پنج شنبه, 09ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان قصه‌های قنات هنوز زنده‌اند

یادمان

قصه‌های قنات هنوز زنده‌اند

برگرفته از خبرگزار میراث فزهنگی:

اگر ایرانیان انرژی و وقت خود در ساخت قنات را روی زمین خرج کرده بودند، بی‌شک سازه‌ای بزرگتر از دیوار چین و اهرام مصر داشتند. حال این سازه زیرزمینی اگرچه تا نابودی راه زیادی ندارد، اما قصه‌ها افسانه‌های پیرامونش همچنان باقیست.


قنات گناباد
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه فرهنگ و هنر- هنوز هم قنات در باور مردم ایران، مقدس است. قنات‌هایی که یا نر هستند یا ماده از این‌رو در برخی نقاط ایران هنگامی که آب قنات‌ها کاستی می گیرد، آنها را زن یا شوهر می دهند. در عروسی قنات، مردم از یك زن بیوه یا دختر خانه‌ای خواهش می‌كنند عروس شود. پس از آن مراسم جشن و پایکوبی برگزار می‌شود و مردم شادی‌كنان با ساز و ‌دهل عروس را به كنار قنات می‌برند و او را عقد می‌كنند. گفته می‌شود گاهی نیز كوزه‌ای پر از آب قنات مورد ‌نظر به منزلی مسكونی آورده و به جای بردن عروس به كنار قنات، این مراسم را در منزل برگزار می‌كنند اما آنچه اهمیت دارد این‌که عروس باید پس از مراسم، به درون آب برود و آب تنی كند.

عروس قنات، رسمی كهن است و احتمال می‌رود درگذشته رسم‌های مشابهی چون عروس چشمه ‌و عروس رود هم برگزار می‌شده است. چوا اب برای ایرانیان که در سرزمینی نیمه کویری زندگی می‌کرده‌اند همواره مهم و مقدس بوده است.

ابوالقاسم اسماعیل‌پور، اسطوره شناس با اشاره به پیشینه تاریخی قنات در ایران می‌گوید: قنات که معرب کاه‌ریز است به هزاره چهارم پیش از میلاد و دوره عیلامیان می‌گوید: در متون باستانی و اساطیری ما که به هزاره چهارم پیش از میلاد برمی‌گردد شواهدی در ارتباط با آب های زیرزمینی وجود دارد . برای مثال در زیگورات چغازنبیل که به دوره عیلامی برمی‌گردد موفق به کشف لوله‌هایی شده‌اند که آب‌های زیرزمینی را هدایت می‌کرده‌اند یا در تخت جمشید، کاریزهایی وجود داشته است.

گردآورنده مجموعه شش جلدی «دانشنامه اساطیر جهان» کاریز را همان کاه‌ریز می‌داند. به معنی آبی که از کوه ریخته و در سفره‌های زیرزمینی جمع می‌شود. سپس کاریزکاران یا مقنیان، با کندن آب‌راه‌هایی این آب زیرزمینی را به منطق کویری می‌رساندند.

اسماعیل‌پور با اشاره به این‌که در اسطوره‌های ایرانی به طور مستقیم به قنات اشاره نشده می‌گوید: در اساطیر ایرانی به آب و باران و نه به قنات، بسیار پرداخته شده است. آناهیتا، ایزدبانوی نگهدارنده آب و «خرداد» و «مرداد» دو امشاسپندی هستند که با آب و گیاه در ارتباط‌اند. «تیشتر»، خدای باران است که با دیو خشکسالی می جنگد و باران را برای ایرانیان به ارمغان می‌آورد.

نویسنده کتاب«اسطوره، بیان نمادین»، پیشینه قدیمی‌ترین کتاب مربوط به قنات را به قرن سوم و چهارم هجری نسبت می‌دهد: «ابوابراهیم الکرجی»، این کتاب را به زبان عربی نوشته و بعد به فارسی برگردانده شده است. طاهر مقنی هم نخستین کسی بوده که به ساخت قنات پرداخته و برای این کار از دیوان کمک گرفته است. دیوان، همان خدایان هندوایرانی بوده‌اند که کیکاووس هم برای رفتن به اسمان از دانش و نیروی آنان کمک می‌گیرد.

اسماعیل‌پور، قنات را نماد زندگی می‌داند و می‌گوید: وجود قنات در کویر یعنی همه زندگی. همان‌گونه که برای انسان در دوران ابتدایی، گاو مقدس بوده چراکه تمام هستی او وابسته به این حیوان بوده است.

نویسنده کتاب«ادبیات مانوی»، رسم عروسی گرفتن برای قنات را جزو آیین‌های باروری می‌داند و می‌گوید: مردم قنات را جاندار پنداشته و برایش عروسی می‌گرفتند هنوز هم در برخی شهرها چون کاشان و گلپایگان این مراسم برگزار می‌شود که یادآور گونه‌ای ازدواج مینوی در ایران باستان است.

محمدرضا شمس، نویسنده و گردآورنده اسطوره‌های ملل با اشاره به این‌که قنات و چاه در داستان های عامیانه ما نماد زندگی، جهانی دیگر و گاه محل زندگی دیوان هستند می‌گوید: قنات و چاه در داستان‌های عامیانه ایرانی، نماد زندگی هستند چراکه با آب در ارتباط‌اند و اب، رونده و پیامبر و زندگی بخش است. از سوی دیگر چاه‌ها و قنات‌ها به خاطر عمقی که داشته اند نماد دنیای دیگری بوده‌اند برای مثال وقتی ملک جمشید در چاه می‌افتد، دو بز سیاه و سپید او را به شهر دیگری می‌برند. جایی که می‌تواند خوب یا بد باشد. به عبارتی قنات، خود زندگی است؛ آینه‌ای است که هرکس، چهره خود را در آن می‌بیند.

از سوی دیگر دیوان و جادوگران در زیرزمین و در چاه‌ها و قنات‌ها زندگی می‌کنند. در داستان حسن کچل، حسن با پنج فتیر در دست به قناتی می‌رسد که هفت دیو در ان زندگی می کرده‌اند. دیوها نمی دانستند حسن می‌خواهد فتیرها را بخورد نه انها را به همین خاطر در جواب حسن کچل که می‌گوید: می خورمتان می‌گویند: ما را نخور، هر کاری که بخواهی برایت می کنیم.

چاه و قنات، چیزهای ارزشمندی را هم در خود پنهان می‌کرده و جای می‌داده‌اند. برای نمونه ماه پیشونی برای پیداکردن پنبه‌های خود به درون چاه می‌رود. در حقیقت چاه و قنات چون کلاه شعبده بازی همه چیزهای خوب و بد را در خود جا داده بودند. مثل خود زندگی که هم خیر است و هم شر هم شادی دارد و هم غم.

چاهی افقی به نام قنات
آرش نورآقایی، پژوهشگر و راهنمای گردشگری با اشاره به شرایط جغرافیایی ایران می‌گوید: کشور ما بیابانی و نیمه بیابانی است و کوه‌ها دورتادور شهرهای مختلف را فراگرفته‌اند. در کوه‌ها آب هست و زمین نیست اما در بیابان، به اندازه کافی زمین هست اما کم آبی است که آزار می‌دهد و قنات، آب را از کوه به بیابان می‌آورد و مشکل بی‌آبی کویرنشینان را هموار می‌کند.

آب، ناموس ایرانیان است. به باور نورآقایی، ایرانیان همواره آب را از چشم نامحرم، حتا آفتاب پنهان کرده‌اند. تنها در باغ ایرانی که نماد بهشت است، آب، خودنمایی می‌کند و نقاب از رخ کنار می‌زند.

نویسنده کتاب«عدد، نماد، اسطوره» آب را هدیه ایرانیان به مردم دنیا می‌داد و می‌گوید: تکنیک ساخت قنات، ویژه ایرانیان است و به باور بعضی تاریخ‌پژوهان، انچه موجب گسترش حکومت هخامنشی شده، جنگاوری‌های داریوش و کوروش نبوده است. یکی از علت‌های مهم این بوده که ایرانیان با حفر قنات، آب را به مردم جهان هدیه داده و به جای چاه‌های عمودی، چاه های افقی ساخته‌اند.

نورآقایی به مراسم عروسی قنات اشاره و بیان می کند: در اسطوره‌های ایرانی به قنات اشاره نشده است اما قنات در مراسم و باورهای عامیانه از جایگاه خاصی برخوردار است. قنات‌ها یا ماده‌اند و یا نر . برای تشخیص جنسیت قنات، سنگی داخل آن می‌اندازند اگر صدای بم به گوش رسید، قنات مرد و در غیر این صورت زن است. پس از آن برای قنات زن می‌گرفتند یا شویی برایش انتخاب می‌کردند تا سالی یک بار تن و بدن خود را در آب قنات بشوید و در آن شنا کند تا آب رفته به قنات بازگردد حتا اسناد و مدارکی در یکی از روستاهای استان مرکزی هست که زن بیوه روستا به عقد قنات درآمده و عقدنامه دارد.

نویسنده کتاب« شناخت عدد طلایی» مراسم عروسی قنات را گونه‌ای باران‌خواهی می‌داند و می‌گوید: این طلب‌کردن‌ها در نقاط مختلف ایران، متفاوت بوده و براساس جغرافیا و شرایط طبیعی ایران تغییر می کرده است. برای مثال در گیلان چون باران، زیاد می‌باریده مراسم آفتاب‌خواهی داشته‌ایم. اما آب به قدری برای ایرانیان مهم بوده که سه ایزدبانوی آب داریم

نورآقایی به نقش اجتماعی قنات هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در خانقاه ها و خانه‌های اعیانی، قنات گریزگاهی برای فرار از شر دشمنان و دزدان بوده است. به این معنی که قناتی که از زیرزمین یک خانه می‌گذشته به خانه دگر راه داشته است تا اگر اعضای یک خانه با خطری روبه‌رو شدند از طریق قنات به خانه دیگر بگریزند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه