پنج شنبه, 24ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم حکایت یوزپلنگ ایرانی، میراث گرانبهایی که نادیده گرفته می‌شود

زیست بوم

حکایت یوزپلنگ ایرانی، میراث گرانبهایی که نادیده گرفته می‌شود

برگرفته از ایلنا

بسیار دیده و شنیده‌ایم زمانی که از یوزپلنگ و خطر انقراض آن صحبت می‌شود برخی افراد با شنیدن این موضوع اظهارتاسف می‌کند و برخی می‌گویند خوب، اگر یوزپلنگ نباشد مگر چه اتفاقی می‌افتد.

اگر برای این افراد از ارزش چرخه حیات و جایگاه جانوران گوناگون در این چرخه غذایی صحبت کنید شاید آن را متوجه نشوند و یا سر درد بگیرند. اما اسماعیل کهرم خاطره‌ای را نقل می‌کند که به راحتی ما را با مفهوم چرخه حیات و اهمیت حضور یک‌گونه در آن نشان می‌دهد:
«سال‌ها پیش در آمریکا مرا به یک دبستان دعوت کردند، در یکی از کلاس‌های درس این مدرسه مانند یکی از همان دانش‌آموزان کوچک پشت یکی از این میزها نشستم. درس آنروزشان علوم بود. معلم یک یوزپلنگی آفریقایی را که قلاده‌اش را یک مامور باغ‌وحش به دست داشت به سر کلاس آورده بود. یک فرش ایرانی که فکر می‌کنم کار قم بود هم بر دیوار کلاس آویزان کرده بودند و معلم درس خود را این چنین آغاز کرد:«این یوزپلنگ در دشت‌های آفریقایی زندگی می‌کند و از باغ‌وحش سانتیتو به اینجا آورده شده است».
معلم مقداری یوزپلنگ را معرفی کرد، از عادت‌های غذای‌اش گفت و سپس ادامه داد: «بچه‌ها، اگر این یوزپلنگ که در دشت‌های آفریقا زندگی می‌کند از بین برود و منقرض شود چه اتفاقی می‌افتد؟». بچه‌ها هر کدام پاسخی دادند. سپس معلم به فرش ایرانی اشاره کرد و گفت: «این فرش از میلیون‌ها گره تشکیل شده است که یک بافنده یکی‌یکی هر گره را در کنار هم قرار داده تا این اثر هنری بی‌نظیر خلق شود». در این هنگام معلم سوال کرد:«حالا اگر یک کودک یا شخص ناآگاه چند گره از این فرش را بیرون بکشد چه می‌شود؟» بچه‌ها گفتند:«اتفاقی نمی‌افتد». معلم ادامه داد: «حال اگر ده گره پاره شود و از بین برود چه می‌شود؟ اگر تعداد این گره‌ها به 1000، 1500، یا 2000 گره برسد این فرش چه می‌شود؟»، بچه‌ها پاسخ دادند:«خوب فرش سوراخ می‌شود».
معلم که انگار به مقصود خود رسیده بود لبخندی زد و گفت:«این فرش، فرش حیات روی زمین است و هر کدام از گونه‌های جانوری و یا گیاهی گره‌ای است از میلیون‌ها گره فرش حیات.ما روی این فرش حیات زندگی می‌کنیم و از مواهب آن استفاده می‌کنیم. حال اگر گره‌های این فرش یکی یکی از هم گسسته شود، روزگاری می‌رسد که دیگر چیزی از فرش حیات باقی نمی‌ماند که آدمی بتواند به روی آن زندگی کند».

16سال پس از فاجعه مرگ توله یوزها
به گزارش خبرنگار ایلنا،9 شهریورامسال 16سال از حادثه بافق یزد که همواره در خاطره دوستداران محیط زیست می‌ماند می‌گذرد؛16سال پیش در همین زمان یک ماده یوز به همراه سه توله‌اش از زور تشنگی و گرسنگی به روستایی در اطراف شهر بافق یزد نزدیک شدند، یک سرباز که خدمتش را در آن نواحی می‌گذراند با دیدن ماده یوز و توله‌هایش وحشت‌زده شد و با چوب و سنگ به جان آنها افتاد. گرچه یوز مادر موفق شد به سلامت بگریزد.ولی توله‌ها اسیر انسان‌های ناآگاه شدند و دو توله زیر ضربات چوب جان خود را از دست دادند و توله دیگر زخمی شده و با کمک ماموران حفاظت محیط‌زیست نجات یافت. به گفته شاهدان محلی، ماده یوز تا مدت‌ها به نزدیک محل واقعه می‌آمد و توله‌هایش را صدا می‌زد. توله بازمانده که بعدها «ماریتا»‌ نام گرفت به پارک پردیسان تهران منتقل شده و بعد از 9 سال زندگی در اسارت به دلیل عفونت ریه‌ جان باخت.
به پیشنهاد دوستداران یوز ایرانی، سالروز نجات «ماریتا»، روز حفاظت از یوزپلنگ نامیده شد.
باور غلط مردم، بلای جان یوزپلنگ
یوزپلنگ آسیایی که روزگاری در بخش‌های وسیعی از خاورمیانه و هند پراکندگی داشت، اکنون 30سال است که محدوده زندگی‌اش تنها به نواحی شرقی ایران و آن هم به چند ده رأس محدود شده است.
به گفته بسیاری از کارشناسان ریشه نگرانی‌ها از انقراض این‌گونه نادر به عدم شناخت مردم از این جانور بازمی‌گردد چرا که در تصور عامه مردم، یوز همان پلنگ است و بر اساس همین تصور و تلقی غلط، برای حفظ جان خود و دام‌هایشان به راحتی دست به نابودی این جانور می‌زنند، در صورتی که یوزپلنگ نه درندگی پلنگ را دارد و نه حتی شجاعت یک سگ شکاری را و بنابراین یوز برای انسان و دام‌های اهلی خطری ندارد و به آنها حمله نمی‌کند.
بیژن فرهنگ‌دره‌شوری، متخصص حیات‌وحش ایران وضعیت گذشته نه چندان دور این جانور را این‌گونه بیان می‌کند: مدیریت و حفاظت مناطق پراکندگی یوز آن‌چنان تقویت و ترمیم یافته بود که هیچ‌گونه نگرانی برای بقای یوز و دیگر جانوران وجود نداشت.اما در سال‌های بعد، پارک و مناطق حفاظت شده کشور مورد هجوم شکارچیان، دامداران، کشاورزان و زمین‌خواران قرار گرفت، علاوه بر این مهاجمان، هجوم برخی ارگان‌های دولتی و نظامی نیز موجب شد بخش‌های زیادی از زیستگاه یوز ایرانی به منازل مسکونی، کارخانه و پادگان نظامی تبدیل شود.
تنها باقی‌مانده‌های نسل یوزپلنگ آسیایی در ایران وجود دارد
16 سال از آن روز می‌گذرد. از زمانی «ماریتا» ،توله یوز آسیایی نادر، از مرگ حتمی نجات پیدا کرد. توله یوزی که همراه خانواده‌اش، گرفتار ترس مردم شده بود. ترسی که ناشی از عدم آگاهی آنان بود شاید اگر بیش از آن می‌دانستند که یوزپلنگ، خطری برای آنان و گله‌هایشان ندارد، اگر می‌دانستند یوزپلنگ در چه وضعیتی قرار دارد و اگر می‌دانستند میراث‌دار یکی از گرانبهاترین مخلوقات هستی‌اند، این چنین گرفتار ترس نمی‌شدند.
این حادثه برای ما نمادی است از اهمیت توجه به امر آموزش، آموزش به همه مردم، چه چویان و چه دولتمرد، مردمی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی یوزپلنگ و سایرعناصر حیات تاثیر می‌گذارند و ماییم همان مردمی که باید بدانند چه میراث گرانبهایی در اختیار دارند و چه مسئولیت سنگینی در برابر موجودات دیگر به عنوان جانداری دارای شعور بر دوش دارند.
با وجود تمام تلاش‌هایی که برای نجات نسل یوزپلنگ در ایران صورت می‌گیرد حتی خوش‌بین‌ترین‌ها هم می‌گویند، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید یوزپلنگ آسیایی در ایران منقرض نمی‌شود.

نیاز به کوششی فراگیر است، چه از لحاظ آموزش افراد و چه از لحاظ کارهای عملی و اقداماتی در جهت حفظ طعمه‌ها و زیستگاه‌های یوزپلنگ.
اسماعیل کهرم می‌گوید: طعمه اصلی یوزپلنگ، آهو و جبیر است، اما هنگامی که به علت شکار بی‌رویه، تخریب زیستگاه‌ها و چرای خارج از قاعده، مکانی برای چرا و تغذیه آهو و جبیر نباشد. با کم شدن این حیوانات، یوزپلنگ نمی‌تواند رشد کند و زادآوری‌اش کم و کمتر می‌شود.بنابراین، کمبود طعمه یوز را می‌توان از جثه نحیف و دنده‌های بیرون زده یوزپلنگ‌ها به راحتی مشاهده کرد.
گره‌های فرش زیست بوم ایران در اثر غفلت ما ایرانیان آرام و آرام دارند از هم می‌پاشند و مسلما نابودی یوزپلنگ در زیست بوم ایران با توجه به اهمیت این جانور در راس هرم تنوع زیستی کشور، آینده تاریکی را برای تنوع زیستی کشور رغم می زند.
چه تعداد یوزپلنگ آسیایی در ایران و یا به معنی واقعی در کل دنیا وجود دارد، 70، 120، هر کسی چیزی می‌گوید، اما آنچه مسلم است اگر اقدامات فراگیری در زمینه نجات یوزپلنگ آسیایی در تنها زادگاهش یعنی ایران ادامه نیابد، با این وضعیت شاید دیر نباشد آینده‌ای که در آن بشنویم:
تنها یوزپلنگ باقی مانده جهان در ایران جان سپرد.
گزارش: حسین جمشیدیان

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه