سه شنبه, 04ام ارديبهشت

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها گزارش سفر با فروزانفر - ایرج افشار

گزارش

سفر با فروزانفر - ایرج افشار

برگرفته از روزنامه اطلاعات

 

میان سال‌های 1340ـ1348 چند سفر من همراه فروزانفر بودم. سه بار به قم رفتیم. همه بار می‌فرمود که دکتر حسین گونیلی و دکتر منوچهر ستوده همراه باشند. در این سفرها مخصوصاً دیدار آیه‌الله مرعشی نجفی فراموش نمی‌شد. در کنار ایشان غالباً سخن به جانب نسخه‌های خطی و تازه یافته‌های مرحوم آقا نجفی کشیده می‌شد. مجلسی بود علمی و البته برای ستوده و من درس گرفتنی. سفری هم به قزوین رفتیم. در این سفر باز ستوده بود. و به مناسبت اینکه راه قزوین در پیش بود چند بار به ستوده گفت: حالا از ملاحده بگو که با قزوین چه کرده‌اند؟ مگر نه آن است که رساله دکتریت را درباره قلاع اسماعیلیه نوشته‌ای و سفرها به آنجا رفته‌ای!

فروزانفر قصد دیدن مرحوم سیدابوالحسن رفیعی و دعوت ایشان به تدریس در دانشکده الهیات داشت. یادشان به خیر باد مرحومان محمدتقی همدانی (عموی مادرم) و فرزندش عباس همدانی که در قزوین زندگی می‌کردند و از میزبانی کردن فروزانفر بسیار دلشاد شدند. آنجا، صحبت میان مرحوم همدانی پیرمرد با فروزانفر به ولایت طبس کشید. زیرا بشرویه زادگاه فروزانفر و موطن پدر او بود و همدانی خویشی داشت به نام میرزا فتح‌الله طبسی. فروزانفر همیشه به «ولایت» خود می‌بالید. در آن روز یاد مرحوم حاجی محمدجواد افشار (عموی پدر من) هم به میان آمد که با پدر فروزانفر دوستی و مکاتبه‌ داشت. بعدها من از حاجی شنیدم پدر فروزانفر در سفری که حدود سال 1310 به یزد کرده بود به حاجی محمدجواد گفته بود فرزندم عبدالجلیل (یعنی بدیع‌الزمان) در تهران شهرتی یافته و از این بابت به خود فخر می‌کرده و شادمان بوده است.

سفر درازی که در پایمردی و خدمت فروزانفر بودم سفر افغانستان بود. آن سفر به مناسبت جشن چهلمین سال استقلال افغانستان (1338) بود. با فروزانفر دو تن از استادان دانشکده الهیات همراه بودند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید