سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست دکتر محمد مصدق ایرانِ ِمن - پیش‌کش به پیشوای ملی شدن صنعت نفت ایران - سرودۀ بانو هما ارژنگی

دکتر محمد مصدق

ایرانِ ِمن - پیش‌کش به پیشوای ملی شدن صنعت نفت ایران - سرودۀ بانو هما ارژنگی

به انگیزه پاسداشت صد و سی‌امین زادروز پیشوای نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق

 

طرح شادباش زادروز دکتر محمد مصدق سال 1390


ایران من،این خاکِ مهر آیین و دلبند
این خاستگاهِ اولین انسانِ ِآگاه،
سرمنزل ِاسطوره و تاریخ و فرهنگ،
بنیانگذارِدانش و روشنگرِ راه،
در چنبرِ چرخ ِ فلک  بس فتنه دیده
وان قامت ِ آزاده و سبز و سر افراز
ای بس که با تیغِ ستم  در خون تپیده
اما  به فرایزدی  با مهرِ یزدان،
با بی‌شماره عاشقان و جان سپاران
آنان که در راه وطن از تن گذشتند،
گمنام و نام آور به راهش کشته گشتند،
زین فتنه‌های تلخ و جانفرسا رهیده

از آن دلاورعاشقانِِِ ِ فرِایران،
در رزمگاه زندگی بگذشته از جان،
آزاده پیری چون مصدق شد به میدان
دکتر مصدق آیتی بود از صداقت
آزاده اندیشی به جان غمخوار ِملت
از نام و نان بگذشته‌ای هشیار و دانا
دل بسته بر آسایش و بر کار ِ ملت
در روزهایی کز فریب و مکر ِ دشمن،
زنجیر ِ استعمار بر پای وطن بود،
آن ناجی ِدشمن شکن آن جان ِ آگاه،
همراه ِ یاران ِ وفادار و وطن خواه،
با مشعلِ آزاد جویی سر بر افراخت
چون شیر کز زنجیر و زندان عار دارد،
بر روبهانِ پیر ِ استعمار غرید
بر مسندِ شرم آور ِ ظلم و ریا تاخت
«کاینسان چرا گنج ِ روان ِ سرزمینم
وین زر که درمان و دوای مردم ماست،
باید همه در چنگ ِ استعمار باشد؟!
از مردی و داد و شرف چون دم توان زد
تا طفل ِ آزادی چنین بیمار باشد؟
این نابکاران اندرین پیکار خاموش
زر می برند و بذر محنت می فشانند
با چنگهای خون چکان و روی خندان
ما را به سوی فقر و نکبت می‌کشانند»
با یک چنین اندیشه‌های آرمانی،
در دادگاه ِ لاهه او داد ِ سخن داد
با کوبه ِ حق جویی و آزادخواهی،
بر پیکر ِ سنگین ِ استعمار کوبید
تا نفت را از چنگ ِ بیگانه رهانید،
خونی دو باره بر رگ ِ خشک ِ وطن داد

او رفته اینک زو امیدی مانده بر جا
کز تیرگی‌ها جانِ ما را می‌رهاند
او رفته اما راه او چون جویباری،
ما را به دریاهای روشن می‌کشاند
او رفته اما دشمنان سرگرم ِ کارند
آن گرگها و روبهان فکر ِ شکارند
تا خاک ِ زرخیز ِ مرا با خون بشویند،
تا بار ِدیگر میهنم ویرانه سازند،
خونخوارگان بر پیشه ِخود استوارند
ای سرو ِآزاد ِ جوان فرزندِ ایران،
کاری سترگ است این، مپنداریش آسان!
چشمِ خرد بگشای و گوش ِهوش واکن
دلسردی و اندوه و بیزاری رها کن
ای مایه خشنودی و دلشادی من،
ای روشنی بخش ِ دو چشم ِ مام ِ میهن،
باید به راهش آنچنان کوشی تو از جان
تا در جهان پاینده ماند نام ِ ایران


هما ارژنگی  سی و یکم خرداد ماه هزار و سیصد و نود ویک خورشیدی (31 خردادماه 1391)

 

دكتر محمد مصدق

دكتر محمد مصدق

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید