سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست جشن‌ها و گردهمایی‌ها بهمن ماه جشن سده - سروده استاد ادیب برومند

جشن‌ها و گردهمایی‌ها

جشن سده - سروده استاد ادیب برومند

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 
بیاور مى‏ که گاه کامرانى‏ست

ز مى ‏ما را هواى سرگرانى‏ست

نوا سرده به آهنگ همایون

که گویى در سرم شور جوانى‏ست

بزن سنتور و زان پس تار و طنبور

که دلخواهم سرود خسروانى‏ست

مرا ساغر بریز و جام پُر کن

از آن مینا که صهبایش مُغانى‏ست

برافروز آتشى در سینه از عشق

که لطفش به ز آب زندگانى‏ست


پس آن گه خرمن آتش به کهسار

برافروز اى که کارت دیهگانى‏ست

برافروزان سپس تلّى ز آتش

به دشت، اى آن که سعْیَت آرمانى‏ست

خود این آتش نمودِ روشنى‏ها

به فکر و ذکر و تشخیص زمانى‏ست

فغان از چشم تار و فکر تاریک

که در هر مطلبش معکوس خوانى‏ست

از آن رو آتش افشانیم در دشت

که از اندیشه روشن، نشانى‏ست

به آیین سده شاباش سر کن

که این رسم از رسوم باستانى‏ست

مبارک باد این جشن کیان‏زاد

بر آن کو در تنش خون کیانى‏ست

سده این جشن فرخ‏فال فیروز

نمادى از سرور و شادمانى‏ست

سده یادآور ایران بشْکوه

گران‌فر چون درفش کاویانى‏ست

سده یادآور عهدى که ایران

چو مهرش در جهان پرتوفشانى‏ست

سده جشنى است دستاورد هوشنگ

که با دیوان نبردش داستانى ست

سخن از جشنوار و جشن برگوى

که دلکش چون دراى کاروانى‏ست

سده این یادگار عهد دیرین

فروغش زنده، نامش جاودانى‏ست

به یاد آور زمانى را که این رسم

فروزان‌فر چو رسم پهلوانى‏ست

غم آن روزگار رفته از دست

مرا در خاطر اندوهى نهانى‏ست

به یاد عهد دیرین چاره غم

کنون ما را شراب ارغوانى‏ست

سزد گر دل فراگیریم از اندوه

در آن جشنى کز آنِ کامرانى‏ست

ادیب اکنون به کام دوستداران

خریدار نشاط از دوستگانى‏ست

سزد کز بهر آزادى بکوشیم

ز جان و دل که تأییدش جهانى‏ست

جهان تا هست، ایران زنده بادا

که جان دادن به راهش رایگانى‏ست

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید