تاریخ معاصر
رابطه دوسویهٔ روسیه شوروی و حزب دموکرات کردستان ایران در دههٔ ۱۳۲۰
- تاريخ معاصر
- نمایش از چهارشنبه, 16 اسفند 1391 04:49
- پیمان حریقی
- بازدید: 5473
پیمان حریقی
رابطه مستقیم و دوسویه دولت روسیه شوروی با حزبدموکرات کردستان ایران، در سالهای پس از شهریور۱۳۲۰ و اشغال ایران از سوی نیروهای اتحادجماهیر شوروی، آمریکا و انگلستان، آنچنان آشکار است که هرگز از سوی رهبران اخیر این حزب انکار نشده است. در روزهایی که با اشغال ایران، دولت ایران درگیر مصیبتهای ناخواسته تحمیلی به سبب ورود نیروهای اشغالی بود و شهروندان ایرانی با بیماری و فقر و گرسنگی دست به گریبان بودند، اتحادجماهیر شوروی زمان را برای اجرایی کردن خواسته ویژه خود، دست یافتن به آبهایگرم خلیجفارس و در گام نخست، گرفتن امتیاز نفت شمالایران، مناسب دانست و برای این کار، کوشید تا در زیر پوشش تشکلهایی که شعارهایی مردمپسند و در راستای اهداف «نخستین دولت پرولتاریای جهان» به رهبری یوسف استالین، سر میدادند، مزدوران خود را سازماندهی کند.
این دولت در گام نخست با تاسیس حزبهای دستآموز در جهت واقعی جلوهدادن مبارزه مشروع برای دستیابی به «قدرت سیاسی» از سوی چپگرایان برآمد: نخست در میان آذریهای استان آذربایجان از یکی از اعضای گذشته «حزب کمونیست ایران» که با آنها همکاریهای درازمدتی را از خود نشان داده بود- برای تاسیس حزب و پس از آن، تاسیس دولت دستنشانده حمایت کرد و پس از آن به سراغ شهرهای کردنشین استان آذربایجانغربی آمد. تجزیهطلبان چنین جلوه دادهاند که قاضی محمد، همچون یک رهبر سیاسی با اراده خود درصدد جلب حمایت روسها برآمده است اما نکته مهم این است که این رهبر حزب دموکرات کردستان ایران، قاضی محمد، نبود که مانند هر رهبر سیاسی دیگر، به نیت بدهبستان و تعامل سیاسی و یا از روی ناگزیری، با یک دولت ارتباط برقرار کند بلکه این رهبران کاخ کرملین بودند که برای رسیدن به خواستههای خود، قاضی محمد را پیدا کردند و به دست او، حزب دموکرات کردستان ایران را تاسیس کردند. روسها پیش از آنکه با قاضی محمد وارد گفتوگو شوند، با سه نفر دیگر از برجستگان سیاسی کردستان مذاکره کردند و آنان را به انجام این کار تشویق کردند. این سه نفر علیآقا امیرعشایر، عمرخان شکاک و قرنی آقای مامش بودند که هر سه نفر، پیشنهادهای روسها را مودبانه رد کردند.[۱] چهارمین نفر یک روحانی سنیمذهب و گرجیتبار به نام «قاضی محمد» بود که روسها او را برای اجراییکردن خواستهای خود، یافتند و او بود که پیشنهاد روسها را پذیرفت.
با پذیرفته شدن این پیشنهاد از سوی قاضی محمد، رابطهای دوسویه میان او و هوادارانش و دولت روسیه شوروی آغاز شد. با تاسیس حزبدموکرات کردستان ایران، کمکهای مادی و معنوی گسترده روسیه شوروی به این حزب در قالب پرداخت پول، تحویل سلاح و تجهیزات نظامی، دستگاه فرستنده رادیویی، دستگاه چاپ و برگزاری دورههای آموزش نظامی در باکو برای اعضای حزب قاضی محمد آغاز شد. افزون بر این، جلوگیری از حرکت ستونهای ارتش ایران به سوی آذربایجان که از سوی روسها انجام میگرفت، جدای حمایت از تجزیهطلبان آذربایجان به رهبری دستنشانده دیگری به نام جعفر پیشهوری، حمایت از دومین دولت «روس ساخته»، یعنی دولت قاضی محمد در مهاباد، را هم هدف خود قرار داده بود و در عمل، دست حزب دموکرات کردستان را در اقدامهای خود باز میگذاشت. در برابر این حمایتها، حزب دموکرات کردستان ایران نیز، بیپروا، چاکری و حمایت آشکار خود از خواستههای روسیه شوروی در ایران را پیگرفت و حتی برای داده شدن امتیاز نفت شمال به روسیه شوروی کوششهایی را بهکار بست. این اقدامات که چیزی نبود مگر گونهای «امربری» و دستنشاندگی آشکار، چهره یک «دولت مستعمره» را به دولت قاضی محمد بخشید.
در همان زمان، در عرصه فرهنگی نیز حزب دموکرات کردستان ایران، از اینکه دستنشاندگی خود را به بانگ بلند جار بزند، ابایی نداشت. برای نمونه به نمایش «مام میهن» میتوان اشاره کرد. در این نمایش که کارگردانان این حزب آن را بر روی صحنه بردند، زنی سیاهپوش (نماد کردستان) نقشی را بازی میکرد. در حالی که این زن از سوی ترکیه و ایران و عراق به زنجیر کشیده شده بود، داس و چکشی (نماد روسیه شوروی و نقش پرچم آن) برای گسستن زنجیرها به حرکت درمیآمد و تئاتر با شعار «زنده باد استالین» به پایان میرسید.[۲]
جلوههای «روسپرستی» در روزنامه «کوردستان»، ارگان حزب دموکرات کردستان ایران بهگونهای دیگر در نمایش بود: در کمتر شمارهای از این روزنامه بود -که دستگاه چاپ آن را دولت روسیه به این حزب داده بود- تصویر بزرگ استالین در صفحه اول آن چاپ نشده یا شعری از مدیحهسرای این حزب، «هیمن» در ستایش از استالین، ارتش سرخ و یا دولت روسیه شوروی منتشر نشده باشد.[۳ ] دستنشاندگی و خودباختگی فرهنگی تشکل «روس ساخته»ی حزب دموکرات کردستان ایران، چنان بود که افسران این حزب که در باکو آموزش میدیدند، با لباسهای نظامی روسی به مهاباد بازمیگشتند و با درجههای روسی همچون «مایور»، «پالکوونیک» و «پودپالکوونیک» خطاب میشدند.[۴] در این میان، «روسیه ستایی» رسانه دولت قاضی محمد شگفتآور بود. رادیو جمهوری مهاباد که دستگاه فرستنده آن از باکو فرستاده شده بود و در دهم اردیبهشت۱۳۲۴ آغاز به پخش برنامه کرد، هر روز به مدح روسیه و ارتشسرخ میپرداخت و از حمایتهای آنان سپاسگزاری میکرد.[۵] در دفتر مرکزی حزب دموکرات کردستان ایران، تصویرهای استالین و لنین درودیوار را پوشانده بود. هنگامی که قاضیمحمد و سیفقاضی و تنی چند از روسای عشایر کرد در ۲۲ شهریور ۱۳۲۴ برای دومینبار به باکو سفر کردند، به هنگام بازگشت، از میزبان خود، هر نفر یک عکس قابگرفته استالین را هدیه گرفتند.[۶] رهبر این حزب پیروی دربست و همهجانبه خود از رژیم روسیه شوروی را، آشکارا، به نمایش میگذاشت. قاضیمحمد در گفتوگوی خود با روزنامه شهباز، از روزنامههای هوادار روسیه در آذرماه ۱۳۲۴ که در شماره ۱۲ آن روزنامه و در دیماه همان سال منتشر شد، چنین گفت: «در رژیم شوروی که رژیم دموکراسی حقیقی است، همان سازمانهای ملی را که ما میخواهیم درست کنیم، وجود دارد.»[۷]
خطمشی سیاسی حزب دموکرات کردستان ایران در کاخکرملین تدوین میشد. در این خط مشی، جدایی سیاسی و فرهنگی از ایران به شیوههای گوناگون پیگیری میشد. برای مثال، در برنامه نخستین کنگره این حزب آمده بود: «۱- خودمختاری در اداره امور محلی؛ ۲- به رسمیت شناخته شدن زبان کردی در ادارات و تحصیل در مدارس؛ 3- همه کارکنان دولتی باید کرد باشند...»[۸] شباهت بندهای گوناگون این برنامه با دیدگاههای بیان شده در گزارشهای کارشناسان روسیه که از ایران دیدار کرده بودند، شگفتانگیز است. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، میرجعفر باقر اوف در گزارشی به استالین چنین نوشته است: «در دوران دیکتاتوری رضاشاه، اهالی آذربایجان نه تنها به مقامات بالای دولتی راه نمییابند بلکه از رسیدن به مناصب متوسط و کوچک هم محرومند. حکومت شاه با اعلام زبانفارسی به عنوان زبان رسمی کشور، آن را به ادارات دولتی تحمیل کرده است و در موسسات دولتی گفتوگو به زبان آذری ممنوع است و اسناد و مدارک به زبان فارسی تدوین میشوند.»[۹] نکتهای که در گزارشهای این کارشناسان روسی، بیش از هر چیز، خودنمایی میکند، این است که یا کوچکترین آشنایی با گذشته و سامان فرهنگی ایران ندارند یا، دانسته، آن را انکار میکنند وگرنه در کدام دوره از تاریخ ایران، زبان اسناد و مدارک دولتی، بهجز دوره کوتاه پس از یورش عرب، زبان فارسی نبوده است؟ نگاهی به تاریخ تدوین این گزارش، نشان میدهد که این گزارش پیش از برگزاری کنگره حزب دموکرات کردستان ایران به استالین ارایه شده است و ردپای دیدگاههای طرح شده در آن را در برنامه نخستین کنگره حزب دموکرات کردستان ایران میتوان دید. نشانه مهم دیگری از دستنشاندگی حزب دموکرات کردستان ایران و قاضی محمد که میتوان به آن استناد کرد، این است که پیش از تاسیس این حزب، اعضای این حزب در قالب گروه چپگرایی به نام «کومله. ژ. کاف» که در سال ۱۳۲۲ تاسیس شده بود، فعالیت میکردند اما در سال ۱۳۲۴ این تشکل به دستور مقامات شوروی به «حزب دموکرات کردستان ایران» تغییر نام داد. پیش از آن، این کار با تبدیل «شاخه آذربایجان حزب توده [ایران]» به «فرقه دموکرات آذربایجان» یکبار دیگر هم انجام شده بود. وابستگی تامومطلق «کومله. ژ. کاف» و پس از آن، «حزب دموکرات کردستان ایران» به دولت روسیه شوروی، چنان ژرف بود که به هنگامی که روسیه شوروی برای دریافت امتیاز نفت شمال، با خودداری از بیرون بردن ارتش خود از خاک ایران، خیرهسرانه و وقیحانه برای دریافت امتیاز نفت شمال پافشاری میکرد، سازمان «کومله. ژ. کاف» همه کوشش خود را از راههای گوناگون تبلیغاتی برای وادار کردن سیاستمداران ایرانی برای دادن امتیاز نفت به شوروی به کار میبندد و به هواداری از دولت شوروی در بیانیهای چنین میگوید: «اطلاعیه شماره ۳۱۲، روز دوم آبان ۱۳۲۳. در این روزها رادیو و مطبوعات ایران اعلام کردند که حکومت اتحاد جماهیر شوروی به منظور استخراج نفت درخواست نمود که مناطقی در شمال ایران در اختیارش قرار گیرد و به او امتیاز داده شود ولی حکومت نمکنشناس ایران نیکیهای سه سال اخیر اتحاد جماهیر شوروی را نادیده گرفته و این درخواست را رد کرده است …»[۱۰]
چنانکه از متن بیانیه دریافته میشود، سازمان «کومله. ژ. کاف» اشغال ایران از سوی نیروهای نظامی شوروی به همراه آمریکا و انگلستان را که به کشتار مردان ایرانی و هتکحرمت به ناموس زنان ایرانی، انهدام تاسیسات ترابری و ارتش و راه آهن و قحطی انجامید، اقدامات و رویدادهایی میداند که به خاطر آنها، ایرانیان باید در برابر اشغالگران «نمکشناس» هم باشند.
پینوشتها:
۱. حریقی ، پیمان ؛ طالع ، هوشنگ . گوشه های پنهان توطئه برای تجزیه مهاباد . لنگرود ، انتشارات سمرقند ، ۱۳۸۹ ، ص ۱۳۷ ؛ نیز : مک داول ، دیوید . تاریخ معاصر کرد . ترجمه : ابراهیم یونسی . تهران، انتشارات روزبهان ، چاپ سوم ، ۱۳۸۶ ، ص ۴۲۲؛ نیز : فیروزی ، حمیدرضا . جمهوری مهاباد . اراک ، نشر نوای دانش ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۸۱ .
۲. گوشه های پنهان توطئه برای تجزیه مهاباد ، همان ، ص ۱۱۳ ؛ نیز : تاریخ معاصر کرد ، همان ، ص ۴۰۹ ؛ نیز : ایگلتون ، ویلیام . جمهوری ۱۹۴۶کردستان . ترجمه : سید محمد صمدی . مهاباد ، نشر سیدیان ، ۱۳۶۲ ، ص ۷۸ ؛ نیز : کینان ، درک . کردها و کردستان . ترجمه : ابراهیم یونسی . تهران ، انتشارات نگاه ، ۱۳۷۶ ، ص ۱۲۱ ؛ نیز : جمهوری مهاباد ، همان ، ص ۱۸۱ ؛ نیز : بلوریان ، غنی . ئاله کوک ( برگ سبز ) .( خاطرات غنی بلوریان ) . ترجمه : رضا خیری مطلق . تهران ، نشر رسا ، ۱۳۸۴ ، ص ۴۷ تا ۵۷ .
۳. دوره ی روزنامه کوردستان در سال ۱۳۲۴ ؛ نیز : تاریک و رون گولبژیریک له شیعرکان هیمن . ، بی نا ، بی جا ، بی تا .
۴. گوشه های پنهان توطئه … ، همان ، ص ۱۱۷ ؛ نیز : پشدری ، عبدالله . یادداشته کان عبدالله پشدری . ( دوره دوجلدی ) ، عراق ، وزارت فرهنگ و اطلاع رسانی ، ۱۹۹۲، ص ۱۱۲ .
۵. یادداشته کان عبدالله پشدری ، همان ، ص ۱۱۴ ؛ نیز : امین ، نوشیروان مصطفی . حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی . ترجمه : اسماعیل بختیاری . سلیمانیه ، نشر ژین ، ۲۰۰۵ ، ص ۱۷۶ .
۶. حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی ، همان ، ص ۱۱۵ .
۷. روزنامه شهباز ، شماره ی ۱۲ ، دی ماه ۱۳۲۴ .
۸. گوشه های پنهان توطئه … ، همان ، ص ۱۲۱ ؛ نیز : جمهوری ۱۹۴۶کردستان ، همان ، ص ۱۰۳ ؛ نیز : حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی ، همان ، ص ۸۷ و ۸۸ ؛ نیز : جمهوری مهاباد ، همان ، ص ۱۸۵ ؛ نیز : کردها و کردستان ، همان ، ص ۱۲۲ و ۱۲۳ .
۹. کردها و کردستان ، همان ، ص ۱۲۳ .
۱۰ . صمدی ، سید محمد . نگاهی به تاریخ مهاباد . مهاباد ، انتشارات رهرو ، چاپ اول ، ۱۳۷۷ ، ص ۱۲۰ ؛ نیز : هه ورامی ، ئه فراسیاو . رووداوکانی روژهه لاتی کوردستان له به لگه نامه ی سوفیه تیدا ( رویدادهای شرق کردستان ) . سلیمانیه ، نشر ژین ، ۲۰۰۷ .
گفتنی است این نوشتار پیشتر در ویژهنامه شیر و خرس روزنامه شرق، شنبه ۱۲ اسفند، رویه 20 به چاپ رسید.