جمعه, 07ام ارديبهشت

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ كهن و باستان پادشاه معاصر زرتشت

تاریخ كهن و باستان

پادشاه معاصر زرتشت

 

در میان پژوهندگان «تاریخ ایران باستان» و یا «تاریخ زندگانی زرتشت» همواره ابهاماتی در پیرامون پادشاه معاصر زرتشت، گشتاسب و وجه تسمیه آن با پدر داریوش بزرگ هخامنشی، ویشتاسپ، دیده می‌شود.

در سال 1326 دکتر محمد معین پایان نامه دکترای خود را با نام «مزدیسنا و ادب پارسی» به دانشگاه تهران ارایه نمود که منجر به دریافت درجه دکترا خویش گردید.

و بعدها پایان نامه مذکور به زیور طبع در نشر دانشگاه تهران آراسته شد. بخشی از کتاب با عنوان «پادشاه معاصر زرتشت» تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌گردد.

در پایان خواننده سه دلیل استوار برای وجه تمایز «گشتاسب کیانی پادشاه معاصر زرتشت»  و « ویشتاسپ پدر داریوش بزرگ هخامنشی» در خواهد یافت:

1.       چرا در گاتها، زرتشت نام داریوش را نمی‌برد، اگر داریوش نسبت به گشتاسب مقام بالاتری داشت؟

2.       زرتشت در گاتها گشتاسب را پادشاه ایران می‌داند ولی داریوش در کتیبه بغستان هرگز عنوان شاهی را به ویشتاسپ نداد

3.       در بغستان ویشتاسپ پسر ارشام است ولی در اوستا و کتب پهلوی و آثارالباقیه و شاهنامه شاه گشتاسپ پسر لهراسب است به عبارت دیگر «پسر ویشتاسب داریوش است اما پسر گشتاسپ کیانی و حامی زرتشت اسفندیار است»
امید است مورد استفاده خوانندگان باشد

با سپاس بفرین حریقی


 
پادشاه معاصر زرتشت

دکتر محمد معین

در سنت آمده که زرتشت در عصر کی گشتاسب ظهور کرد و این پادشاه دین ویرا پذیرفت و بهمین مناسبت دین زرتشتی رواج یافت.زرتشت در اوستا طوری از وبشتاسپه سخن میراند که می‌رساند وی زنده است نه چنانکه از شاهی افسانه ای گفتگو کند. برخی تصور کرده اند که گشتاسب، همان ویشتاسپه پدر داریوش است، و از این‌رو دانشمند آلمانی هرتل  Hertel در رساله مختصر خود از گاتها استشهاد کرده گوید: «زرتشت در چند قطعه از گاتها، از ویشتاسپه پدر داریوش درخواست میکند که دست گماتای مغ را از تاج و تخت شاهی ایران کوتاه کند و دوباره سلطنت را در خاندان هخامنشی برقرار سازد . » و بهمین ملاحظه نویسنده مزبور اظهار میکند که یسنای 53 (از فصول گاتها) بین دوم آوریل و بیست و نهم سپتامبر سال 522 ق.م. انشاء شده است . اگرچه داریوش در سنگ نبشته بغستان میگوید: « گماتای مغ در نهم ماه گرمه پده (مطابق دوم آوریل سال 522 پیش از مسیح) بنام بردیا پسر کوروش برادر کمبوجیه تخت شاهی ایران را غصب کرد و من بیاری اهورا مزدا در دهم ماه باگ ایادیش (مطابق 29 سپتامبر522پیش از مسیح) اورا باچند تن از یارانش کشتم » ولی باید دانست که یسنای مورد استشهاد هرتل پریشان و بواسطه لغات نادر بسیار مبهم است ، ودر آغاز آن از عروسی دختر زرتشت با جاماسپ وزیرکی گشتاسب یادشده است .

هرتسفلد در کتاب «زرتشت و جهان او» ویشتاسپه (گشتاسب) معاصر زرتشت را همان  Viehtaspa اوستا و خشترپاون (شهربان ، والی) پرثوه (پارت) و پدر داریوش اول می‌داند.

از متون تواریخ می دانیم که پس از کشته شدن گماتا بلافاصله خود داریوش شاهنشاه ایران شد، پس چرا زرتشت از این شاهنشاه نامدار و مقتدر هخامنشی نامی نمیبرد، ولی از پدرش گشتاسپ که استاندار(خشثره پاون ، شهربان) ایالتی بیش نبود (آنهم از طرف پسرش) اینهمه سخن می‌راند؟ داریوش در سنگ نبشته بغستان به پدرش عنوان پادشاهی نمی‌دهد بلکه از او نیز مانند دیگر شهربانهای کشور خود نام می‌برد از آن جمله در کتیبه مزبور منقوش است:«داریوش شاه گوید: پرثوه (پارت ، خراسان حالیه) و ورکانه (گرگان) از من یاغی شدند و خود را پیرو پرورتیش Pravartish خواندند. مردم آنجا از پدرم ویشتاسپه (گشتاسب) که در پارت بود سرپیچیدند، آنگاه ویشتاسپه با لشکرش که نسبت باو با وفا مانده بود بیرون رفت، ودر یک شهر پارت موسوم به ویشپه اوزاتیش Vishpa uzatish  به منازعه پرداخت. اهورا مزدا او را یاری نمود، بخواست اهورا مزدا گشتاسب لشکر یاغی را سرکوب کرد. در بیست و دوم ماه ویخنه Viyaxna (مطابق 5 فوریه سال 521 پیش از مسیح) این ستیزه رویداد.»

داریوش متمم این خبر گوید:«من از ری (رگا) لشکری بیاری ویشتاسپه فرستادم و در یک شهر پارت موسوم به پتیگربنا  Patigrabanaدوباره در اول ماه گرمه پده  Garmapada(مطابق  3 آوریل سال 520 ق.م) جنگی واقع شد و ویشتاسپه قوای متمردان را در هم شکست و دیگر باره کشور پارت بزیر فرمان من درآمد .»

از این عبارات نیک پیداست که ویشتاسپه پدر داریوش عنوان پادشاهی ندارد، در صورتیکه زرتشت به حامی خود گشتاسب صریحا عنوان پادشاهی می‌دهد، وسنت نیز بلخ را بعنوان مرکز و پایتخت این شاه ذکر میکند.

دلیل دیگر اینکه داریوش مکرر اسامی آباء و اجداد خود را چنین یاد میکند: «داریوش پسر ویشتاسپه، پسر ارشام، پسر آریامنه، پسر چیش پیش، پسر هخامنش.» و نام شاهان سلسله کیانیان که بقول سنت در بلخ سلطنت داشتند در اوستا و کتب پهلوی و تاریخ سنی ملوک الارض والانبیاء حمزه اصفهانی و آثار الباقیه بیرونی و شاهنامه فردوسی و غیره چنین آمده است:

کیقباد، کیکاوس، کیخسرو، کی لهراسپ، کی گشتاسپ- یعنی در کتیبه بغستان ویشتاسپ پسر ارشام و در سنت ویشتاسپ حامی زرتشت، پسر ائوروت اسپه   Aurvat-Aspa (لهراسب) می‌باشد.

یشت نوزدهم موسوم به زامیاد که نظر بمندرجاتش از قدیمیترین یشتها محسوب است، مفصلا از سلسله کیانیان و فر کیانی و افراسیاب تورانی برای رسیدن به فره و یاخره گفتگو می‌کند. از مطالعه پشت مزبور بخوبی بر می‌آید که حامی زرتشت ابدا مربوط به پدر داریوش نیست.

گروه دیگر از خاور شناسان نیز این دو ویشتاسپه را دوتن تصور کرده‌اند و حتی غالب دانشمندان و محققان پارسی نیز برین عقیده اند. بدیهی است که این گشتاسپ (کوی ویشتاسپه) با آن اقتدار که در داستانها آمده ، نبوده ولی شخصیت تاریخی داشته و فی المثل امیری بوده در مشرق ایران (طبق سنت در بلخ) و باقوی احتمال در سگستان (سیستان) .

در پایان این مقال باید گفت که ویشتاسپه یا گشتاسب اسمی است که از مدت سه هزار سال پیش تا امروز در میان ایرانیان معمول است . در متون میخی که در آسیای صغیر (متعلق بسال 854ق.م) از تیگلات پیلسرTiglat Pilsar پادشاه آشور پیدا شده و در آن ، ضمن اسامی بزرگان آریایی (بویژه ایرانی) ،کشتاشپی  Kushtashpi آمده که لغتا بنا بعقیده خاور شناسان همان گشتاسپ است . از گاتها برمیاید که ویشتاسپه نامی هم در آن سوی ایران امارت داشته است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید