یادمان
آنچه از شیوهی مرمّت سقف آرامگاه کورش گفته شد...
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- شنبه, 18 تیر 1390 06:17
- آخرین به روز رسانی در شنبه, 18 تیر 1390 08:23
- نمایش از شنبه, 18 تیر 1390 06:17
- بازدید: 5259
برگرفته از فصلنامه فروزش شماره یکم (زمستان 1387) - رویه 100 تا 103
در حالی که دوستداران میراث فرهنگی در کنار نگرانیهایی همچون ساخت هتل در حریم درجهی یک محوطهی تاریخی کاخ آپادانا در شوش، ساختوسازهای بیرویه در حریم تپهی باستانی سیلک، احتمال فروریزی ساختمان تآتر شهر، کندن تونل مترو اصفهان بر خلاف توافقهای پیشین در زیر چهارباغ و عبور آن از نزدیکی سیوسه پل و... همچنان دلواپس تأثیر ویرانگر رطوبت بر روی آرامگاه کورش بزرگ بودند، در همینباره خبر ناخوشایند دیگری بر روی تلکسهای خبری قرار گرفت: تخریب سقف آرامگاه کورش هخامنشی به خاطر مرمت غیراصولی.
این خبر بازتابهای فراوان داشت و موجی از نگرانی را در میان ایراندوستان دامن زد. هر چند ریاست بنیاد پارسه- پاسارگاد به سرعت به پاسخگویی پرداخت و آن را شایعهای بیش ندانست و پافشاری کرد که مرمتگر آن بنا از دانش و تجربهی بالایی برخوردار است و مرمتی که در سقف آرامگاه صورت گرفته یکی از مرمتهای درجه یک کشور محسوب میشود.
اما راه برای انتقادهای تازه بر سازمان میراث فرهنگی گشوده شده بود. در این میان خبرگزاری مهر دامنهدارترین گزارشها و نقدها را منتشر کرد که مجموعهنوشتارهایی با عنوان «بازخوانی سیر مرمت یک مقبره» از آن جمله بود. هر چند برخی کارشناسانی که خبرگزاری نامبرده با آنها گفتوگو کرد از آوردن نامشان خودداری کردند بهطوری که شگفتی خود گزارشگران آن خبرگزاری را هم در پی داشت، ولی برای کسانی که پیگیر پروندهی ملی سد سیوند بودند این موضوع تازگی نداشت چرا که آنان میدانستند تنها جایی که برای کار کردن باستانشناسان و مرمتگران وجود دارد همین سازمان میراث فرهنگی است که کوچکترین انتقادی از آن باعث بیکاری همیشهگی آنان و در نتیجه کار کردنشان در زمینههایی دیگر میشود. شاید به دلیل همین نقطهضعف بود که مدیران سازمان پا پیش نهاده و دربارهی مرمت آرامگاه کورش بارها عنوان کردند که آمادهی گفتوگو هستند و به جایی که به برخی سخنان پاسخ دهند خواهان شناختن منتقدان خود شدند.
به هر رو «فروزش» برای آگاهی خوانندگان خود نگاهی دارد به سیر این نقدها از لابهلای همان گزارشها و گفتوگوها. همانطور که در نوشتار پیشین اشاره شد آرامگاه کورش اثری جهانی است که در سال 1383 در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده و به شکلی معنوی به تمام جهانیان تعلق دارد و برابرِ کنوانسیون میراث طبیعی و تاریخی باید از سوی کشور نگهدارندهی اثر مورد توجه ویژه قرار گیرد و انجام هر گونه اقدامی در به خطر افتادن آن ممنوع است، هر چند پیش و بیش از آن باید مورد توجه هر ایرانی باشد.
سرانجام پس از گذشت 7 سال، داربستهای فلزی که آرامگاه کوروش بزرگ را محصور کرده بودند، باز شدند.
محوطهی جهانی پاسارگاد از بارزترین و شاخصترین محوطههای باستانی جهان است که نزد پژوهشگران شاخههای مختلف رشتهی باستانشناسی، حفاظت و مرمت بناهای باستانی، تاریخ عمومی هنر و تاریخ مورد توجه است. مجموعهی این میراث باستانی و به ویژه آرامگاه کورش بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشیان که در این محوطه واقع شده است بیانگر سبک و سنتهای اولیهی معماری هخامنشیان است که برای شناخت هنر و معماری آن زمان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در یکصد سال اخیر، پژوهشهای زیادی در این محوطه انجام شده است. اگرچه بیشترین توجه در دورهی هخامنشی معطوف به بنای تختجمشید بوده است اما پاسارگاد و مجموعههای متفاوت معماری آن از جمله محوطهی مقدس (محلی در یک کیلومتری آرامگاه کورش که تمامی پادشاهان هخامنشی در آن تاجگذاری کردهاند)، بنای تلِتخت (دژ ستوندار اولیهی کورش)، بنای معروف به آرامگاه کمبوجیه (زندان سلیمان)، کاخهای اختصاصی، کاخ بارِ عام، کاخ دروازه و آرامگاه کورش نیز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
در سالهای پیش از انقلاب (1961 تا 1963) رشتهای کاوشهای باستانشناسی در این مجموعه بهوسیلهی باستانشناس معروف انگلیسی، دیوید استروناخ انجام شد که بعد از آن بهوسیلهی برخی از باستانشناسان ایرانی ادامه پیدا کرد. در آن زمان دکتر سامی، مدیر مجموعهی تختجمشید و پاسارگاد بود. همچنین مرمتگران خارجی در محوطهی پاسارگاد و تختجمشید مشغول به فعالیت بودند. کسانی همانند گروه پژوهشگران موسسهی مطالعات آسیایی آفریقایی ایتالیا (ایزمئو) به سرپرستی «بریتا تیلیا»، مرمتگر برجستهی ایتالیایی و همچنین «کارل نیلندر» استاد دانشگاه اُپسالای سوئد که در رابطه با نوع و جنس سنگهای به کار رفته در بناهای محوطه، تکنیک، ابزارها و شیوهی ساخت آنها پژوهشهای بسیاری انجام داد و مجموعهاطلاعات خود را در کتابی به زبان انگلیسی با عنوان «ابزارهای کار در پاسارگاد» منتشر کرده است. پس از انقلاب فعالیت پژوهشگران و مرمتگران خارجی در این محوطه نیمهکاره رها شد و با رفتن گروه مرمتگر خارجی، کار حفاظت و مرمت بناهای محوطهی پاسارگاد به کسانی که پیش از این کار مرمت را به صورت تجربی نزد همان کارشناسان خارجی فرا گرفته بودند واگذار شد؛ امری که با وجود شکلگیری نسلی کارشناس همچنان ادامه دارد.
این بنا که به خاطر استحکام و معماری منحصر به فردی که دارد بیش از 2500 سال در برابر آسیبهای مختلف طبیعی و انسانی ایستادگی کرده است در چند سال اخیر در اثر نشت آب از سقف شیروانیشکل آن به داخل اتاقک آرامگاه، با مشکلاتی روبهرو شده است به گونهای که این مسأله موجب رشد گلسنگ و میکروارگانیزمهایی نظیر کپک، جلبک و قارچ در میان سنگهای آرامگاه شده است که میتواند در درازمدت موجب نابود شدن آنها شود.
نخستین موضوع در نقد شیوهی مرمت، سواد علمی حسن راهساز، مسؤول پروژهی طراحی و اجرای مرمت آرامگاه کورش بود. منتقدان مدعی بودند که ایشان مرمتگری را به طور تجربی نزد مرمتگران خارجی یادشده آموخته است. از اینرو در طول مرمت اشتباهاتی انجام داده، و بیش از آنکه به حفاظت بنای آرامگاه کمک کرده باشند چه بسا موجب تخریب آن شده است. همچنین برای مرمت هر اثر تاریخی باید تمام مرمتگران اثر از دانشآموختگان این رشته در دانشگاه باشند در حالی که در جریان مرمّت آرامگاه کورش از کارگران معمولی استفاده شده است.
راهساز در پاسخ گفت: «دورههای تخصصی مرمت را در دانشگاه ایتالیا گذراندهام و درجهی یک هنری مرمت و آثار را دارم و توسط شورای انقلاب فرهنگی بعد از انقلاب درجه دکترا به بنده اعطا شده است».
به هر رو تشخیص درستی یا نادرستی این نقد بهسادگی امکانپذیر است، اما بهنظر میرسد با ایرادهایی که دربارهی به نحوهی کار گروه مرمتگر مطرح شد باید کارشناسیتر برخورد شود:
- متصل کردن داربستها به بنای آرامگاه یکی از اشتباهات خطرناک گروه مرمتگر است چرا که این داربستها خود بار اضافی به بنا وارد میکند که قطعاً در نهایت به سنگهای آرامگاه آسیب وارد خواهد کرد و متأسفانه در برخی از نقاط نیز میلههای داربست اطراف آرامگاه با سیمان به سنگهای آن متصل شده است که موجب تأسف و تأثر همهی کارشناسان و علاقهمندان میراث باستانی کشور شده است.
- در ساخت این بنا مانند همهی بناهای هخامنشی از هیچ ملاتی برای متصل کردن سنگها به هم استفاده نشده است و سنگها به صورت خشکهچین در کنار هم چیده شده و سطح اتصال آنها بر روی هم به صورت زبرهتراش انجام شده و سنگها به حالت نرینهگی مادینهگی در هم قفل شدهاند به همین دلیل نیز نباید از روشهایی برای مرمت این بنا استفاده کرد که با شیوهی اولیه ساخت آن تفاوت فراوانی داشته باشد.
- اگر عملیات مرمت سقف آرامگاه بر اساس شیوههای درست علمی صورت میگرفت باید دستکم این امر 2 سال دیگر به پایان میرسید. این در حالی است که با وجود گذشت زمانی طولانی از نصب داربست، این امر یکماهه انجام شده و قسمتهایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت 2500 سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده است و این موضوع برای یک اثر تاریخی حکم مرگ را دارد.
مسؤول پروژهی طراحی و اجرای مرمت آرامگاه کورش در پاسخ اظهار کرد: آرامگاه کورش 50 سال پیش در دههی 30 مرمت شده و سقف بنا و بخشی از داخل آرامگاه بتونریزی شده بود که ما در مرمتهای خود این بتونها را برداشتیم و از سنگهای مربوط به سقف که در زمین مانده بود، استفاده کردیم. این عملیات طی 6 سال به طول انجامید.
وی به خبرنگار خبرگزاری مهر گفت: مرمت بناهای تاریخی بر اساس قوانین و مقررات صورت میگیرد بهخصوص بناهایی که به ثبت جهانی رسیده باید مرمت آنها بر اساس قواعد جهانی انجام شود و این موضوع در مورد پروژهی آرامگاه کورش نیز صدق میکند. برای مرمت یک بنا ابتدا برنامههایی تهیه میشود که پس از تصویب در شورای راهبردی سازمان میراث فرهنگی به اجرا در میآید و 30 سال است که در مورد مرمت تمام بناهای تاریخی این موضوع انجام میشود و یکی از برنامهها نیز مرمت آرامگاه کورش بوده است.
حسن راهساز در مورد مرمت آرامگاه کورش گفت: مطالعات اولیه از سال 80 آغاز شده و از اواخر سال 80 نیز داربست حفاظتی و سایهبان برای بنا طراحی شده و عملیات اجرایی مرمت آرامگاه از اوایل سال 81 آغاز شده است و برای اولین بار تمام قطعات این آرامگاه مستندنگاری و آسیبشناسی شده است. گروههای مختلفی طرح مرمت آرامگاه کورش و محوطه را اجرایی میکنند و گروه مرمت در سال 85 بخش عظیمی از سقف آرامگاه را استحکام بخشی کرده و قطعات را در جای اصلی خود نصب کردهاند به طوری که بازسازی و استحکام بخشی نهایی سقف آرامگاه تا چند روز آینده به اتمام میرسد [که رسید]... برای عایقکاری سقف آرامگاه نیز از رزین اکرولیک پارالوئید بی-72 استفاده شده است که در بارندگیهای اخیر آزمایشهای خود را پس داده است.
مشاور عالی بنیاد پارسه و پاسارگاد تأکید کرد: کارشناسان یونسکو از آرامگاه کورش بازدید کردند و مرمت بنا مشکلی نداشت، و افزود: مرمت این بنا 3 سال به طول انجامیده است.
همچنین در دنبالهی نقدها عنوان شد: در یکی از صحنههای فیلم «یک بوس کوچولو» که در سال 1384 ساخته شد باید در پاسارگاد و در کنار آرامگاه کورش فیلمبرداری میشد که در این صحنه همانگونه که در فیلم دیده میشود در اطراف آرامگاه کورش هیچگونه داربستی وجود ندارد که با توجه به اشارهای که به نحوهی کارگذاری داربستها رفت و به دلیل تماس مستقیم میلههای آن با سنگهای بنا و همچنین محکم کردن گوشههایی از آن با ملات سیمان با پلههای آرامگاه، با هر بار باز و بسته کردن داربستها بخشهایی از سنگهای مربوط به بدنه و پایههای بنا آسیب میبینند و این موضوع به گفتهی شاهدان عینی در جریان ساخت فیلم یادشده نیز تکرار شده است.
مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد این موضوع را به شدت رد میکند و در این باره میگوید: در سال 1384 برای مستندنگاری «لیزر اسکن» جهت ثبت نحوه انجام مرمت این اثر تاریخی، داربستهای ویژهی مرمت را باز کردیم و فیلمبرداری سکانسهای فیلم سینمایی یادشده در همان زمان اتفاق افتاده است و باز شدن داربستها ربطی به این فیلم ندارد.
اما یکی از مستندنگاران بنیاد پژوهشی پارسه در پاسخ به این پرسش خبرنگار مهر که در چه زمانی و برای چند بار داربستهای مذکور باز و بسته شدهاند، گفت: «از زمان حضور من در بنیاد پارسه در سال 1382 تا کنون هیچگاه عملیات «لیزر اسکن» در آرامگاه کورش انجام نشده است. آرامگاه کورش تنها یکبار تحت عملیات مستندنگاری و «فتوگرامتری با دوربین»، آن هم در سال 1385 قرار گرفته است که برای انجام آن اساساً نیازی به باز شدن داربستهای اطراف این بنای تاریخی نبوده است».
جالب آنجاست که در طی رد و بدل شدن این موضوعات، کسی که صلاحیت اصلی را در ورود به بحث داشت از اظهارنظر خودداری کرد. این فرد، دکتر رسول وطندوست، رییس پژوهشکدهی حفاظت و مرمت آثار تاریخی و فرهنگی بود که در پاسخ سؤال خبرنگار مهر در مورد تخریب سقف آرامگاه کورش، تنها به بیان یک جمله اکتفا کرد: «از این موضوع اطلاعی ندارم و در این خصوص با مدیر پروژه صحبت کنید».
بحث بر سر ایرادهای مرمت آرامگاه کوروش بزرگ به همینجا پایان نپذیرفت و خبرگزاری مهر برای آن که درستی گفتارش را ثابت کند و بیش از پیش دلِ خوانندگان را به درد آورد مجموعه عکسهایی را منتشر کرد با عنوان: «مستند تصویری - تشریحی مهر از شیوه مرمت سقف آرامگاه کورش!».
«فروزش» - بدون موضعگیری کارشناسی - این عکسها و توضیحاتشان را در پی میآورد، به این امید که دستاندرکاران، این اعتراضها را جدی بگیرند و با اقدامی هر چه سریعتر جلو افزایش آسیبها را گرفته، در عین حال در گسترش فرهنگ پاسداری از یادگارهای فرهنگی کوشا باشند، تا ما ایرانی داشته باشیم که از بودن در آن، احساس «در ایران بودن» پیدا شود و نه...
تصویر، گویای همه چیز هست. بهجای تراش دادن علمی و اصولی سنگی جدید، سنگ تاریخی بنا را که از قدمتی چند هزار ساله برخوردار است با شیوهای کاملاً غیرعلمی تراش داده و تخریب کردهاند. تراشههایی که ملاحظه میکنید متعلق به قطعهسنگی از بدنهی آرامگاه است. |
از جمله مواردی که مدیران بنیاد پارسه در جریان مرمت آرامگاه کورش بر آن تأکید دارند موضوع «گلسنگزدایی» از بدنهی آرامگاه است که در اثر رطوبت محیطی، پیوسته بر روی سنگهای این اثر تاریخی تأثیرات مخرب خود را اعمال میکنند. در حالی که مدیران بنیاد پارسه معتقدند بدنهی آرامگاه کاملاً «گلسنگزدایی» شده است، برخی کارشناسان امر مرمت میگویند این شیوه «گلسنگزدایی» کاملاً غیرعلمی و برای این اثر باستانی به شدت خطرناک است. چرا که گلسنگ دارای «هاگ»هایی است که این روش موجب گسترش آن در تمام سنگهای بدنهی تاریخی میشود. کارشناسان امر معتقدند که برای مقابله با این پدیدهی طبیعی باید پس از مطالعات تخصصی، راهکارهای غیرمخرّب را شناسایی و پس از وصول اطمینان و آزمایش در محل، آن را بر روی بدنهی اثر باستانی اعمال کنیم. |
||
|
تصویری از نحوهی جابهجایی سنگهای سقف آرامگاه کورش که در آن بهکارگیری از شیوهها و ابزار ابتدایی و غیرحرفهای در جریان مرمت این اثر جهانی کاملاً مشخص است. چنان که در عکس ملاحظه میکنید نحوهی بهکارگیری اهرم فلزی برای جابهجایی سنگ موجب صدمه به سنگهای زیرین و خراش و خسارت آنها شده است. |
||
نحوهی مرمت یا تخریب سنگهای اصلی سقف آرامگاه. تراشهی سنگ تاریخی در پایین تصویر قابل مشاهده است. کارشناسان معتقدند که این شیوه در مرمت یک اثر باستانی، امری کاملاً منسوخ است و حتا اگر به کار بردن سنگهای جدید در بخشهای مورد مرمت ضروری مینمود هرگز نباید سنگ تاریخی تراش داده میشد بلکه باید از سنگهای مطابق با الگوی مورد نیاز استفاده میشد. |
برای احیای بستهای فلزی به کار رفته در مرمت از آهنهای معمولی که دچار زنگزدگی هم هستند، استفاده شده است. کارشناسان امر مرمت بر این نکته تأکید دارند که باید لااقل برای استفاده از بستهای فلزی از آهنهای استیل و روکشدار استفاده شود. از نظر آنها علت این امرنیز چگالی سرب و آهن و وضعیت قرار گیری این بستها در معرض عوامل جوّی است که خطر تأثیرات مخرّب ناشی از اختلاف نوسانی حرارتی باعث میشود تا در صورت رسیدن آب به فلز، فلز دچار زنگزدگی در درون سنگها شود. |
||
نمونهای از ترکهای بازشده در آرامگاه کورش. کارشناسان میگویند این ترکها در اثر استفاده از ابزار سنتی و غیرعلمی در مرمتهای اخیر آرامگاه بر بدنهی آن ایجاد شده است. |
تصویری که نشان میدهد که سنگهای سقف آرامگاه به صورت پلاک کار شده است و گویا زیر آن با ملاط ماسه و سیمان پر شده است! | ||
چنان که در تصویر میبینید کارگر مرمت - که قاعدتاً باید کارشناسی متبحر و ویژه باشد! - با استفاده از ابزار ضربهای بسیار مخرب (چکش بادی) بخشهایی از سنگ سقف آرامگاه را تخریب و سوراخی را به منظور تعبیهی میلگرد فلزی در دل سنگ ایجاد کرده است. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که به دلیل پیآمدهای مخرّب ناشی از تعبیهی فولاد در دل سنگ، بهکارگیری چنین شیوهای در مجامع علمی از سوی کارشناسان به شدت نهی میشود. |
گروه مرمت آرامگاه کورش اقدام به فولادگذاری در دل سنگهای این اثر تاریخی ثبت شده جهانی کرده است. برخی از کارشناسان علم مرمت معتقدند که این فولادگذاریها بیمورد است و باعث ایجاد پدیدهی «پیشتنیدگی» در سنگهای سقف آرامگاه میشود و در درازمدت به علت نوسانات حرارتی و اختلاف چگالی باعث بهوجود آمدن ترکهای مخربی در سنگ میشود و در صورت رسیدن رطوبت به آنها و دچار شدن به پوسیدگی، اثر باستانی به شدت تهدید میشود. |
||
استفاده از چکش بادی برای سوراخ کردن سنگ سقف آرامگاه یکی دیگر از مواردی است که کارشناسان امر مرمت را به واکنش و انتقاد نسبت به نحوهی مرمت سقف آرامگاه کورش واداشته است. چرا که این چکشها به عنوان ابزار ضربهزنندهی قوی (شوک سنگین به سنگ در زمانی کوتاه) باعث فرود آمدن ضربات مخرّب و شدید بر بدنهی سنگ و باز شدن ترکها و ریزترکها در سنگ میشود. |
نمونه سیمان به کار رفته در سنگهای آرامگاه و روش احیای بستهای فلزی که در آن از سیمان استفاده شده است. |