جمعه, 23ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی بی‌توجهی به زبان فارسی و زوال اخلاقیات در مراوده‌های جوانان

زبان پژوهی

بی‌توجهی به زبان فارسی و زوال اخلاقیات در مراوده‌های جوانان

این روزها از هر 50 واژه که جوانان می گویند، 30 تایش را نمی فهمیم. جوانان برای خودنمایی و خود بزرگ کردن این گونه حرف می زنند. می خواهند بگویند شما را به خدا به ما توجه کنید.

SneakersbeShops® , Shop Online For Luxury, High-End Fashion, Expensive & Authentic Designer Brands | nike kd 7 ext long tail black line for sale - 401 – Ietp - New Air Jordan 1 High OG OSB DIAN Blue Chill Sorrowful CD0463

حسش نیست، رد داده، گیر نده، وات د فاز، ما رو گرفتی، عجیجم ... . اینها چند نمومه اصطلاحاتی است که امروزه از زبان جوانان و نوجوانان کم نمی شویم. برخی از این واژگان و جملات تاریخ انقضا دارد ولی بسیاری از آن ها چنان در زبان و ادبیات فارسی جا خوش می کنند که حتی یافتن ریشه و زمان پیدایش آنها چندان آسان نیست. خیلی از جملاتی که امروز به کار می بریم، چنین سرگذشتی دارد.

به گزارش ابتکار، شاید کمترین مشکل این تغییر شکل سخن گفتن که در بعضی مواقع حتی اخلاق را نشانه می رود، بیگانه شدن نسل امروز با متون ادبی گذشتگان باشد.

دکتر امان الله قرایی مقدم در این باره به خبرنگار ابتکار می گوید: این رفتار ها دلایل فرهنگی و اجتماعی دارد. جوانان در طول تاریخ همیشه نوگرا، نوجو و نوخواه بوده اند. در بسیاری از کشور ها به ویژه ژاپن از سال 1948 به بعد کوشیدند که از فرهنگ، زبان و ارزش های ملی خود پاسداری کنند. آن ها می گفتند باید ژاپنی بمانیم ولی از تمدن غرب عقب نیفتیم. البته نمی شود گفت که جوان ژاپنی امسال با جوان ژاپنی 10 سال پیش تفاوتی ندارد. در این جا نقش تربیتی بسیار مهم است. ما خودمان جوانان را به سمت موسیقی غربی چون راک، رپ، متال و ... برده ایم. وقتی جوان دنبال این سبک موسیقی ها برود، مویش دم اسبی می شود، بدنش را خالکوبی می کند، از واژگان رکیک و بی ریشه استفاده می کند... .

نقص آموزشی و پرورش

در گذشته جوانان از به کار بردن اصطلاحات و واژگان رکیک بین خانواده شرم داشتند ولی امروزه شاهد هستیم که به راحتی این واژگان به درون خانه ها راه یافته است و چه بسا بزرگترهایی جهت هم نوایی با جوانان شکل سخن گفتنشان را تغییر داده اند. دکتر قرایی در ادامه می گوید: در ایران به دلیل بی قاعدگی و نقص آموزشی و پرورشی و تربیتی شاهد چنین الگو برداری های غلطی از سوی جوانان بوده ایم. رسانه ها و تلویزیون، علی الخصوص برنامه های ورزشی و فوتبالی نقش بسیار زیادی در این الگو دهی داشته اند. افزون بر آن شبکه های اجتماعی، چت کردن و جوک سازی هم تاثیر بسزایی در شکل گیری این روند داشته است. این روزها از هر 50 واژه که جوانان می گویند، 30 تایش را نمی فهمیم. جوانان برای خودنمایی و خود بزرگ کردن این گونه حرف می زنند. می خواهند بگویند شما را به خدا به ما توجه کنید. این ها از کمبود های عاطفی و روانی سرچشمه می گیرد و معمولا بین طبقات پایین و متوسط اتفاق می افتد. تحصیلات، شغل و نحوه ی بیان خانواده ها بسیار بر گفتار جوانان تاثیر گذار است. خوش بختانه این گونه جوانان در اکثریت نیستند و یک گروه اقلیت را تشکیل می دهند. بیشتر آن ها هنگام حرف زدن با گروه هم سالانشان این گونه سخن می گویند. در واقع آموزش و پرورش فقط در مدرسه نیست. بلکه در جامعه، خیابان و بین هم سالان است.

نقش رسانه ها و تلویزیون

دکتر قرایی با اشاره به نقش رسانه ها در این مورد می افزاید: سریال هایی که به صورت ترجمه شده در ماهواره پخش می شود و حتی سریال های صدا و سیما در این تغییر شکل سخن گفتن نقش زیادی دارند. مثلا وقتی نحوه ی حرف زدن یک لات یا یک معتاد از تلویزیون پخش می شود، جوان از آن یاد می گیرد و تقلید می کند. اما در این مورد بیشترین تاثیر را برنامه های ورزشی دارد. صداهایی که از استادیوم ها چه از سوی گزارشگران و چه از سوی تماشاگران به گوش جوانان می رسد حاوی واژگان و اصطلاحات بی بته و غیر اخلاقی است. جوانان به ورزش علاقه دارند. عزیزان ورزشکار الگوی جوانان هستند و باید در به کار بردن واژگان و اصطلاحات دقت کنند. جامعه از زشت گویی در رنج است. بی ادبی بین جوانان گسترش پیدا کرده است.

زبان فارسی رها شده است

زبان فارسی به سبب ادبیات غنی و بالنده اش در جهان مشهور است. برگزیدن بیت: بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند گواهی بر این مساله است. اما حالا باید نگران این شویم که جوان ایرانی 20 سال آینده نتواند این چنین بیت ها را بخواند و نیازمند تفسیر و معنی باشد. دکتر قرایی در این مورد اضافه می کند: ندانم کاری های رسانه ها در زمینه ی کم توجهی به زبان و ادبیات فارسی و کم اهمیت شمردن آن مدارس روز به روز بیشتر می شود و بر دامنه ی شیوع آن افزوره می شود. ما موسسه ای به نام فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران داریم. علت وجودی این فرهنگستان این است که یک اصطلاح پیش از آن که در جامعه شایع شود، باید در مورد آن تدبیری اندیشیده شود و واژه یا اصطلاح معادل برای آن در نظر گرفته شود و سپس اجازه ی راه یابی به زبان فارسی پیدا کند. متاسفانه معادل سازی ضعیف است و به موقع صورت نمی پذیرد. این معادل سازی ها باید از کتاب های درسی آغاز شود. زبان فارسی رها شده است. مقام معظم رهبری 20 سال پیش فرمودند که زبان فارسی را پاس بدارید. ولی کسی توجه نکرد. ایشان 4 سال پیش هم دوباره بر این مساله تاکید کردند. ولی همچنان شاهد بی مهری نسبت به زبان فارسی هستیم. امروزه جوان ایرانی نمی تواند یک شعر فارسی را بخواند.


جوانان مراقب قضاوت ها باشند

دکتر قرایی اضافه می کند: این چنین اصطلاحات و واژگان که بر زبان جوانان جاری می شود، قطعا بر قضاوت و شخصیت دهی دیگران در مورد آنان تاثیر می گذارد. حتی اسم افراد هم بر شخصیتی که به آن ها می دهیم تاثیر گذار است چه رسد به شیوه ی حرف زدن. جوانان وقتی رشد کنند و بحران جوانی و احساسات را پشت سر بگذارند، از این واژگان کمتر استفاده می کنند، چون در می یابند این گونه سخن گفتن باعث می شود که دیگران قضاوت خوبی روی آن ها نداشته باشند. وقتی جوانان خیلی درگیر این شکل حرف زدن شوند، کم کم این واژگان و اصطلاحات در شخصیت آنها رسوخ می کند و زمینه ساز بروز رفتار و عمل مطابق با شیوه ی حرف زدن می شود. چون بسیاری از این واژگان و جملات بین معتادان، لات ها و خلاف کار ها رد و بدل می شود. این کلمات رکیک و بی بته کم کم جوان را طوری بار می آورد که هر خلافی از او سر بزند. به رغم تمام مخالفت ها و انتقادها امروز این واژگان و اصطلاحات کم شنیده نمی شوند. روندی که از یک سو تیشه به ریشه ی زبان فارسی می زند و از سوی دگر نابودی اخلاق را به دنبال دارد. شاید پس از نابود کردن زبان فارسی بتوانیم با ارایه ی کتب تفسیر و توضیح اندکی آیندگان را با گذشتگان و هویتشان آشنا سازیم ولی با اخلاقیات از دست رفته چه کنیم؟

 

منبع: تابناک

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه