شنبه, 01ام ارديبهشت

شما اینجا هستید: رویه نخست هنر هنر پیشینۀ پیدایی موسیقی ـ 2 - پ‍ژوهشی علمی ـ ادبی در حوزه موسیقی

هنر

پیشینۀ پیدایی موسیقی ـ 2 - پ‍ژوهشی علمی ـ ادبی در حوزه موسیقی

برگرفته از روزنامه اطلاعات

 

دکتر محمدحسن ابریشمی

مطالب مزبور در نسخۀ چاپ شدۀ اخیر به اهتمام آقای رحیم رضازادۀ ملک نیز آمده (ص 66-65)،4 و همچنین در پیشگفتار بر این کتاب نقل و نقد شده که اظهار نظرهای ایشان درباره گردیزی، و مطالب منقولِ مزبور از او، قابل تأمل، نامستند و نادرست است.5 ‏

باورها و پندارها درباره پیدایی موسیقی‏

از پیشینه پیدایی موسیقی اطلاع چندانی نداریم. بنابر روایاتِ گردیزی و داراب هرمزدیار در شمارِ ارمغان‌هایِ عهد تهمورث، از پادشاهان پیشدادی ایران است، و به باور برخی از یافته‌های حکمای قدیم بوده، و به پندار بعضی ساخته و پرداختۀ شیطان است.

از باب نمونه در رسائل اخوان الصفا (متن عربی، تألیف گروهی نویسنده با گرایش‌های شیعی در نیمۀ اول قرن چهارم هجری در بصره)6، در رسالۀ چهارم به موسیقی و مباحثی از آن پرداخته است، و در ترجمه گونۀ این رسائل با عنوان مُجمل الحکمه (از مترجمی ناشناخته در اوایل قرن هفتم یا پیش‌تر) نیز رساله چهارم به موسیقی اختصاص یافته و ضمن مباحثی با تعریف آن:«موسیقی صناعتی است مرکب از جسمانی و روحانی، و تألیف غناء و الحان از وی است...» (ص 77)؛ اشاره‌ای هم به پیدایی و نیز فواید موسیقی دارد (ص 88):‏

‏«... فیثاغورث حکیم، اول حکیمی بود، که او در روزگار خود تألیف این علم کرد... و گویند او به جوهر لطیف و رقت نفس این آواز فلک دریافت... و ما گوییم موسیقی را و تألیف آن از کمال عقل استنباط شاید کرد، و عقل هیچ چیز استنباط نکند که در آن فاید‌ه‌ای نبود. پس نزدیک حکما و فیلسوفان این موسیقی را فایدۀ عظیم است، و در بسیار حال‌ها این به کار داشته‌اند چنانکه در محراب‌ها استجابت دعا را؛ چنانکه داود علیه‌السّلام در محراب بربط زدی و غنا خوش بر آن راست کردی، و این نزدیک جهودان مشهور است. و چنانکه در بیمارستان‌ها به سحرگاهان بزدند تا بیماران را خواب گرفتی و از دردها برآسودندی؛ و چنانکه در صومعه‌ها بنهادندی... تا عامه به راه توبه درآمدندی. و این موسیقی را اصلی عظیم است در سحرگاه و تأثیری تمام، از آنکه هر دعا که با موسیقار بود اجابت او زودتر بود. چنانکه بزرگان سحرگاه نی زدن و بربط زدن فرموده‌اند. و نوع‌های دیگر ساخته چون نای به انبان و صفاره و رباب و کمانچه که ساحران نهاده‌اند و آنچه ایشان را مراد بود گویند....»

رشیدالدین فضل‌الله همدانی در تاریخ چین (تألیف 704 هـ)

در ذیل عنوان «تاریخ پادشاهان ختا... بر زعم اهل ختای»، پادشاهان سرزمین ختا را 36 طبقه و مدت زمان حکومت آنان را 42875 سال نقل کرده (ص 93)، و ساخت نخستین آلت موسیقی را توسط «فوکی» پادشاه یازدهم از طبقه دوم ثبت کرده و ضمن برشمردن اختراعات و نوآوری‌های وی چون «علم فال که ختائیان در این وقت ‏‎]‎قرن هفتم هجری‎[‎‏ آن را جویی گویند و مانند رمل است اختراع کرده... وضعِ خط هم او کرده... دام ماهی ساخته... و سازی ساخته که ابریشم آن بیست و پنج تار بوده، و عوض ابریشم، چون در آن عهد نبودی، نی باریک را شکافته‌اند و بر آن ساز بسته‌اند و آن را خواهر او نیواشی‌نام می‌زده است.» (ص 96، 97)‏

‏ مشابه مطالب مزبور را فخرالدین بناکتی در تاریخ بناکتی (تألیف 717) نقل کرده (ص 343)، که احتمالاً برگرفته از نوشته رشید‌الدین فضل‌الله یا به نقل از منابع مورد استفاده وی است. بناکتی در ذیل عنوان «طبقۀ سوم» پادشاهان خطا آورده است: «شن ون پادشاه بیست و هفتم، تن او همچون مار و یک سر آدمی داشته، در عهد او آلات زراعت... و علاج بیماری و تجربه‌ داروها او آغاز کرد... و سازی دیگر بیرون آورد و آن را قوبوز کیم ‏‎]‎در نسخه خطی دیگر «دی نای»‏‎[‎‏ گویند...» (ص 343)؛ مطالب مزبور را رشیدالدین فضل‌الله نیاورده است.‏

 

پی‌نوشت:

3‏. مشابه اصطلاح «باد در مشت گرفتن» چون «باد در مشت داشتن»، «باد به دست داشتن» و غیر آن در لغت‌نامه ذیل «باد» از جمله به معنی «هیچ نداشتن، تهی دست»، یا مشت خالی، کار محال‌یابی نتیجه، با شواهد زیاد آمده از جمله فخرالدین اسعد گرگانی در ویس ورامین گفته: «به حسرت من بسایم دست بر دست / که چیزی نیستم جز باد در دست» و «اگر صد سال دیگر باد کاریم / از او در دست جز بادی نداریم»؛ محمد غزالی: «دردا و دریغا که در این خورد و نشست / خاکی است مرا در کف و بادی است به دست»، فردوسی: «سپاه اندر‌اید پس پشت من / نماند به جز باد در مشت من»؛ و در فرهنگ سخن، ذیل «باد» این بیت فردوسی به‌عنوان شاهد «باد در مُشت داشتن» آمده است: «شکسته شد این ‏‎]‎؟ای‎[‎‏ نامور پشت تو / کز این پس بود باد در مشت تو»‏

4‏. گردیزی، زین‌الاخبار، به کوشش رحیم رضازاده ملک (انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، 1384)؛ آقای رضازادۀ ملک بر زین‌الاخبار پیشگفتاری عالمانه در پنجاه و هفت صفحه و تعلیقاتی محققانه درصد صفحه نوشته است. علاوه بر این ایشان در داخل تنها یک قلاب ‏‎]‎‏ ‏‎[‎‏ مطالبی بسیار طولانی در 64 صفحه را به نوشتۀ گردیزی در ابتدای متن اصلی زین‌الاخبار اضافه کرده، در حالی که در پانوشت هر صفحۀ آن به مأخذ مطالب اشاره نشده است، و خواننده به اشتباه گمان می‌برد که این مطالب از گردیزی بوده و تصور نمی‌کند که از افزوده‌های ایشان است؛ مطلب مندرج در متن مقالۀ حاضر، دربارۀ تهمورث، در پی مطالب 64 صفحه‌ای افزودۀ آقای دکتررضا‌زاده بر متن اصلیِ نوشتۀ گردیزی، به شرح مزبور آمده است. ‏

5‏. رجوع کنید به یادداشت 1 در پایان مقاله ‏

6‏. مؤلفان رسائل اخوان الصفا (پس از به قدرت رسیدن آل بویه و ضعف خلفای عباسی) گروهی از متفکران دین و فلسفه بوده که در بصره گرد آمده، و « با اشاره به یکی از حکایت‌های کلیله و دمنه عنوان اِخوانُ الصَّفاخِلّان الوفّا گرفته بودند» (کراچوفسکی، ص 183).‏

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید