جمعه, 10ام خرداد

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی ادبیات

ادبیات

«مثنوی معنوی» شریعت و طریقت

توافق بین محتوای مثنوی مولانا با آنچه در زبان فقها «شریعت» نام دارد طی قرون اخیر و حتی در عصر حاضر بارها از جانب متشرّعه مورد سؤال یا انکار واقع شده است و عجب آنست که یک تن از روشنگران قرن اخیر، میرزا فتحعلی آخوندزاده نویسندة ترک‌زبان و فارسی‌نویس قفقاز هم با اظهار این ادعای بی‌بنیاد که گویا مثنوی شریف را از سر تا  بُن خوانده است گویندۀ مثنوی را منکر اعتقاد به انبیاء و معاد و مثنوی را بالتمام مخالف شرع شریف خوانده است.

صدای بال سیمرغ

عطار! عطار پیر بعد از سالها همدلی و دلشناختگی حالا می‌بینم هر روز بیش از پیش دنیای من و احساس و اندیشه ای که بر آن حاکم است از دنیای تو و آرمان و اندیشه ای که در آن فرمانرواست دور و دورتر می‌شود.

خانه سنگباران / شهلا پروین روح

برگرفته از شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی:

صدای سنج و نوحه خوانی دور و نزدیك می شود و موج بر می دارد. كوچه پس كوچه‌ های تنگ پر است از هجوم آدم هایی كه از چند خیابان آن طرف تر پیاده به كوچه های باریك و پیچ در پیچ زده اند تا از محوطه نزدیك حرم سر در آوردند و دسته های سینه زنی و عزاداری را بهتر تماشا كنند.

ن والقلم- 4 - جلال آل احمد

جان دلم که شما باشید ، میرزابنویس های ما تا یک هفته بعد از آن روز ، دکان و دستگاه خودشان را تعطیل کردند و رفتند دنبال کار و کاسبی جدید . میرزا عبدالزکی بید زدنی های حجره اش را کافور زد و بست و یک قفل گنده هم زد در حجره ، و از آن به بعد هر روز یک پایش تو تکیه ی نانواها بود و پای دیگرش توی ارگ . و سرکشی می کرد به کار میرزابنویس های دیوانی و غیردیوانی که از این ور و آن ور جمع کرده بود و هرکدام را به کاری گماشته بود . برای نگه داشتن حساب هونگ ها و توپ و تفنگ ها و سلاح های دیگر ، میرزا عبدالزکی از خود قلندرها ، میرزا بنویس انتخاب کرده بود و دستور داده بود دفتر دستک هاشان را به رمز نگه دارند و به رسم خودشان اعداد و ارقام را با نقطه و حرف بنویسند تا غریبه سر از کارشان درنیاورد .و اصلا بعضی از راویان اخبار معتقدند که حساب سیاق از همین سربند متداول شد و خود میرزا عبدالزکی بود که در اشکال حروف تغییراتی داد و دفتر مرز مانندی درست کرد و به نظر تراب ترکش دوز هم رساند و تخس کرد میان حساب دارها .

جنبه‌های تعلیم و تربیت از نظر سعدی

شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی، بی‌تردید بزرگترین شاعری است که بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را با نور خیره‌کننده‌اش روشن ساخت. شهرتی که سعدی در حیات خود به دست آورد، بعد از مرگ او با سرعتی بی‌سابقه افزایش یافت و او به‌زودی به‌عنوان یکی از بهترین و بزرگترین شعرای درجه اول زبان فارسی شناخته شد او حکیمی است فرزانه، عارفی است وارسته، نویسنده‌ای است مردمی و شاعری در بالاترین حدفصاحت و بلاغت که آثار وی در برگیرندۀ اندیشه‌های والای تربیتی این اندیشمند توانا و عارف روشن ضمیر و معلم اخلاق است.

حكایات مثنوی به نثر 2

برگرفته از شورای گسترش زبان و ادب فارسی:

16. موشی كه مهار شتر را می‌كشید
موشی, مهار شتری را به شوخی به دندان گرفت و به راه افتاد. شتر هم به شوخی به دنبال موش روان شد و با خود گفت: بگذار تا این حیوانك لحظه‌ای خوش باشد, موش مهار را می‌كشید و شتر می‌آمد. موش مغرور شد و با خود گفت: من پهلوانِ بزرگی هستم و شتر با این عظمت را می‌كشم. رفتند تا به كنار رودخانه‌ای رسیدند, پر آب, كه شیر و گرگ از آن نمی‌توانستند عبور كنند. موش بر جای خشك شد.

در همین زمینه