جمعه, 18ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی واژگان فارسی را به کار گیریم(واژه‎های برابر فرهنگستان ایران(1314ـ 1321))

زبان پژوهی

واژگان فارسی را به کار گیریم(واژه‎های برابر فرهنگستان ایران(1314ـ 1321))

برگرفته از فر ایران

اساسنامه‎ی فرهنگستان ایران در جلسه‎ی روز 29 اردی‌بهشت ماه 1314 به تصویب هیات وزیران رسید و در تاریخ پنجم خرداد ماه همان سال به وزارت معارف ابلاغ شد. این نهاد روز 12 خرداد ماه 1314 در ساختمان پیشین دانشکده‎ی حقوق و علوم سیاسی به ریاست محمدعلی فروغی نخست وزیر و با عضویت 24 تن از اعضای پیوسته بنیاد گذارده شد. فرهنگستان ایران افزون بر اعضای پیوسته، دارای عضو‎های وابسته نیز بود. رفته رفته اعضای پیوسته‎ فرهنگستان ایران افزایش یافت و به 41 تن رسید.

از جلسه‎ی چهاردهم در دهم شهریور ماه 1314، مدرسه عالی سپهسالار (دانشکده معقول و منقول)، به فرهنگستان ایران تخصیص یافت. در سال 1321، ساختمان ویژه‎ی فرهنگستان، در کنار دانشکده‎ی مزبور ساخته شد و فرهنگستان ایران به ساختمان جدید انتقال یافت.

این نهاد، پس از اشغال ایران در دوران جنگ دوم جهانی، رفته رفته ناتوان شد و سرانجام به تعطیلی گرایید. با وجود کوشش‎هایی برای زنده کردن دوباره‎ی آن، راه به جایی برده نشد تا این که در آبان ماه 1349، فرهنگستان زبان ایران، کار فرهنگستان را پی گرفت و ...

واژه‎های معادل زیر، در آن فرهنگستان گزینش شده‎اند:
حامل / وکتور = بردار (ریاضی)
ارتفاع نقطه از سطح = برز (ریاضی ـ هندسه)
مقطع = برش (طبیعی)
برف‎‏هایی که مانند دانه‎های ریز تگرگ است = پسنگک (هواشناسی)
انتقال بانکی = برداشتن پول از یک حساب و گذاشتن در حساب دیگر = برگردان
قابل فسخ = برگشت پذیر
استخراج = برهیختن (زمین‎شناسی)
شبنم که یخ بسته باشد = بژ
فرکانس = بسامد
بساوایی = لامسه (پزشکی)
بساویدن = لمس کردن
ضرب = بس‎شمار (ریاضی)
بنچاق = بن چک
در فارسی، سند را چک و اصل سند را بن‎چک گفته‎اند و بنچاق، تحریف شده‎ی بن چک است.
مفصل = بند (پزشکی )
مفصل کوچک دست = بندچه یا بندک (پزشکی)
طبیعی = بایسته
به حد وفور = فراوان
بخار = دمه
قابل قسمت = بخش‎پذیر
تقسیم‎کردن = بخش کردن
به خصوص = به ویژه
دفع‎الوقت کردن = امروز و فردا کردن
سوء هاضمه = بدگواری
بذات = از بن
براق = درخشان
قلع و قمع = برانداختن
به رای العین = به چشم خود
انحلال = برچیدگی
منحل کردن = برچیدن
صورت کسر = برخه شمار (ریاضی)
مخرج کسر = برخه نام (ریاضی)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه