سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست جشن‌ها و گردهمایی‌ها آذر ماه شب چله، جشنی به گستردگی اندیشه ایرانشهری

جشن‌ها و گردهمایی‌ها

شب چله، جشنی به گستردگی اندیشه ایرانشهری

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

اشکان زارعی

 

شب چله یک بار دیگر می‌آید تا امیدها و آرزوهای انسانی در دل‌ها زنده شود.

ایرانیان در تاریخ دیرینه سال خود همواره با برگزاری جشن‌های بی‌شمار، باهم بودن وشاد زیستن را آزموده، امیدوارانه چشم به آینده‌یی روشن داشته اند.

بی‌گمان جشن شب چله نیز تلاشی برای رسیدن به آغازی بهتر و آرمانی‌تر بوده است. زیرا به باور نیاکانمان از پس روزهای سرد وتاریک، روشنایی و سپیدی فرا می رسد.

چرایی و پیدایی جشن شب چله را باید درباورهای مهری جستجو کرد، آن هنگام که پیش ازبرآمدن زرتشت از آمیختگی اندیشه های ناب ایرانی درباره چگونگی افرینش جهان،باروری زمین و ارج گذاری روشنایی،ایینی پدید امد که ان را مهرپرستی نامیدند.

مهر نماد، پیمان دوستی ،مهربانی، فروغ و روشنایی است.با پدیداری دین زرتشت، مهر درجرگه ی ایزدان ایین مزدیسنی درامد چنانکه مهریشت اوستا در ستایش اوست.

ایرانیان باستان به دانش اختر شناسی آگاه بوده، به درستی سال، ماه و جابجایی موسم های چهارگانه را می شناختند و دراغاز هر موسمی، جشنی را قرار  دادند،چنانکه نوروز در بهار،تیرگان در تابستان،مهرگان در پاییز و جشن شب چله رادراغاز زمستان برگزار می نمودند. آنان دریافتند نخستین شب زمستان در یکم دی، بلندترین شب سال نیز است، مردم باور داشتند خورشید ازاین پس، دوباره زاده می شود زیرا ارام ،ارام در اسمان بیشتر پدیدار شده ،روشنایی افزون تر می شود،ازاینرو درچنین شبی خرد و کلان همراه با شادی وپایکوبی تا بامدادان به  نیایش خداوند پرداخته، روشنایی را ارج می گذاردند. زیرا خورشید از یک سو نقشی بسزا در زندگی کشاورزی وشبانی مردم ان روزگار داشت واز سوی دیگر برپایه باورهای مهری، نماد روشنایی در چشم  زمینیان به شمارمی آمد، چون از یکم دی تا دهم بهمن سرما بیشتر و سخت‌تر می‌شد ان را چله بزرگ و از دهم بهمن تا بیست اسفند چله کوچک می گفتند.

از اینرو آیین بلندترین شب سال را جشن شب چله نام نهادند، با کوچ ترسایان سریانی به ایران هنگام پادشاهی اشکانیان واژه «یلدا» به معنای تولد که همانا زایش خورشید است درکنار نام شب چله ماندگار شد.
دربرهان قاطع درباره واژه یلدا چنین امده:«یلدا شب اول زمستان و شب اخر پاییزاست وان درازترین شب هاست».

ایرانیان دراین شب خوانچه‌یی را اماده  کرده، بدان «میزد» می گفتندکه واژه میزبان از ان گرفته شده است.دراین خوانچه که بارنگ سرخ اراسته شده بود، اجیل لرک به همراه میوه های سرخ رنگ به نماد سرخی خورشید،مانند انار،لبو، هندوانه، سیب و،انگور قرمز قرار می دادند. همچنین آتشدانی به نماد پایداری روشنایی ،درخت سرو نماد ایستادگی وبلندی خورشید می گذاشتند و درنوک ان ستاره یی درخشان قرار می گرفت که یاداور پرتوافشانی خورشید بود،دورشته سیمین وزرین نیز نشانگر کهکشانهای دور ونزدیک خورشید ازان اویزان بود.

از آنجا که خورشید درنگاه ایرانیان نماد کهنسالی، دیرنیگی وزندگی  بخشی است، درجشن شب چله این کارکرد درقامت پدر بزرگ ومادر بزرگ ها دیده شده که انان را مایه یکپارچگی وهمبستگی خانواده می دانستند که با داستان گویی فرزندان را گرد هم میآوردند. ‌در این شب هیزم شکنی نیز با پوششی سرخ رنگ برای  روشن نگهداشتن آتشدان شب چله به هر خانه هیزمی پیشکش می داد. فال چهل سرود یا چهل سرو،فال حافظ  وشاهنامه خوانی بخش های دیگری از ایین شب چله بوده است.

درروزگار تیرداد اشکانی، جشن شب چله و مهرپرستی به باخترزمین رفته، هواداران بسیار یافت به گونه یی که رومیان پس ازامدن ایین ترسایی نیر همچنان برباوری مهری پافشاری کرده ،بدان وفادار بودند.

درسدهٔ چهارم میلادی اگر چه به زور فرمان کنستانتین مردم روم مسیحیت را پذیرفتند اما دردین تازه نیز همچنان ایین های مهری را به جای می اوردند چنانکه برخی خاستگاه دین ترسایی را آیین مهر وعیسی را مهر دانسته و بیش ازده زمینه همانندی میان انها را برشمرده اند که می توان مهم ترین ان ها را یکی بودن جشن شب چله با زادشب عیسی مسیح در بیست وپنجم دسامبر برابربا یکم دی ماه  دانست که درسده چهارم میلادی با اشتباه در کبیسه سال در بیست وپنجم دسامبر جای گرفت.
بدین گونه جشن کریسمس الگوی برداری از چله ی ایرانی است.

چنانکه ابوریحان بیرونی در «اثارالباقیه» می گوید:«شب چله درمذهب رومیان عید یلداست وان میلاد مسیح است» سنایی غزنوی نیز چکامه سرای سده پنجم چنین اورده است:

بصاحب دولتی پیونداگرنامی همی جویی
که ازیک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا.

به باور پژوهندگان تاریخ،عروسک هایی که در شب نوئل با نام«سه مغ»در کنار درخت کاج می گذارند یادآور داستانی زیبا از کتاب انجیل متی است که سه تن از مغان به فرمان شاه اشکانی به دیدار مسیح کودک شتافتند، زایش اورا شادباش گفتند.

راز پیدایی وماندگاری جشن شب چله باید در اموزه های اخلاقی و انسانی ان جستجو کرد، هزاران سال است که همه خانواده های ایرانی  از پیر و جوان وزن و مرد از شامگاهان تابامدادان دور هم نشسته، شاد بودن وامید به زندگی را ممارست کرده و امدن روشنایی رابه نماد چیرگی خوبی بر بدی جشن می گیرند. آنان همچنین سپاسگزاری ونیایش افریدگار را همراه با بزرگداشت سالخوردگان به فرزندان خویش می‌آموزند. ازاینرو این جشن در هزارتوی تاریخ ایران، همچنان از شمال هند وپاکستان گرفته تا عراق و از قفقاز و فرارود گرفته تاکرانه های دریای پارس برگزار می شود که این نشان از جاودانگی اندیشه ایرانشهری و گستردگی ایران بزرگ فرهنگی دارد. شب چله وهمه جشن‌های ایرانی بخشی از فرهنگ ماهستند، فرهنگ شناسه ملی ما بوده وهمواره مهمترین نقش رادر همبستگی ملی داشته است. برای ماندگاری ایران و یکپارچگی ملی، جشن‌های ایرانی را با شکوه برگزار کنیم.


یاری نامه:

گاهشماری وجشن های ایران باستان،هاشم رضی.
ایین مهر،هاشم رضی.
بغ مهر ،احمد حامی،
فرهنگ واساطیر ایران،رحیم عفیفی
ایین یلدا،فریدون جنیدی.
جشن ها وابین های کهن در ایرا امروز،،محمود روح الامینی.
جشن های ایرانی،بهرام عسگری.
اندیشه های فلسفی ایرانی، ابوالقاسم پرتو.
جهان فروری ،بهرام فره وشی


این مقاله در شماره 378 «دوهفته‌نامه امرداد»، شنبه 18 آذر 1396 ، به چاپ رسید و از سوی نویسنده در اختیار تارنمای ایرانبوم قرار گرفت.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید