوند

پیامدهای آبگیری سد سیوند چیست؟

برگرفته از روزنامه تهران امروز، دوشنبه 10 اردیبهشت 1386


نگاه کارشناسی به روغنی که بر زمین ریخت
هفته گذشته آبگیری سد سیوند در منطقه پاسارگاد استان فارس توسط رئیس‌جمهور آغاز شد.
 

مخالفت با آبگیری این سد گرچه در ابتدا جنبه‌های کاملاً فنی و تخصصی داشت و از نگرانی‌های باستان‌شناسان مبنی بر به زیر آب رفتن ده‌ها محوطه باستانی در تنگه بلاغی و تاثیر رطوبت دریاچه سد بر آثار تاریخی پاسارگاد ناشی می‌شد، اما به سرعت جنبه سیاسی پیدا کرد. هنگامی که تلویزیون‌های لس‌آنجلس با نادیده گرفتن ساده‌ترین نقشه‌های جغرافیایی از به زیر آب رفتن آرامگاه کورش سخن ‌گفتند و هنگامی که عکس‌های مجعولی از آرامگاه آب گرفته کورش منتشر شد، موضوع ابعاد سیاسی حادتری به خود گرفت و بیش از آنکه گرهی از کار بگشاید، به تضعیف موقعیت مخالفان آبگیری سد سیوند انجامید؛ چرا که این‌بار طراحان، سازندگان و موافقان آبگیری سد می‌توانستند با استناد به این نوع شانتاژهای خبری، مخالفان خود را به دروغ‌پردازی و شایعه‌پراکنی متهم سازند و آنها را گروهی مغرض یا دست‌کم بی‌اطلاع و هیجان‌زده جلوه دهند.

اما واقعیت آن است که جدا از ابعاد سیاسی موضوع، نگرانی‌های کارشناسانه بسیاری درباره سد سیوند و تاثیرات آن بر آثار تاریخی منطقه وجود دارد و این نگرانی‌ها با مشاهده تعداد سدهای در دست ساخت و در دست مطالعه در کشور که اغلب در همسایگی محوطه‌های باستانی قرار دارند، دو چندان می‌شود.

اکنون که 130 محوطه باستانی موجود در تنگه بلاغی به‌تدریج زیر آب می‌روند و بناهای تاریخی پاسارگاد رطوبت بیشتری را بر کالبد خود حس می‌کنند، شاید نگاه به آنچه با آبگیری سد سیوند از دست رفت و آنچه ممکن است از دست برود، خالی از فایده نباشد.

تنگه بلاغی میان سه کوه بلاغی بزرگ در شمال، بلاغی کوچک در جنوب و کوه کوچک در شرق محصور شده است. کاوش‌های هیات‌های مشترک باستان‌شناسی ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آمریکا و ژاپن که از سال 1383 در این منطقه آغاز شد، نشان داد که 130 محوطه یا اثر باستانی در تنگه بلاغی وجود دارد که مهم‌ترین آنها به شرح ذیل می‌باشند:

1ـ تپه رحمت‌آباد: این تپه که در دهانه تنگه بلاغی و پشت سد سیوند قرار گرفته دارای آثاری از دو مرحله استقراری متعلق به دوره پیش از تاریخ و تاریخی است. در استقرار پیش از تاریخی محوطه آثار کوره‌های صنعتی سفالگری به دست آمده و در استقرار دوره تاریخی نیز یک سازه، خشتی سکو مانند شناسایی شده است. باستان‌شناسان تپه رحمت‌آباد را از نظر شواهد معماری و وجود ابزارهای مختلف «بسیار غنی» توصیف کرده‌اند.
2ـ محوطه‌های موسوم به محوطه 91 و 119 که به ترتیب در بخش غربی دره بلاغی و در غرب رود پلوار جای گرفته‌اند. این دو اطلاعات قابل توجهی از هزاره‌های چهارم و پنجم پیش از میلاد به دست می‌دهند و آثاری از قبیل کوره سفال‌پزی و اجاق در آنها کشف شده است.
3ـ محوطه‌های شماره 46، 50، 82، 84 و 122 که در همه آنها به جز محوطه 122 شواهد فعالیت‌های صنعتی برای استحصال آهن مشاهده شده است. این محوطه‌ها به دوره‌ اسلامی تعلق دارند. محوطه 84 متعلق به اوایل دوره اسلامی و محوطه 82 مربوط به عصر صفوی است. محوطه 122 از چهار محوطه دیگر قدیمی‌تر است و گورستانی متعلق به دوره ساسانیان را در خود جای داده است.
4ـ محوطه‌های شماره 76 و 77؛ در محوطه 76 چهار مرحله معماری مشاهده شده که سه لایه زیرین آن متعلق به دوره هخامنشی و لایه زبرین مربوط به پس از این دوره است. محوطه 77 نیز یک محوطه هخامنشی است اما روی آن گورستانی از دوره اسلامی قرار دارد.
5ـ دو غار باستانی که با شماره‌های 75 و 135 نامگذاری شده‌اند.
غار شماره 75 موسوم به «اشکفت‌ حاجی بهرامی» بر دامنه جنوبی کوه بلاغی بزرگ قرار دارد و جهت دهانه آن به سمت جنوب غربی یعنی مقابل تاسیسات سد سیوند است و محوطه 130 نیز یک پناهگاه صخره‌ای به‌شمار می‌رود که در دو کیلومتری جنوب شرقی محوطه 75 بر دامنه جنوبی کوه بلاغی بزرگ جای گرفته است. در این دو محوطه آثار دوره انتقالی از عصر فراپارینه سنگی به نوسنگی کشف شده و بخشی از جاده‌ شاهی دوره هخامنشی، کانال‌های آب و دیوارهای دفاعی نیز شناسایی شده است.
6ـ محوطه‌های شماره 57، 85 و 88؛ این محوطه‌ها آثاری از سه دوره هخامنشی، ساسانی و صفوی را عرضه می‌کنند. آثار هخامنشی که از همه‌ قدیمی‌تر است شامل دیواره سنگی جاده شاهی و بقایای یک کوشک با پایه و شالی ستون‌های سنگی است. آثار دوره ساسانی مربوط به بقایای یک روستای کوچک است و آثار دوره صفوی نیز گورستانی متعلق به دوره صفوی را شامل می‌شود.
7ـ محوطه‌های شماره 64 و 92 با آثاری مربوط به یک استقرار دایمی از دوره ساسانی و احتمال وجود استقرارهای قدیمی‌تر متعلق به دوره هخامنشی.
اینها تنها بخشی از آثار باستانی موجود در دره بلاغی هستند که با آغاز آبگیری سد سیوند، تا چند هفته دیگر به طور کامل زیر آب خواهند رفت. هر چند که در ابتدا عمر مفید سد سیوند 50 سال اعلام شد اما اکنون از عمر صد ساله این سد سخن به میان آمده و این بدان معناست که تا یک قرن دیگر، 130 محوطه باستانی در تنگه بلاغی زیر آب می‌روند و غیر قابل دسترس خواهند بود. در این مدت طولانی اشیای فلزی موجود در تنگه می‌پوسند و سنگ‌ها زیر رسوبات مدفون شده یا جابه‌جا می‌شوند. بنابراین حتی پس از صد سال نیز امکان چندانی برای کاویدن مجدد آنها وجود ندارد.
از این گذشته تاکنون نتیجه دقیق و جامع کاوش‌های تنگه بلاغی منتشر نشده است. گرچه در سه همایش اسفند 1384 در شیراز، خرداد 1385 در موزه ملی و دی‌ماه 1385 در دانشگاه تربیت مدرس تهران، بخشی از نتایج کاوش‌ها اعلام شد اما انتشار گزارش کامل به پس از آبگیری سد سیوند موکول شد و این پرسش را به میان آورد که آیا انتشار گزارش پیش از آبگیری سد و آگاهی باستان‌شناسان مستقل از سازمان میراث فرهنگی از نتایج بررسی‌ها می‌‌توانست به موج مخالفت‌ها با آبگیری سد سیوند دامن بزند؟اکنون که سد در مرحله آبگیری است، عمده نگرانی‌ها متوجه تاثیر رطوبت ‌ناشی از تشکیل دریاچه بر آرامگاه و کاخ کورش در پاسارگاد است. در همایش باستان‌شناسی نجات‌بخشی دره‌بلاغی که اسفند ماه 84 در شیراز برگزار شد، اعلام گردید که فاصله آرامگاه کوروش با دره بلاغی به خط مستقیم 5/2 کیلومتر و فاصله آن تا ابتدای دریاچه سد به خط مستقیم حدود 5 کیلومتر است. همچنین اختلاف ارتفاع کف آرامگاه کورش با سطح آب دریاچه 15 متر خواهد بود. بنابراین به‌طور مستقیم خطری از جانب دریاچه سد متوجه آثار جهانی پاسارگاد نیست و نگرانی‌ها معطوف به تاثیرات غیر‌مستقیم و واسطه‌ای است.
احداث سد قطعا عمق آب‌های زیرزمینی را کاهش خواهد داد و در عین حال جریان باد که از سمت دره و کوهستان بلاغی به‌سوی پاسارگاد برقرار است، رطوبت دریاچه را به پاسارگاد خواهد آورد. در نتیجه با افزایش رطوبت سطح‌الارضی و تحت‌الارضی بر میزان رشد گلسنگ‌ها که از عوامل فرسایش سازه‌های سنگی است، افزوده می‌شود.
اما اکنون وزارت نیرو اعلام کرده که «حد نهایی حریم دریاچه سد» در نزدیک‌ترین فاصله خود به خط مستقیم 9 کیلومتر با پاسارگاد فاصله دارد و پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی نیز در آخرین گزارش خود آورده که فاصله آرامگاه کورش تا «ابتدای تنگه بلاغی» 7 تا 9 کیلومتر خواهد بود.
همچنین در حالی که در اواخر شهریور سال 84، مسوولان بنیاد پارسه ـ پاسارگاد اختلاف سطح آرامگاه کورش با مرتفع‌ترین بخش دریاچه را 25 متر اعلام کردند. در گزارش پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، این اختلاف 15 متر ذکر شده است. بدین ترتیب اختلاف میان اعداد وزارت نیرو و سازمان میراث فرهنگی از یک سو و گزارش‌های متفاوت سازمان اخیر از سوی دیگر، به ابهامات موجود درباره تاثیر آبگیری سد سیوند بر پاسارگاد دامن زده است.
به گفته عبدالرسول وطن‌دوست، رئیس پژوهشکده حفاظت و مرمت سازمان میراث فرهنگی، دستگاه‌های مختلفی مانند رطوبت‌سنج، دستگاه سنجش آلاینده محیطی، دستگاه سنجش ذرات ناخواسته هوا و دستگاه سنجش آلودگی‌های گازی و اسیدی در منطقه نصب می‌شود تا علاوه بر سنجش میزان رطوبت، تمام جنبه‌های تاثیر اقلیم روی آثار تاریخی بررسی شود.
او می‌افزاید: تا آبگیری نشدن [کامل] سد و مشاهده نتایج در طول چند سال، نمی‌توان درباره تاثیرات منفی احتمالی سد سیوند بر آثار تاریخی نظر داد. در گزارش خبرگزاری میراث آریا، وابسته به سازمان میراث فرهنگی نیز تصریح شده که بسیاری از باستان‌شناسان می‌گویند: «تاثیر رطوبت دریاچه سد بر آثار تاریخی منطقه، نه‌تنها در طول چند سال، بلکه باید طی دهه‌ها و یک سده مورد بررسی قرار گیرد.»
بدین‌ترتیب، زمانی نتیجه بررسی‌ها مشخص می‌شود که عمر مفید سد سیوند نیز پایان یافته و مساله تاثیر رطوبت بر آرامگاه کورش بلاموضوع شده است. به‌علاوه نتایج سنجش‌ها در طول «دهه‌ها و یک سده» حاکی از اثرات مخرب رطوبت بر آرامگاه کورش و سایر بناهای پاسارگاد باشد، آیا راهی برای بازگشت وجود دارد؟
پاسخ به این پرسش هرچه باشد، دشوارتر از هضم این واقعیت نیست که وزارت نیرو دست‌کم 104 سد در دست ساختمان و 166 سد در دست مطالعه در کشور دارد که بخش بزرگ آنها در محوطه‌های باستانی و تاریخی قرار گرفته‌اند.